متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

عاشقانه‌ها عاشقانه‌های فرشته امینی

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #51
سرکوب حس دلم عصیان سرنوشتمه ای عزیز
حرم نفساتو رو تنم که دوره کردم شدم تبدار و مريض
ساقه ی خشکیده ی احساسمو بارون نگات داره زنده میکنه
نرو که جای خالیت تو خونه باز منو قلبمو بی خونه میکنه
بری یه سکوت وحشی سایه میندازه روی ترانه هام
تنهایی بازسرمیره تو خونه شبا که بی تو تنهام
دستم لای موهاته و چشامم داره میزنه نم
هوا تو قد یه نفس باز بهم قرض بده من به اینم قانعم
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #52
واسه مرگم از خدا،التماس و خواهش میکنم،با زجه هام دنیای آسمونو بی آرامش میکنم
بغض آسمون دنیامو لرزوند و با اشکام،دارم اشکاشو نوازش میکنم
دستامو می گیرم زیر بارون تا زمین نخوره تو هر کوچه و خیابون
دست بارون رو شونه هامو،واسه پاک کردن اشکام بیقراره آسمون
پلکمو به پلک آسمون می دوزم،بهش سرایت میکنه این حالو روزم
هق هقش بی تابم می کنه و، با بی قراری هاش منم بدجوری می سوزم
اشکام غم بارونو به دوش میکشه و،فانوس آرزوها تو دلم خاموش میشه
راه انتظارو که با فاصله می بندی،اشکای آسمون با بارون چشام هم آغوش میشه
علفای هرز خیالو می کنم،به هوای کوچه ها بوی بارون میزنم
خلوتم رنگ بی کسی می گیره و،تا ابد،تا ته جاده، به رد پای نگات،شبیخون میزنم​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا