You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser.
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
| می خوردن و گرد نیکوان گردیدن | | به زانکه بزرق زاهدی ورزیدن |
| گر عاشق و م**س.ت دوزخی خواهد بود | | پس روی بهشت کس نخواهد دیدن |
□
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
| نتوان دل شاد را به غم فرسودن | | وقت خوش خود بسنگ محنت سودن |
| کس غیب چه داند که چه خواهد بودن | | می باید و معشوق و به کام آسودن |
□
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
| آن قصر که با چرخ همیزد پهلو | | بر درگه آن شهان نهادندی رو |
| دیدیم که بر کنگرهاش فاختهای | | بنشسته همی گفت که کوکوکوکو |
□
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
| از آمدن و رفتن ما سودی کو | | وز تار امید عمر ما پودی کو |
| چندین سروپای نازنینان جهان | | میسوزد و خاک میشود دودی کو |
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
| از تن چو برفت جان پاک من و تو | | خشتی دو نهند بر مغاک من و تو |
| و آنگاه برای خشت گور دگران | | در کالبدی کشند خاک من و تو |
□
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
| میخور که فلک بهر هلاک من و تو | | قصدی دارد بجان پاک من و تو |
| در سبزه نشین و می روشن میخور | | کاین سبزه بسی دمد ز خاک من و تو |
□
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
| از هر چه بجر می است کوتاهی به | | می هم ز کف بتان خرگاهی به |
| مستی و قلندری و گمراهی به | | یک جرعه می ز ماه تا ماهی به |
□
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
| بنگر ز صبا دامن گل چاک شده | | بلبل ز جمال گل طربناک شده |
| در سایه گل نشین که بسیار این گل | | در خاک فرو ریزد و ما خاک شده |
□
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
| تا کی غم آن خورم که دارم یا نه | | وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه |
| پرکن قدح باده که معلومم نیست | | کاین دم که فرو برم برآرم یا نه |
□
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
| یک جرعه می کهن ز ملکی نو به | | وز هرچه نه می طریق بیرون شو به |
| در دست به از تخت فریدون صد بار | | خشت سر خم ز ملک کیخسرو به |
□