متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

میناتیموری

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
905
امتیازها
5,313
مدال‌ها
7
  • #621
#احوال_دنیا

حال دنيا را چو پرسيدم من از فرزانه ای؟
گفت: يا آب است؛ يا خاک است يا پروانه ای!

گفتمش احوال عمرم را بگو؛ اين عمر چيست؟
گفت يا برق است؛ يا باد است؛ يا افسانه ای!

گفتمش اينها که ميبينی؛ چرا دل بسته اند؟
گفت يا خوابند؛ يا مستند؛ يا ديوانه ای!

گفتمش احوال جانم را پس از مردن بگو؟
گفت يا باغ است؛ يا نار است؛ يا ويرانه ای.
 
امضا : میناتیموری

میناتیموری

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
905
امتیازها
5,313
مدال‌ها
7
  • #622
‍ ‍ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪر
ﻟﺮﺯﺵ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ

بعدتو پرواز هرگز لحظه ی خوبی نبود
شانه های خسته ات را دیر فهمیدم پدر

ﮐﻮﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻗﺎﻣﺖ ﺑﺸﮑﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ

ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻮﺳﯿﺪﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺍﻡ
ﭘﯿﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ

ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺩﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻋﺰﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﮔﺮ
ﻋﺸﻖ ﺁﻥ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ

ﺻﺤﻦ ﺍﻏﻮﺷﺖ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺒﺨﺶ
ﺗﺎﺑﺶ ﮔﻠﺪﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ

ﻧﺦ ﺑﻪ ﻧﺦ ﭘﺎﮐﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﮐﺖ ﻏﺼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﻣﻦ
ﻧﺎﻟﻪ ﯼ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ

ﻣﻦ ﮐﺠﺎﯼ ﻗﺼﻪ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ ﮐﺠﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ!!!
ﺑﺎﻭﺭ ﻭﺍﺭﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ ....
 
امضا : میناتیموری
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] حسام

میناتیموری

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
905
امتیازها
5,313
مدال‌ها
7
  • #623
⭕️✍حکایتی زیبا و خواندنی



از دیوانه ای پرسیدند :

‌ چه کسی را بیشتر دوست داری؟
دیوانه خندید و گفت : "عشقم" ...
‌ گفتند: "عشقت" کیست؟؟
‌ گفت: "عشقی" ندارم!!
‌ خندیدند و گفتند :
برای "عشقت" چه کارهایی حاضری بکنی...؟

گفت: مانند عاقلان نمیشوم ، نامردی نمیکنم ،
خ**یا*نت نمیکنم ، دور نمیزنم ، دروغ نمیگویم ،
تنهایش نمیگذارم ، خودم را فدایش میکنم...
‌ به او گفتند : اگر عشقت تنهایت گذاشت ،
‌ بی وفایی کرد ، خ**یا*نت کرد چه...
اشک در چشمان دیوانه حلقه بست و گفت:
‌ اگر بامن اینکار را نمیکرد که....!!!
‌ دیوانه نمیشدم
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : میناتیموری

میناتیموری

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
905
امتیازها
5,313
مدال‌ها
7
  • #624
شعر روی قبر پروین اعتصامی و چقدر زیبا و آموزنده و پندآموز

اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است

گر چه جز تلخی ز ایام ندید
هر چه خواهی سخنش شیرین است

صاحب آنهمه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است

دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است

خاک در دیده بسی جان فرساست
سنگ بر سینه بسی سنگین است

بیند این بستر و عبرت گیرد
هر که را چشم حقیقت بین است

هر که باشی و ز هر جا برسی
آخرین منزل هستی این است

آدمی هر چه توانگر باشد
چون بدین نقطه رسید مسکین است

اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است

زادن و کشتن و پنهان کردن
دهر را رسم و ره دیرین است

خرم آنکس که در این محنت گاه
خاطری را سبب تسکین است


بهلول مجموعه حکایات و سخن بزرگان
 
امضا : میناتیموری
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] حسام

میناتیموری

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
905
امتیازها
5,313
مدال‌ها
7
  • #625
بخوانید

