- ارسالیها
- 6,189
- پسندها
- 17,401
- امتیازها
- 78,373
- مدالها
- 7
- سن
- 21
- نویسنده موضوع
- #31
دستامو می گیرم زیر بارون تا زمین نخوره تو هر کوچه و خیابون
دست بارون رو شونه هامو،واسه پاک کردن اشکام بیقراره آسمون
پلکمو به پلک آسمون می دوزم،بهش سرایت میکنه این حالو روزم
هق هقش بی تابم می کنه و، با بی قراری هاش منم بدجوری می سوزم
اشکام غم بارونو به دوش میکشه و،فانوس آرزوها تو دلم خاموش میشه
راه انتظارو که با فاصله می بندی،اشکای آسمون با بارون چشام هم آغوش میشه
علفای هرز خیالو می کنم،به هوای کوچه ها بوی بارون میزنم
خلوتم رنگ بی کسی می گیره و،تا ابد،تا ته جاده، به رد پای نگات،شبیخون میزنم
دست بارون رو شونه هامو،واسه پاک کردن اشکام بیقراره آسمون
پلکمو به پلک آسمون می دوزم،بهش سرایت میکنه این حالو روزم
هق هقش بی تابم می کنه و، با بی قراری هاش منم بدجوری می سوزم
اشکام غم بارونو به دوش میکشه و،فانوس آرزوها تو دلم خاموش میشه
راه انتظارو که با فاصله می بندی،اشکای آسمون با بارون چشام هم آغوش میشه
علفای هرز خیالو می کنم،به هوای کوچه ها بوی بارون میزنم
خلوتم رنگ بی کسی می گیره و،تا ابد،تا ته جاده، به رد پای نگات،شبیخون میزنم