متن آهنگ گناه از مرداد
***
از اون روزای اولی که با تو بودم
فکر میکردم همیشه مجاز و خوبم
ولی حالا که رفتی دیگه فهمیدم
که بی تو هر لحظه بدون ثبات و روحم
آخه عشق یه کلمه ی خاصی هستش
راستیتش خیلی داشتی ارزش
هنوزم تورو دوست دارم ولی به خودم
میگم که واسه چی رفتش
تب تن تو تنمو میلرزونه وقتی
با تو...
متن آهنگ من این نبودم از مرداد
***
جالبه بدونم چرا دلت دیگه واسم تنگ نمیشه
فکر میکردم حست نسبت به من کم نمیشه
چرا بهش فکر میکردی بودم وقتی پیشت
گفتم عاشقتم نفهمیدم تهش چی میشه
کاری کردی که فکر کنم دوستم داری
الان داغی نمیفهمی کیو از دست دادی
یه روزی جونمو دادم برات ولی الان برنمیاد ازم...
صدای بارون از مرداد
***
صدای بارون
حالم رو بد میکنه میگم کاش اون بود
پیشم بیخودی اشکم میباره
آخه دلتنگم دوباره
همه چیمون باهم بودش
حتی یه نخ سیگارش
هرچی میشد میگفت فقط به خودم بسپارش
چرا رفته از یادش؟
نمیذاشتم حالش بشه بد، مثه حالم
بهش میگفتم دیوونه جز تو کیو دارم؟
نپرسید یه بارم که...
ساخت کاردستی می تواند به شکوفایی خلاقیت و استعدادهای کودک کمک شایانی کند.
کودک دوست دارد در کنار خانواده خود لحظات خوشی داشته باشد و ساخت کاردستی یک سرگرمی شاد و آموزنده برای او است.
با ما همراه باشید
:)
کودک علاقه مند به سرگرم شدن و لذت بردن است و میخواهد ارتباط زیادی با آنها برقرار کند و به جرات می توان گفت شعر کودک می تواند برآورده کننده این نیازها باشد چرا که تکرار و حفظ کردن شعر ها به مهارت درک و کشف و همچنین توانایی گوش دادن کمک شایانی می کند اما باید توجه داشت که این مسئله به هیچ عنوان...
اگه بودى حالم بد نمیشد و
به این زودى چشام تر نمیشد و
چرا دورى نسبت به حسم
تو دارى میشى دیگه مث من
مهم نیس اگه میباره اشکاش
یادش نیس اون همه قول و حرفاش
خواستم ولى نخواس که بشه
این تنهاییم دلیل نبودنشه
چرا به قلب تنهام تو سر نمیزنى
چون تو حال خوبت به من زنگ نمیزنى
توام کم بد نکردى قبول کن
تو...
خارق العاده ترین عکسهای طبیعت در شب
آیا طبیعت نقاط مختلف دنیا را در شب دیده اید ؟ طبیعت از چشم نوازترین صحنه هاییست که می توان دید که در هر نقطه از جهان با نقطه دیگر فرق می کند. شب و روز طبیعت نیز با هم فرق می کند. ما در این تصاویر طبیعت زیبا و خارق العاده نقاط مختلف دنیا را در شب به نمایش می...
نام دلنوشته: ویران دل است
نام نویسنده: روناهی بازگیر
تگ: منتخب
ویراستار: sama_shams
مقدمه:
تو میروی و میروی و میروی...
و بگذار پوزخند آخر را من نصیبت کنم!
به خیالت رفتی و مرا با روح مرده و قلب تکهتکه شدهام جا گذاشتهای؛
اما، بازی آخر را باختی!
چون نفهمیدی آنقدر خودم را به تو کوک زدهام که...
زنی از خانه بیرون امد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلو در دید .
به انها گفت : من شما را نمیشناسم ولی فکر میکنم گرسنه باشید بفرمایید داخل تا چیزی برای خوردن به شما دهم .
انها پرسیدند : ایا شوهرتان خانه است ؟
زن گفت : نه او برای کاری به بیرون از خانه رفته است .
انها گفتند : پس ما نمیتوانیم...