متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شعرکده °•عاشقانه•°

  • نویسنده موضوع زَرِآ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 182
  • بازدیدها 3,016
  • کاربران تگ شده هیچ

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,931
پسندها
28,517
امتیازها
57,373
مدال‌ها
20
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #181
خـرم ان روز کـز ایـــن منـزل ویـران بــروم

آسان جان طلبــم و از پـی جـانان بــــروم

گـر چــه دانم که بــه جایی نبـرد راه غریب

مـن به بوی ســـر ان زلف پریشان بـــروم

دلــم از وحشت زندان سکـندر بگـــرفت

رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

چون صبا با تن بیمار و دل بـی‌طاقت

بـــه هـــــواداری ان سرو خرامان بـــروم

در ره او چــــو قلـم گـــر به سرم باید رفت

بـا دل زخـــم کـــش و دیـده گـریان بــروم

نـذر کـردم گـر از این غـــم به درآیــم روزی

تا در میکده شادان و غـزل خــــوان بـــــروم
 
امضا : زَرِآ

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,931
پسندها
28,517
امتیازها
57,373
مدال‌ها
20
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #182
اي بـی‌خبــر بکــوش کـه صاحب خبــر شوی

تــا راهــــرو نباشی کـی راهـبـر شـوی

در مکتب حقایق پیش ادیـب عشـق

هان اي پسر بکـــوش که روزی پدر شوی

دست از مس وجود چو مردان ره بشوی

تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی…
 
امضا : زَرِآ

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,931
پسندها
28,517
امتیازها
57,373
مدال‌ها
20
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #183
بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش

وین سوخته را محرم اسرار نهان باش

زان باده که در میکده عشق فروشند

ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

در خرقه چو آتش زدی اي عارف سالک

جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش

دلدار که گفتا به توام دل نگران است

گو می رسم اینک به سلامت نگران باش

خون شد دلم از حسرت ان لعل روان بخش

اي درج محبت به همان مهر و نشان باش

تا بر دلش از غصه غباری ننشیند

اي سیل سرشک از عقب نامه روان باش

حافظ که هوس می‌کندش جام جهان بین

گو درنظر آصف جمشید مکان باش
 
امضا : زَرِآ

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
7
بازدیدها
194
پاسخ‌ها
91
بازدیدها
3,246
عقب
بالا