نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • #371
دشمنان شیطان


شیطان در برابر دوستان فداکار و دل سوزش ، دشمنان خطرناکی هم دارد که شب و روز از دست آنها می نالد و در شکنجه است و آنان را این طور معرف می نماید: هنگامی که رسول صلی الله علیه و آله و سلم با شیطان ملاقات کرد. از او پرسید: دشمنان تو از امت من چند طایفه هستند. گفت : 22 طایفه ، و من از ایشان در رنج به سر می برم و دلم از دست آنها پر از خون است
1. خود شما؛ اولین و سخت ترین دشمن من تویی . من هم ، از اول با تو دشمن بودم و بعدا هم خواهم بود. دشمنی تو با من هیچ وقت به صلح و صفا و دوستی مبدل نخواهد شد. فرمود: برای چه با من دشمنی ؟ گفت : برای آن که در قیامت گناه کاران را شفاعت می کنی و زحمات مرا ضایع و امید قطع می نمایی
2. عالم عامل ؛ آن عالمی که به علم خود عمل کند، دشمن من است...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • #372
اسباب گریه شیطان


1. شیطان از بعضی کارها خوش حال می شود و از بعضی کارهای دیگر ناراحت .از بعضی کارها آن قدر ناراحت می شود که جز گریه کار دیگری از دست او ساخته نیست .آن ملعون در چند جا گریه می کند.از جمله : 1.وقتی مؤمنی ، مؤمن دیگر را ملاقات نماید و بر او سلام کند. این جا ابلیس از ناراحتی گریه می کند و می گوید: وای بر من ، این دو نفر از هم جدا نمی گردند، مگر این که خداوند هر دو را می آمرزد و داخل بهشت می نماید و زحمات من در گمراهی آنان از بین می رود.در تاریخ آمده : اول کسی که سلام کرد و شیطان را به گریه انداخت ، حضرت آدم علیه السلام بود.وقتی خدا روح در او دمید به ملائکه سلام کرد و آنها هم جواب او را دادند.خداوند به او خطاب نمود که : این سنتی شد در میان فرزندان تو تا روز قیامت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • #373
فریاد شیطان


بعضی کردارهای انسان آن قدر بر شیطان ناگوار است که او را به فریاد و فغان می آورد و از ناراحتی رنجور و نحیف می شود. به این داستان توجه کنید: روزی شیطان در گوشه مسجد الحرام ایستاده بود. حضرت رسول صلی الله علیه و آله هم سرگرم طواف خانه کعبه بودند. وقتی آن حضرت از طواف فارغ شد، دید ابلیس ضعیف و نزار و رنگ پریده ، کناری ایستاده است ، فرمود:ای ملعون ! تو را چه می شود که چنین ضعیف و رنجوری ؟! گفت : ازدست امت تو به جان آمده وگداخته شدم . فرمود: مگر امت من با تو چه کرده اند؟ گفت : یا رسول الله ! چند خصلت نیکو در ایشان است ، من هر چه تلاش ‍ می کنم این خوی را از ایشان بگریم نمی توانم . فرمود: آن خصلت ها که تو را ناراحت کرده کدامند؟ گفت : اول این که ، هرگاه به یک دیگر می رسند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • #374
شیطان و عمار یاسر


((عمار))هم از جمله كسانى است كه از اول ، زير بار فرمان شيطان

نرفت . از همان آغاز با او مخالف بود با مسلمان شدن و عبادتش او را
اذيت مى كرد. چند مرتبه با شيطان كشتى گرفت و او را بر زمين زد.

چنان چه وارد شده : در يكى از سفرها، كه حضرت رسول صلى الله
عليه و آله و سلم با اصحاب خود مى رفتند، آب آنان تمام شد.
آن حضرت به ((عمار)) فرمود: برو از چاهى كه در فلان موضع بيابان
است آب بياور.

وقتى ((عمار)) كنار چاه رسيد، مى خواست آب بردارد، شيطان آمد
و گفت : نمى گذارم از اين چاه آب بردارى ! زيرا چاه مسكن شياطين
است .
((عمار)) در برابرش ايستاد و با او در افتاد. با يك حمله شيطان را بر
زمين زد. سنگى...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • #375
شکایت شیطان به دانیال نبی


گویند در زمان دانیال نبى یك روز مردى پیش او آمد و گفت : اى دانیال امان از دست شیطان ، دانیال پرسید: مگر شیطان چه كرده ؟ مرد گفت : هیچى ، از یك طرف شما انبیاء و اولیاء به ما درس دین و اخلاق مى دهید و از طرف دیگر شیطان نمى گذارد رفتار ما درست باشد، كار خوب بكنیم و از بدیها دورى نماییم . دانیال پرسید: چطور نمى گذارد؟ آیا لشكر مى كشد و با شما جنگ مى كند و شما را مجبور مى كند كه كار بد كنید. مرد گفت : نه ، این طور كه نه ، ولى دایم ما را وسوسه مى كند، كارهاى بد را در نظر ما جلوه مى دهد. شب و روز، ما را فریب مى دهد و نمى گذارد دیندار و درست كردار باشیم .


