نقد و بررسی نقد رمان آپاندیس | بهار قربانی کاربر انجمن یک رمان

[بهار قربانی]

نام رمان: آپاندیس
نویسنده: بهار قربانی
ژانر: اجتماعی- عاشقانه
خلاصه:
دکتر واحد پارسا سال‌ها زندگی خود را صرف سر و سامان دادن خانواده‌اش کرده و حالا در آستانه چهل سالگی قرار دارد. از طریق خواهرش با زنی به نام سپیده آشنا می‌شود که از خانواده‌ای فقیر با فرهنگی پایین است. واحد بعد از گذشتن از سال‌های فقر و سختی، به دنبال آرامشی می‌گردد و گمان می‌کند که این آرامش را در زندگی با سپیده می‌توان یافت اما برنامه‌های زندگی همیشه متفاوت است.
***
لینک رمان آپاندیس
***
پ.ن: ان شاء ا... این بار صفحه نقد رمان من خالی نمونه. دوستان اگه هر نظری داشتین که تو صفحه نقد قابل گفتن نبود حتی یه کلمه با کمال میل تو پروفایل و خصوصی در خدمت هستم.

 

[*AFSOON*]

با عرض سلام خدمت نویسنده ی عزیز ، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم .
لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد ، قوانین بخش را مطالعه فرمایید .

*قوانین نقد*

توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده ، پیام مربوطه را به
کادر مدیریت بخش نقد ، گزارش دهید :
-عزیزم ادامه بده
-خیلی رمانت قشنگه من عاشقش شدم
-تند تند پست بزار
-تو رو خدا مهناز و فرهود بهم نرسن
و...........
برای آموزش " نقد " می توانید از تاپیک زیر بهره ببرید :

چند دقیقه حرف اصولی

موفق...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[bahareh.s]

اسم رمان و خلاصه و همه چیزش عالی بود فقط چندتا ایرادش این بود که
*اسم رمان مشخص میکنه که داستان درباره یه جراحی برای آپاندیس هستش و اینکه خواننده متوجه میشه و اشتیاقش رو برای خواندن این رمان از دست میده باید اسمی با
*به نظر من اگه رسمی شروع میکنید تعریف رمان و باید رسمی هم تمومش کنید
*بعضی از کلمات مانند کفش هام باید کفش ها رو نوشته بشه
*از نظر من حرفاتون با خواننده رو باید توی پروفایلتون بگید اینجوری جلوه و زیبایی رمانتو رو کم میکنه
*بعضی از کلمات رو باید فصله بدی مثلا خوددانی، خود دانی فکر میکنم اینجوری بیشتر خواننده منظور شما رو متوجه میشه
*

 

[مینو]

موضوع داستان و قلمتون خوبه،من به شخصه از رمان های تخیلی و کلکلی و.... که نویسنده ها فقط عقده ها ی خودشونو تو داستان می گنجونن و ادای بچه پولداری رو در میارن بدم میاد و نکته ی قابل توجه رمان شما حقیقی و قابل درک بودن شخصیت ها هست ، ولی این حجم از آروم بودن و کنار اومدن واحد با خ**یا*نت سپیده واقعا حرص خواننده رو در میاره،امید وارم رمان تون ادامه داشته باشه و سپیده سزای خ**یا*نت رو ببینه و واحد هم بتونه دوباره ازدواج کنه و یه زندگی آروم داشته باشه

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[M.Fakher]

تاپیک به دلیل اتمام رمان
و جلوگیری از ارسال اسپم
قفل می‌شود، موفق باشید♡​