معلم به بچه ها گفت:
بنویسید به نظرتون شجاع ترین آدما چه کسانی هستن؟

هر کسی یه چیزی نوشت اما
این نوشته دست و دل معلم رو لرزوند،
تو کاغذ نوشته شده بود:

"شجاع ترین آدما اونان که خجالت نمیکشن و دست پدرمادرشونو میبوسن... نه سنگ قبرشونو...!!!

معلم در حالی که قطره اشکی روی صورتش لغزید، زیر لب گفت:
افسوس که منهم شجاع نبودم...

به پدر و مادرمون تا هستن خدمت کنیم.... و الا اشک بعد از رفتن اونا، بجز کم کردن عذاب وجدانمون، به هیچ دردی نمیخوره


بهلول مجموعه حکایات و سخن بزرگان
 
امضا : میناتیموری
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] حسام

میناتیموری

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
905
امتیازها
5,313
مدال‌ها
7
  • #626
یک زمانی زندگی،
چون طعم سیبی تازه بود...
آرزوهامان اگرچه کم،
ولی اندازه بود...

کار و باری بود و
اندک اجرتی پایان کار
بی نیاز از هر نیازی
دخلمان اندازه بود...

خسته کی بودیم
از بار گران زندگی؟؟
خستگی هامان فقط
اندازه خمیازه بود...
 
امضا : میناتیموری
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] حسام

میناتیموری

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
905
امتیازها
5,313
مدال‌ها
7
  • #627
‏ملا نصرالدین هر روز از علف خرش کم می‌کرد تا به نخوردن عادت کند.
پرسیدند، نتیجه چه شد؟
گفت، نزدیک بود عادت کند که مرد!
حکایت ما و گِرانیست،
داریم عادت میکنیم، انشالا که نَمیریم!
 
امضا : میناتیموری
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] حسام

میناتیموری

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
905
امتیازها
5,313
مدال‌ها
7
  • #628
امیرالمومنین سلام الله علیه
فرمودند؛
در جهنم آسیابی هست که در گردش است
پرسیدند: یا امیرالمومنین
چه چیزی را خرد می‌کند؟
فرمود؛
علمای فاجر
قاریان فاسق
جباران ظالم
وزیران خائن
و رییسان و سرکرده های
کذاب دروغگو

عين_الحيات_ص٨٠٥
 
امضا : میناتیموری
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] حسام

میناتیموری

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
905
امتیازها
5,313
مدال‌ها
7
  • #629
می رود قافله ی عمر،چه ها می ماند..؟
هر که غفلت کند از قافله جا می ماند

شیشه ی عمر چه زیباست ولی حساس است
که به رویش اثر ِلکه و "ها" می ماند

باید از شیشه ی خود لکه زدایی بکنی
خوب و بد در پس ِاین شیشه بجا می ماند

هر که نیکی کند و دست کسی را گیرد
دست ِاو یکسره در دست ِخدا می ماند

هر که یک ذره در این حادثه ظالم باشد
آخر ِقصــــه گرفتـــــــار ِبلا می مانـــد
 
امضا : میناتیموری
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] حسام

میناتیموری

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
905
امتیازها
5,313
مدال‌ها
7
  • #630
پولدار كه باشي برف بهانه اي ميشود براي لباس نو خريدن،
با دوستان به اسكي رفتن،
تفريح كردن و لذت بردن...

اما خدا نكند فقير باشي و برف ببارد...
از بيكار شدن پدر كارگرت بگير تا غم پاره بودن كفش هايت و چكه كردن سقف خانه ات...

خدايا چرا بايد پول تعيين كند برف نعمت است يا عذاب؟!...

#حسین_پناهی
 
امضا : میناتیموری
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] حسام

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا