والا من میخواستم زنگ دری رو بزنم فرار کنم پسر خالم رو گول میزدم در رو میزدم فرار می کردم پسر خالم گیر می افتاد.
ما سه تا کلاس داریم تو مدرسه زنگ ریاضی ما گذشته بود من رفتم تو یه کلاس دیگه چون انتظامات بودم همه رو بیرون کردم کل تخته سفید و سیاهشوم رو با همکاری دوستم صابونی کردم دیگه نه گچ مینویسه نه ماژیک

بهتون پیشنهاد می کنم
یه سری قرار بود بریم مسابقه ساعت شیش راه میافتادیم به همه افراد مسابقه ساعت ۴ زنگ زدم بیدارشون کنم جا نمونن

بیشترینش واس معلما بود دفتر حاضر غایب رو وقتی میدادم بهشون دست کاریش می کردم انقدر خنگ بودن نمیفهمیدن
اوفف خیلی زیادن بقیش بماند