متون و دلنوشته‌ها اَزْــــحَـــقـــیـــقَـــتْ‍ـــ‌تـــاــــبَــنْ‍ــــــ‌شُـــدَنْ‍ـــ

[آقای گودرزی]

‏یه بارم رفتم مصاحبه کاری، توی رزومه‌م فقط یه خط دروغ نوشته بودم، از شانس بدم از همون سوال پرسیدن. طرف با هیجان پرسید کدوم محوطه‌ی ناسا رو طراحی کردی؟ گفتم همون قسمت که آدما میرن به آسمونها. گفت دقیقا اسمش چی بود؟ گفتم نمازخونه. گفت اوکی خبرت میکنیم

 

[آقای گودرزی]

یکی از اشناهای دورمون عروسی خواهرم اونقد کادوی سنگینی اورد ک مادرم میگه تنها راهی که واسه عروسی دخترش کادو سنگین ندیم اینه ک تو دخترشو بگیری

 

[آقای گودرزی]

میگن دیوار کعبه رو بشکن
اما دل کسی و نشکن
چون دیوارو خلیل ساخت
اما دلو خدای خلیل :)))

 

[آقای گودرزی]

هی تو پرَنسِس بابا !!
اگه بابات پسوُردِ گوشیتو پیدا کنه که میشی مرحومه مغفورِ بابا :)

 

[آقای گودرزی]

رفتی؟ فقط از جوب برو
درجریان باشی :)

 

[آقای گودرزی]

ب بعضیام باس گفت


گوگولی آخونده کدوم


مسجدی آدرس بده...


بیوم پا ممبرد سید ...


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

 

[آقای گودرزی]

دانشگاه هم واقعاً جای عجیبیه
استاد داره درس میده اونوقت یکی داره با گوشی بازی میکنه
یکی داره چت میکنه
یکی داره با تلفن حرف میزنه
بابا چند دقیقه خفه شید ما اومدیم اینجا بخوابیم مثلا

 

[آقای گودرزی]

بِبیـن مَـشتی . . .


یهِ بَچِه جَنگیٰ هیچ وَقت
یٰاراشو نِمیشماٰرهِ . . .


چٰون‌ خودِش خیلی جٰاهآ
بٰاید تَـک دَعوا کنهِ . . !!


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

 

[آقای گودرزی]

طرف دسشویی و نمیتونه تو مثانه نگه داره
انتظار داری عشقتو تو سینه نگه داره؟

‌‌‌‌‌┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄

 

[آقای گودرزی]

قصه اینجاست
که شب بود و هوا ریخت بهم
من چنان درد کشیدم
که خدا ریخت بهم