متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه [ به اینم می‌گن رمان ؟! ]

  • نویسنده موضوع MehrDãd.K
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 661
  • بازدیدها 30,390
  • کاربران تگ شده هیچ

.REIHANEH.

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,334
پسندها
43,804
امتیازها
69,173
مدال‌ها
38
سن
20
  • #231
اقا من دیگه رد دادم شخصیت موئنث ما فقط باید دارای این خانواده باشه غیر از این اصلا رمان حساب نمیشه...
۱- خانواده به شدت خر پول تک دختر خانواده:383:جیگر طلای باباش قند عسل مامانش:68::sitck:
۲- بازم هم خانواده به شدت خر پول یا یک داداش
۳- بازم هم خانواده به شدت خر پول با یک خواهر(این مورد و کم دیدم)
۴- خیر اشتباهه این سری در فقر تمام به سر میبره بدون هیچ فامیلی و حتی برادر یا خواهری. مامان باباشم تو تصادف مردن. تاکید میکنم تو تصادف مثلا بیماری چیزی نداشتن.:drive:
۵- در فقر وحشتناک بدون پدر و خواهر و برادر. تنها با مادر در این موقع هم نود و نه درصد پدر معتاد بوده:53:
.
.
و هیچ کدام از ادامه دسته ها در حالت تعادل وجود ندارن یعنی ثروت معمولی داشته باشن یا چند فرزنده باشن مثلا سه یا چهارتا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

.REIHANEH.

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,334
پسندها
43,804
امتیازها
69,173
مدال‌ها
38
سن
20
  • #232
یه سوال خیلی فنی داشتم ایران فقط شهرهای...
تهرااااننن، مشهد، شیراز ، شمال و کیش داره... ؟
چرا پس همشون یا اینجا زندگی میکنن یا به اینجا سفر میکنن؟
نه واقعا؟ مثلا شهر هایی مثل اردبیل و تبریز و سرعین و .... هزارتا شهر که خیلی جاهای قشنگی داره. خیلی هم سر تر از شهر های دیگس.
نه آخه اینم شد رمااااننن؟
 

.REIHANEH.

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,334
پسندها
43,804
امتیازها
69,173
مدال‌ها
38
سن
20
  • #233
وااییییی یاد یه چیزی افتادم .... :648314-d18ae5246291866d416d447f52bdf0bf::banghead:

روز عروسی دختره وقتی میره آرایشگاه... فک کنم فهمیدید چی میگم...


نشستم رو صندلی آرایشگر حالا خانم ایکس افتاد به جون صورتم. چند ساعت کارش طول کشید از جام بلند شدم و خودم تو آینه دیدم...:610185-ae27176d7371ebcd2b8b54769e216894::610185-ae27176d7371ebcd2b8b54769e216894:
(وای از این یه تیکه) هین باورم نمیشه این منم چقدر تغییر کردم.(امان از اون توصیف های مسلسوار صورت و قیافش که من به شخصه هیچ وقت نمیخونم. تعریف دوستای این عروس خانم اه اه)
خانم ایکس: ماشالله عزیزم چقدر قشنگ شدی.
یعنی اینقدر این یه موضوع تکرار شده حالت بهم میخوره ترجیح میدی کلا نخونی.
آخه اینم شد رماااااانننن؟
 

نوای زیرلب

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
10
پسندها
97
امتیازها
90
سن
17
  • #234
یه دختر روستایی ارباب جذاب وخشن و پیر تقریبا ۳۲ساله دحتره خودش ۱۵،۱۶سالشه بعد هی اینو زجرمیده وسطای رمان اینو به عقد خودش درمیاره بعد عین چی ازش کار میکشه دختره هم اعتراضی نمیکنه و‌هی میگه ازش متمفرم بعد پسره یکم‌که بهش روداد میره از فرق سرش دندون میگیره(یا گازمیگیره) پسره هم‌هیچی نمیگه و توی یه مهمونی دختره لباس خیلی قشنگی پوشیده از پیرمرد ۱۲۰ساله تا پسربچه 6ماهه که توشکم ‌مادرشه به این دختره نگاه میکنن بعد یکی میاد گیر میده به دختره پسره چنان میزنتش صدای سگبده و‌اون پسری که‌کوتک‌خورده هیچ دفاعی از خودش نمیکنه وبعد عین... فرار میکنه و اینقدر نفس نفس میزنه که نفساش صدای خس خس بده و دختره میگه چرا اینجوریدکردی و‌اونجوری و بلند داد میزنه چون دوست دااااارممممم دختره بعضش میگیره و‌عر میزنه و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

.REIHANEH.

