مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

[Aabbcc]

سلام عشقا. من دنبال ۱ رمان میگردم امیدوارم مثل رمان های قبلی بازم بهم کمک کنین.

دختری بود که زبونش تند و تیز بود با پسر داستان هم اخلاقش خوب نبود.خودش مغرور و سرد ولی پسره خیلی خوش اخلاق و مهربون. توی داستان پسر و دختره هی باهم کل کل میکنن و دختره اصلا از پسره خوشش نمیاد. ولی پسره ول کن نیست و هی میچسبه به دختره.

اگه تونستین کمکم کنین. ممنون.

رمان چشمات سگ داره رو چک کنید. هر چند چیزی که نوشتید احتمالا خیلی از رمان هارو شامل میشه. امیدوارم همین بوده باشه:)

 

[Aabbcc]

سلام
لطفا رمانی معرفی کنید که توش بچه کوچیک باشه
روز نود و سوم
بگذار امین دعایت باشم
زروان
رو نگید
ممنون

 

[Aabbcc]

سلام رمانی لطفا معرفی کنید که دختره فقیر یا از لحاظی ضعیف باشه یا ترسو
و پسره پشتش باشه و حامی اش

 

[تسنیم]

سلام
لطفا رمانی معرفی کنید که توش بچه کوچیک باشه
روز نود و سوم
بگذار امین دعایت باشم
زروان
رو نگید
ممنون

رمان های
سنگ و تیشه
نوبت عاشقی
آسمانی ها
نیما

 

[فائزه برازش]

سلام
دنبال یه رمانم که دقیق مضمونش یادم نیست اما خب تاریخی بود و یه دختر بود که یحورایی یه بازرس مخفی بود و توی یک قصر بود
و شاهزاده بود

 

[Saba1234]

سلام
دنبال يك رماني هستم كه اسم دختر رو يادم نيست ولي اميرحسين كه تازه از خارج اومد با اين دختر مذهبي اشنا ميشه و دختره با اميرحسين شرط ميبنده كه اين پسر هم مذهبي بشه بعد با دوستاشون سفر ميرن و اين دوتا عاشق هم ميشن ولي دختره به اجبار يا پسر فاميلشون ازدواج ميكنه و اخر كه اين حامله بوده شوهرش كتكش ميزنه و خيانت ميكنه بهش ولي اميرحسين نجاتش ميده و ازدواج ميكنن
اگه اسمش رو ميدونيد لطفا بگيد خيلي دنبالشم

 

[Aabbcc]

رمان های
سنگ و تیشه
نوبت عاشقی
آسمانی ها
نیما

ممنون

 

[تسنیم]

رمان

سلام
دنبال يك رماني هستم كه اسم دختر رو يادم نيست ولي اميرحسين كه تازه از خارج اومد با اين دختر مذهبي اشنا ميشه و دختره با اميرحسين شرط ميبنده كه اين پسر هم مذهبي بشه بعد با دوستاشون سفر ميرن و اين دوتا عاشق هم ميشن ولي دختره به اجبار يا پسر فاميلشون ازدواج ميكنه و اخر كه اين حامله بوده شوهرش كتكش ميزنه و خيانت ميكنه بهش ولي اميرحسين نجاتش ميده و ازدواج ميكنن
اگه اسمش رو ميدونيد لطفا بگيد خيلي دنبالشم

رمان(آرامشی از جنس حوا)

 

[تسنیم]

ممنون

خواهش

 

[Mhs22]

سلام دوستان دنبال یه رمان هستم که موضوعش این بود که یه دختره تو خارج با خواهر و شوهرخواهرش که یه دختر کوچولو دارن زندگی میکنه که خواهرش فوت میکنه و چون خیلی شبیع خودهرشه ، نقش اونو بازی میونه وقتی برگشتن به ایران ولی شوهرخواهرش هم فوت میکنه و مجبور میشه با برادرش ازدواج کنه
در نهایت هم عاشق هم میشن و برادره میفهمه که زن داداشش نیست بلکه خواهرشه