دیالوگ ◘| دیالوگ‌های ماندگار باب‌اسفنجی |◘

[SHIRIN.SH]

پاتریک: چرا بقیه نیستن؟!
باب اسفنجى:خب لابد خونشون چون کلاس ساعت نه شروع میشه
پارتیک:الان ساعت ٦:٢٠ است.دروغگو تو که گفتى دیرم شده
باب اسفنجى:خوب براى این که زود برسم دیرم شده بود
پاتریک: اصلا از کى تا حالا من ساعت دستم میکنم؟!:/​

 

[SHIRIN.SH]

خرچنگ: قیمت این ملاقه پنج دلاره
پاتریک: ولی من هفت دلار دارم؛ چی کارش کنم؟!
خرچنگ: باشه قبوله(:​

 

[SHIRIN.SH]

پاتریک خطاب به باب اسفنجی : کی میخوای یاد بگیری داداش؟ بعضی از موقع ها "نه" همون "آره" خودمونه......​

 

[SHIRIN.SH]

پاتریک : باب دوباره اومدم یخچالتو قرض بگیرم .
باب : مگه یخچال خودت چشه؟
پاتریک : هیچی فقط خالیه :)​

 

[SHIRIN.SH]

 

[SHIRIN.SH]

 

[SHIRIN.SH]

پاتریک: من یه دزد دریایی واقعی‌ام، سه هفته است حموم نرفتم.
باب اسفنجی: ولی ما فقط چند ساعته که دزد دریایی شدیم.
پاتریک: می‌دونم!​

 

[SHIRIN.SH]

شاه نپتون: و من ازت می‌خوام تاجم رو در ۱۰ روز برگردونی...
پاتریک: این‌کار رو توی ۹ روز هم می‌تونه بکنه!
شاه نپتون: ۸
پاتریک: ۷
شاه نپتون: ۶
باب اسفنجی: پاتریک!
شاه نپتون: پس شد ۶ روز!
پاتریک (درحالی‌که خرچنگ سعی داره ساکتش کنه): ۵ ؟!
باب اسفنجی: پاتریک خفه شو!​

 

[SHIRIN.SH]

باب اسفنجی: این فقط یک یادآوری بی رحمانه است که من مجرد هستم و احتمالاً برای همیشه همان طور باقی خواهم ماند.​

 

[SHIRIN.SH]

باب اسفنجی: می‌دونی من احساس می‌کنم که بهتر شدم، اما یادم نمیاد که اصلا چرا ناراحت بودم!​