مباحث متفرقه [ به اینم می‌گن رمان ؟! ]

  • نویسنده موضوع MehrDãd.K
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 661
  • بازدیدها 27,890
  • کاربران تگ شده هیچ

رایحه نظری

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
10/4/20
ارسالی‌ها
106
پسندها
2,540
امتیازها
13,453
مدال‌ها
9
سن
26
سطح
11
 
  • #391
دختر داستان همیشه چشاش یه رنگیه که اونم همیشه تیله ایه!
اینم شد رمان؟
 
امضا : رایحه نظری

Asal_Ngz

رفیق جدید انجمن
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
23/3/21
ارسالی‌ها
108
پسندها
645
امتیازها
3,803
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #392
تو اکثر رمانا وقتی کارشون به بیمارستان بکشه، یه پرستاره هس که با دختره مثه سگه ولی هی جلوی پسر رمان عشوه میاد
و جالب‌ترش اینه پسره اصلا محل نمیده بهش یعنی اصلا و نگران حال بده دختره‌‌اس:106:
 
امضا : Asal_Ngz

Lucida

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
27/6/20
ارسالی‌ها
176
پسندها
3,247
امتیازها
16,633
مدال‌ها
10
سطح
12
 
  • #393
دختره به کفش پاشنه بلند الرژی داره. اصلا راحت نیست توش، حالا ماها از بچگیمون ارزو به دل موندیم دوتا کفش پاشنه بلند بپوشیم.
تازه بچه بودیم کفشای مامانامونو برمیداشتیم پامون میکردیم با این حال که برامون بزرگ بود. ذوق میکردیم که کفش پاشنه بلند پامونه
 
امضا : Lucida

soft.and.lily

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
15/12/19
ارسالی‌ها
118
پسندها
1,468
امتیازها
9,763
مدال‌ها
7
سطح
8
 
  • #394
این استادهای جذاب و مجرد کلاس‌های کنکور و دانشگاه کجان؟
ما هرچی دیدیم پیر پاتال بوده...
به اینم میگن رمان؟!
 
امضا : soft.and.lily

Dark night

مدیر بازنشسته سینما
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/9/21
ارسالی‌ها
2,451
پسندها
18,547
امتیازها
48,373
مدال‌ها
27
سطح
24
 
  • #395
یه رمان قبلا خوندم که دختره معلم زبان بود و خیلی فضول تشریف داشت بعد رفت تو یه چیزی فضولی کرد و القضا اون یه محموله قاچاق بود و اونا هم دختره رو میگیرن بعد دختره تو طول داستان با دوتا دوست شرین عقل رئیس باند دوست میشه و رئیس رو حرص میده! بابا تو اسیری چیکار میکنی
تو داستان های تخیلی هم که شخصیت داستان تو عمرش یه داستان تخیلی هم نخونده تا موجودات اونجا رو بشناسه و همیشه هم اسم یا یه چیزیش رو یادش نیس و اول تلاش میکنه راهی پیدا کنه تا برگرده خونش بعد تهش میمونه همونجا و کلا خانوادش رو فراموش میکنه
همیشه هم یه شاهزاده اون وسط هس که دختره در یک نگاه عاشق بشه و پسره محل بهش نده
تو داستان های پلیسی هم که همیشه سرگرد داستان حداکثر سی سالشه بابا تو این سن تازه از دانشکده فارق‌التحصیل میشن یکم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

مدیر بازنشسته سینما
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/9/21
ارسالی‌ها
2,451
پسندها
18,547
امتیازها
48,373
مدال‌ها
27
سطح
24
 
  • #396
یه رمان قبلا خوندم که دختره معلم زبان بود و خیلی فضول تشریف داشت بعد رفت تو یه چیزی فضولی کرد و القضا اون یه محموله قاچاق بود و اونا هم دختره رو میگیرن بعد دختره تو طول داستان با دوتا دوست شرین عقل رئیس باند دوست میشه و رئیس رو حرص میده! بابا تو اسیری چیکار میکنی
تو داستان های تخیلی هم که شخصیت داستان تو عمرش یه داستان تخیلی هم نخونده تا موجودات اونجا رو بشناسه و همیشه هم اسم یا یه چیزیش رو یادش نیس و اول تلاش میکنه راهی پیدا کنه تا برگرده خونش بعد تهش میمونه همونجا و کلا خانوادش رو فراموش میکنه
همیشه هم یه شاهزاده اون وسط هس که دختره در یک نگاه عاشق بشه و پسره محل بهش نده
تو داستان های پلیسی هم که همیشه سرگرد داستان حداکثر سی سالشه بابا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Dark night

حیران

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
7/9/20
ارسالی‌ها
170
پسندها
483
امتیازها
5,063
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #397
راستی یه سوال من هر وقت گریه می کنم قشنگ می فهمم پس چرا دخترای توی رمان همشون میگن نمی دونم کی صورتم از اشک خیس شد نفهمیدم کی اشکهایم از چشمانم جاری شد.:219:
واقعا درکشون نمی کنم نمی فهمم اخه من قبل اینکه از چشام اشک بیاد از دماغ اب میاد:610185-ae27176d7371ebcd2b8b54769e216894:
خدایی اینا چه موجوداتی هستن که درک ندارن نه ببخشید حس ندارن
خب به اینم می گن رمان.
 
آخرین ویرایش
امضا : حیران

BlaCkfloWeR

مدیر بازنشسته طبیعت
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
17/4/21
ارسالی‌ها
979
پسندها
14,765
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
سطح
24
 
  • #398
رمانای ایرانی فقط اسمشون ایرانیه!
از ریشه تو اروپا زندگی می کنن :/
یا تو مجلس‌ها‌ی رسمیشون شال و پالتو رو می‌گیرن، یا داخل مهمو‌نی‌هاشون نچ نچ پخش میشه :|
کلا گشت ارشاد تو رمانا معنی نداره، دختره با همون ساپورتش می‌پره تو اب بعد کل راه رو تا خونه پیاده میره تازه انتظار داره توی برف و بارون و هر کوفت و زهر ماری سرما نخوره @_@
آخه به اینم میگن رمان؟!
 
امضا : BlaCkfloWeR

ErfanWrite

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
19/12/21
ارسالی‌ها
132
پسندها
1,538
امتیازها
9,703
مدال‌ها
7
سطح
8
 
  • محروم
  • #399
همیشه یه دختر شیطون تو یه خونه اربابی با ارباب خشنه خسته شدیم
به اینم میگن رمان؟
 
امضا : ErfanWrite

ErfanWrite

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
19/12/21
ارسالی‌ها
132
پسندها
1,538
امتیازها
9,703
مدال‌ها
7
سطح
8
 
  • محروم
  • #400
جدیدا چندتا رمان دیدم اسم شخصیت‌ها خارجی ولی کل زندگیشون انگار تو ایرانه آخه آدم نمیدونه چی بگه به اینم میگن رمان آخه؟
 
امضا : ErfanWrite

موضوعات مشابه

عقب
بالا