دانیال گفت : باید توضیح بدهى كه شیطان چه مى كند، ببینم ، آیا مثلا وقتى مى خواهى پولى را در راه خدا بدهى...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • #376
اولین مخالفت شیطان با خلقت آدم:


شیطان در میان فرشتگان مشغول عبادت بود تا وقتی که خداوند اراده کرد برای خود در زمین جانشین انتخاب کند .به ملائکه خطاب نمود که من می خواهم خلیفه ای در زمین قرار دهم و آنان را از مقصود خود آگاه کرد .دراین هنگام ابلیس به زمین آمد و فریاد زد ای زمین من آمده ام تو را نصیحت کنم .خداوند اراده فرموده که از تو پدیده ای به وجود آورد که برترین خلایق باشد و من می ترسم او خدا را معصیت کند و داخل آتش شود و در نتیجه تو داخل آتش شوی .وقتی ملائکه آمدند که از تو خاک بردارند آنها را به خدای بزرگ قسم بده که از تو خاک برندارند.
امام علی (ع)می فرمایند:وقتی خداوند متعال اراده کرد که آدم (ع) را خلق کند خطاب به جبرئیل فرمود:مقداری خاک از زمین بیاور تا خلقی جدید به وجود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • #377
گریه ی دروغین شیطان:


نقل شده است که حضرت یحیی روزی به ابلیس بر خورد نمود.در حالیکه ملعون گریه می کرد وبه یحیی گفت و هر چه به خانه ی خدا می روم و او را می خوانم جوابم را نمی دهد یحیی از روی دلسوزی عرض کرد .خدایاچه می شد اگر در عنایت خویش را به این مرد باز می کردی؟!خطاب رسید ای یحیی،شیطان است که به دروغ بر تو گریه می کند و با گریه ی خود بندگانم را فریب می دهد .گفت:به او بگو او را می بخشم به شرطی که برقبر آدم (ع)سجده کند.یحیی(ع)جریان را برای ابلیس گفت .شیطان گفت:آن وقت که آدم بر مسند قدرت و عزت بود بر او سجده نکردم چگونه حال که مرده است و زیر خاک است ،برخاکش سجده کنم .هرگز چنین کاری را نخواهم کرد و خطاب از جانب خدا رسید که حال دانستی که گریه ی آن ملعون از روی نیرنگ است و مقصودش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Faty.n

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • #378
نماز شیطان:


از امام صادق (ع) نقل شده است که در بنی اسرايیل عابدی بود که در غار کوه مدت ها خدا را عبادت کرده و همیشه مشغول نماز بود.شیطان هر چه خواست او را فریب دهد نتوانست.همه ی لشکریان راجمع کرد و از آنها چاره جویی کرد .آیا کسی هست که او را فریب دهد؟یکی گفت :من از طریق دنیا او را فریب می دهم.گفت:نه ،زیرا او به دنیا علاقه ندارد.دیگری گفت:من او را از طریق شهوت فریب می دهم.گفت:تو هم نمی توانی.زیرا او از شهوت به زنان آگاهی ندارد و لذت آن را نچشیده است.دیگری گفت:از طریق عبادت و نماز ؛او گفت تو می توانی.هنگام شب خود را به صورت عابدی در آوردو از او خواست که امشب مهمان او باشد و عابد هم پذیرفت.شیطان از شب اول تا صبح عبادت کرد و روز هم پپیوسته مشغول نماز بود،نه غذا میخورد و نه استراحت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Faty.n

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • #379
داستان زیبای زن و خیاط و شیطان


زن به شیطان گفت :
آیا آن مرد خیاط را می بینی میتوانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد ؟
شیطان گفت :
آری و این کار بسیار آسان است پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت و به هر طریقی سعی می کرد او را وسوسه کند اما مرد خیاط همسرش را بسیار دوست داشت و اصلا به طلاق فکر هم نمی کرد پس شیطان برگشت و به شکست خود در مقابل مرد خیاط اعتراف کرد سپس زن گفت :
اکنون آنچه اتفاق می افتد ببین و تماشا کن زن به طرف مرد خیاط رفت و به او گفت :
چند متری از این پارچه ی زیبا میخواهم پسرم میخواهد آن را به معشوقه اش هدیه دهد پس خیاط پارچه را به زن داد سپس آن زن رفت به خانه مرد خیاط و در زد و زن خیاط در را باز کرد و آن زن به او گفت :
اگر ممکن است میخواهم وارد خانه تان شوم برای...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Faty.n

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • #380
گرسنگی شکم وشهوت:


حضرت حجة الاسلام والمسلمین مروج الاسلام والدّین حاج شیخ غلامرضا فیروزیان فرمودند:
تابستان سال ۱۳۲۳ در ونک مستوفى منبر میرفتم. امام جماعت آنجا سید بزرگوارى بود که اَلا ن با گذشت ، ۵۵ سال نامش را فراموش ‍ کرده ام.بین گفتگوهایى که با هم داشتیم تعریف کرد: که یک روز صداى در منزل بلند شد، وقتى آمدم در را باز کردم، خانمى نیمه برهنه و بى حجاب و آرایش کرده و دست و سینه باز را مقابل خود دیدم، خواستم درب را ببندم و به او بى اعتنایى کنم. فکر کردم همین که در خانه یک روحانى با این قیافه آمده شاید معایب بى حجابى را نمیداند: و شاید بتوانم نصیحتش کنم.
سرم را پائین انداخته و گفتم بفرمائید، داخل اطاق شده نشست، و مسئله اى در مورد ارث از من سئوال کرد. من گفتم خانم من هم از شما مى...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Faty.n

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا