Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 18/4/17 نویسنده موضوع #271 تا کی از دست تو خونابه خورم؟رحمتی، کز غم خون شد جگرملحظه لحظه بترم، دور از تودم به دم از غم تو زارترمنه همانا که درین واقعه مناز کف انده تو جان ببرمچه شود گر بگذری تا منچون سگان بر سر کویت گذرم؟آمدم بر درت از... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید. امضا : Hilary
تا کی از دست تو خونابه خورم؟رحمتی، کز غم خون شد جگرملحظه لحظه بترم، دور از تودم به دم از غم تو زارترمنه همانا که درین واقعه مناز کف انده تو جان ببرمچه شود گر بگذری تا منچون سگان بر سر کویت گذرم؟آمدم بر درت از... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 18/4/17 نویسنده موضوع #272 چه خوش بودی، دریغا، روزگارم؟اگر با من خوشستی غمگسارمبه آب دیده دست از خود بشویمکنون کز دست بیرون شد نگارمنگارا، بر تو نگزینم کسی راتویی از جمله خوبان اختیارممرا جانی، که میدارم تو را... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید. امضا : Hilary
چه خوش بودی، دریغا، روزگارم؟اگر با من خوشستی غمگسارمبه آب دیده دست از خود بشویمکنون کز دست بیرون شد نگارمنگارا، بر تو نگزینم کسی راتویی از جمله خوبان اختیارممرا جانی، که میدارم تو را... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 18/4/17 نویسنده موضوع #273 چه خوش بودی، دریغا، روزگارم؟اگر در من نگه کردی نگارمبدیدی گر فراقش چونم آخربپرسیدی دمی حال فگارمنکرد آن دوست از من یاد روزیبه کام دشمنان شد روزگارمچرا خواهد به کام... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید. امضا : Hilary
چه خوش بودی، دریغا، روزگارم؟اگر در من نگه کردی نگارمبدیدی گر فراقش چونم آخربپرسیدی دمی حال فگارمنکرد آن دوست از من یاد روزیبه کام دشمنان شد روزگارمچرا خواهد به کام... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 18/4/17 نویسنده موضوع #274 بر من نظری کن، که منت عاشق زارمدلدار و دلارام به غیر از تو ندارمتا خار غم عشق تو در پای دلم شدبیروی تو گلهای چمن خار شمارمنی طاقت آن تا ز غمت صبر توان کردنی فرصت آن تا نفسی با تو... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید. امضا : Hilary
بر من نظری کن، که منت عاشق زارمدلدار و دلارام به غیر از تو ندارمتا خار غم عشق تو در پای دلم شدبیروی تو گلهای چمن خار شمارمنی طاقت آن تا ز غمت صبر توان کردنی فرصت آن تا نفسی با تو... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 18/4/17 نویسنده موضوع #275 نگارا، بیتو برگ جان ندارمسر کفر و غم ایمان ندارمبه امید خیالت میدهم جانوگرنه طاقت هجران ندارممرا گفتی که: فردا روز وصل استامید زیستن چندان ندارمدلم دربند زلف توست،... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید. امضا : Hilary
نگارا، بیتو برگ جان ندارمسر کفر و غم ایمان ندارمبه امید خیالت میدهم جانوگرنه طاقت هجران ندارممرا گفتی که: فردا روز وصل استامید زیستن چندان ندارمدلم دربند زلف توست،... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 18/4/17 نویسنده موضوع #276 هر زمان جوری ز خوبان میکشمهر نفس دردی ز دوران میکشمخون دل هر دم دگرگون میخورمجام غم هر شب دگرسان میکشمباز دست غم گریبانم گرفتگرچه بر افلاک دامان میکشمجور دلدار و جفای... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید. امضا : Hilary
هر زمان جوری ز خوبان میکشمهر نفس دردی ز دوران میکشمخون دل هر دم دگرگون میخورمجام غم هر شب دگرسان میکشمباز دست غم گریبانم گرفتگرچه بر افلاک دامان میکشمجور دلدار و جفای... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 18/4/17 نویسنده موضوع #277 ای راحت روانم، دور از تو ناتوانمباری، بیا که جان را در پای تو فشانماین هم روا ندارم کایی برای جانیبگذار تا برآید در آرزوت جانمبگذار تا بمیرم در آرزوی رویتبی روی خوبت آخر تا چند زنده مانم؟دارم... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید. امضا : Hilary
ای راحت روانم، دور از تو ناتوانمباری، بیا که جان را در پای تو فشانماین هم روا ندارم کایی برای جانیبگذار تا برآید در آرزوت جانمبگذار تا بمیرم در آرزوی رویتبی روی خوبت آخر تا چند زنده مانم؟دارم... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 18/4/17 نویسنده موضوع #278 جانا، نظری که ناتوانمبخشا، که به لب رسید جانمدریاب، که نیک دردمندمبشتاب، که سخت ناتوانممن خسته که روی تو نبینمآخر به چه روی زنده مانم؟... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید. امضا : Hilary
جانا، نظری که ناتوانمبخشا، که به لب رسید جانمدریاب، که نیک دردمندمبشتاب، که سخت ناتوانممن خسته که روی تو نبینمآخر به چه روی زنده مانم؟... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 18/4/17 نویسنده موضوع #279 کجایی، ای دل و جانم، که از غم تو بجانمبیا، که بی رخ خوب تو بیش مینتوانمبیا، ببین، نه همانا که زنده خواهم ماندنتو خود بگوی که: بی تو چگونه زنده بمانم؟چگونه باشد در دام مانده حیران صیدز جان امید بریده؟ ز دوری تو چنانم... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید. امضا : Hilary
کجایی، ای دل و جانم، که از غم تو بجانمبیا، که بی رخ خوب تو بیش مینتوانمبیا، ببین، نه همانا که زنده خواهم ماندنتو خود بگوی که: بی تو چگونه زنده بمانم؟چگونه باشد در دام مانده حیران صیدز جان امید بریده؟ ز دوری تو چنانم... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 18/4/17 نویسنده موضوع #280 دلی یا دلبری، یا جان و یا جانان، نمیدانمهمه هستی تویی، فیالجمله، این و آن نمیدانمبجز تو در همه عالم دگر دلبر نمیبینمبجز تو در همه گیتی دگر جانان نمیدانمبجز غوغای عشق تو درون دل نمییابمبجز سودای وصل تو میان جان نمیدانم... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید. امضا : Hilary
دلی یا دلبری، یا جان و یا جانان، نمیدانمهمه هستی تویی، فیالجمله، این و آن نمیدانمبجز تو در همه عالم دگر دلبر نمیبینمبجز تو در همه گیتی دگر جانان نمیدانمبجز غوغای عشق تو درون دل نمییابمبجز سودای وصل تو میان جان نمیدانم... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.