6
ولی یدانه هم اذیت میکنم
اونم اینه
روز جمعه با صدای زنگ گوشیش ساعت 5و نیم صبح که دختر همسایشون با حیغ داره توپولویم تومولورو میخونه بیدارش میکنم
و اون هم تا فردا شب سردرد نیشه
بدحنس هم دشمناتونن:)
لباسی که جدید خریده رو بر می دارم قیچی می کنم و باهاش شیشه های پنجره رو پاک میکنم.
شمع های کیک تولدش رو به زور روشنش کردن با عطسه مرخص می کنم و می گم صبر اومد
با این دو مورد خودم عصبی می شم حالا بقیه رو نمی دونم ولی این دوتا