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,334
پسندها
43,804
امتیازها
69,173
مدال‌ها
38
سن
20
  • #235
خدایا
یه وقت و پولی هم به ما بده تا بتونیم لباسای رنگ هم و کفش های رنگ هم بگیریم. برای هر مهمونیم لباس مخصوص خودش رو بگیریم که یه وقت لباس تکراری نپوشیم.
فک کنم گرفتید چی میگم دیگه نیاز به توضیح نیست :648314-d18ae5246291866d416d447f52bdf0bf:
 

.REIHANEH.

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,334
پسندها
43,804
امتیازها
69,173
مدال‌ها
38
سن
20
  • #236
آقا هی تایم که بیشتر میشه بیشتر یاد این رمان های جذاب میوفتم :648314-d18ae5246291866d416d447f52bdf0bf:
اینم باز برمیگرده به روزه عروسی اما نه بخش ارایشگاه...:bash:
بخش جذاب عکاسی...من نمیدونم این عکس گرفتن و هزار تا چرت و پرت دیگش به ما چه ربطی داره هممون میدونیم عکاسی مکانیی است برای عکس گرفتن نمیرن عکاسی گه غذا بخورن...ننویسید این یه تیکه رو ننویسید که عکاسه هم برگرده بگه عروس خانم دستت و بنداز گردن آقا دوماد:458161-a8d3a06c34691a30a2bfca12caac7f3e::frustratedf:
توی روز عروسی رمانا میدونی چیش دیگه رو مخه...این که بلا استسنا هم دوماد هم عروس تانگو بلدن برقصن...اینا از بدو تولد بلد بودن تانگو برقصن:22:
به اینم میگننننن رمااااننننننن
خداییی هر نویسنده ای از این...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

soft.and.lily

رو به پیشرفت
سطح
8
 
ارسالی‌ها
118
پسندها
1,469
امتیازها
9,763
مدال‌ها
7
  • #237
دختره پامیشه میره شهر غریب دانشگاه با دوستاش و بخاطر یه خونه اجاره ای با پسر هفت پشت غریبه عقد میکنه! تازه دوستاشم ترغیب میکنه! توی شیراز به این درندشتی هم همه خوابگاه ها پرن و هیچ چهار دیواری کوفتی نیست که این سه تا ذلیل مرده بتونن اجارش کنن:frustratedf:
به اینم میگن رمان؟
 
آخرین ویرایش
امضا : soft.and.lily

Lu^na☆

کاربر نیمه فعال
سطح
19
 
ارسالی‌ها
531
پسندها
14,308
امتیازها
31,673
مدال‌ها
15
  • #238
از فقیر تا غنی یه کمد پر لباس دارن! هیچ بارم لباس تکراری تنشون نیست
به اینم میگن رمان؟
 
امضا : Lu^na☆

Lu^na☆

کاربر نیمه فعال
سطح
19
 
ارسالی‌ها
531
پسندها
14,308
امتیازها
31,673
مدال‌ها
15
  • #239
پسره کتک می‌زنه دختره بعد یک ساعت‌ خر میشه آشتی میکنه:/
به اینم میگن رمان؟
 
امضا : Lu^na☆

Lu^na☆

کاربر نیمه فعال
سطح
19
 
ارسالی‌ها
531
پسندها
14,308
امتیازها
31,673
مدال‌ها
15
  • #240
از بوی سیگار خوششون میاد!!
به اینم میگن رمان؟
 
امضا : Lu^na☆

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
0
بازدیدها
66
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
107
پاسخ‌ها
9
بازدیدها
225
پاسخ‌ها
4
بازدیدها
291
پاسخ‌ها
3
بازدیدها
232
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
120
عقب
بالا