متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان انکار | افسانه‌نوروزی نویسنده افتخاری انجمن یک رمان

سلام. به نظرتون انکار رو بفرستم برا چاپ یا تو انجمن فروشی بشه؟ دلیلاتون رو بهم بگید. تو دوراهی موندم

  • بفرست برا چاپ

  • تو انجمن فروشی کن


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,340
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
  • نویسنده موضوع
  • #81
سلام خوشگل خانم
رمانت ایرادی نداره که بخوام بگم:)
اما پر از حررررررص شدم از چندتا چیز!
یک اینکه مهنا درمورد اون فیلمایی که حافظ نشونش داد هیچی ب مادرش نگفت
دو اینکه واااقعا این دختر و انقدر بدشانسی؟ فکر کنم رایزینگ خسوف روی زندگی مهنا هم تاثیر گذاشته:|
ممنون از وقتی که برای مطالعه رمانم گذاشتی بانو
خداروشکر که از نظر تو ایراد نداشته عزیزم :)

آره منم کم حرص نخوردم از دست همون چند تا چیز
در مورد اون فیلم ها قراره در ادامه صحبت کنه.
حالا واستاااا
کو تا بدبختیشو ببینی :(
طفلی دلم براش کبابه
 
امضا : Afsaneh.Norouzy

fatemeh^_^

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
486
پسندها
2,777
امتیازها
14,573
مدال‌ها
14
  • #82
سلام افسانه جان^_^
چی بگم از رمانتون جز اینکه بگم واقعا عالیه!
رمانت اونقدری قشنگ و جذب کننده هستش که منِ خواننده رو غرق می‌کنه در زندگیِ شخصیت‌های رمان و بیش از حد ازش لذت می‌برم و ای‌کاش این رمان کامل بود و من بدون وقفه یکسره می‌خوندم!
از همهٔ اینا گذشته یه چیز دیگه هم من رو جذب کرد و اونم حجم بالای بعضی از لغات، توصیفات و عواطف بود که بنظرم همین کافیه برای یک قلم و رمان عالی!

فقط یه چیزی، من شخصیت حافظ رو دوست دارم و درعین حال دلم می‌خواد سر به تنش نباشه ولی امیدوارم پایان رمان یه پایان خوش باشه در کنار خوشبختیِ مهنا و البته حافظ با یک زندگیِ جدید و آروم^_^

با آرزوی موفقیت بانو جان^_^
 
امضا : fatemeh^_^

Neutron-

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
26
پسندها
252
امتیازها
990
  • #83
ممنون از وقتی که برای مطالعه رمانم گذاشتی بانو
خداروشکر که از نظر تو ایراد نداشته عزیزم :)

آره منم کم حرص نخوردم از دست همون چند تا چیز
در مورد اون فیلم ها قراره در ادامه صحبت کنه.
حالا واستاااا
کو تا بدبختیشو ببینی :(
طفلی دلم براش کبابه
فدای تو♡
اوه....هنوز هست؟
 
امضا : Neutron-

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,340
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
  • نویسنده موضوع
  • #84
امضا : Afsaneh.Norouzy

Neutron-

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
26
پسندها
252
امتیازها
990
  • #85
امضا : Neutron-

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,340
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
  • نویسنده موضوع
  • #86
سلام افسانه جان^_^
چی بگم از رمانتون جز اینکه بگم واقعا عالیه!
رمانت اونقدری قشنگ و جذب کننده هستش که منِ خواننده رو غرق می‌کنه در زندگیِ شخصیت‌های رمان و بیش از حد ازش لذت می‌برم و ای‌کاش این رمان کامل بود و من بدون وقفه یکسره می‌خوندم!
از همهٔ اینا گذشته یه چیز دیگه هم من رو جذب کرد و اونم حجم بالای بعضی از لغات، توصیفات و عواطف بود که بنظرم همین کافیه برای یک قلم و رمان عالی!

فقط یه چیزی، من شخصیت حافظ رو دوست دارم و درعین حال دلم می‌خواد سر به تنش نباشه ولی امیدوارم پایان رمان یه پایان خوش باشه در کنار خوشبختیِ مهنا و البته حافظ با یک زندگیِ جدید و آروم^_^

با آرزوی موفقیت بانو جان^_^
سلام...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Afsaneh.Norouzy

fatemeh^_^

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
486
پسندها
2,777
امتیازها
14,573
مدال‌ها
14
  • #87
سلام عزیزِ دلم
بابت تاخیر در پاسخ شرمنده شما هستم فاطمه جان
ممنونم که انقدر مهربونیتون رو معطوف انکار و نوشته های من می‌کنید
تمام سعی من این هست که تا میتونم نوشته‌هام رو روشون کار کنم که وقتی عزیزِ مهربونی مثل شما خواست مطالعه‌ش کنه، فقط درگیر خودِ رمان بشه و از این حیث بسیار خرسندم که برای شما انکار اینطور بوده.

بله
گاهی در زندگی آدم ها اشتباهی میکنند که تاوانش تا اخر عمر گریبانگیرشون میشه و این درس بزرگی هست که انکار باید به خواننده بده.
که هر اشتباهی قابل بخشیدن نیست. گاهی باید محکم و مقتدرانه پای توبیخ بعضی اشتباه ها موند و جورش رو تا اخر عمر کشید.

ممنونم فاطمه ی عزیز
امیدوارم در ادامه هم از خوندن انکار لذت ببرید
ممنون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : fatemeh^_^

R.E.A

کاربر انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
473
پسندها
4,930
امتیازها
21,583
مدال‌ها
1
  • #88
سلام افسانه بانو
خیلی از پارت‌ها رو نخووندم و واقعاً برای خودم متاسفم که همچین قلمی رو از خودم دریغ کردم.
به جرعت می‌تونم بگم زیبایی گفتارتون تو رمان، اون رو تنها قلمی کرده که من به شخصه از خووندنش لذت می‌برم و با تک تک واژه‌ها عشق می‌کنم. تمام قد بابت خلق این اثر شرگفتون خم می‌شم و سودای تشکر فریاد می‌زنم.

ممنون از خلق این اثر بی‌مانند...

خداقوت. یاحق:rose:
 
امضا : R.E.A

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,340
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
  • نویسنده موضوع
  • #89
سلام افسانه بانو
خیلی از پارت‌ها رو نخووندم و واقعاً برای خودم متاسفم که همچین قلمی رو از خودم دریغ کردم.
به جرعت می‌تونم بگم زیبایی گفتارتون تو رمان، اون رو تنها قلمی کرده که من به شخصه از خووندنش لذت می‌برم و با تک تک واژه‌ها عشق می‌کنم. تمام قد بابت خلق این اثر شرگفتون خم می‌شم و سودای تشکر فریاد می‌زنم.

ممنون از خلق این اثر بی‌مانند...


خداقوت. یاحق:rose:
سلام بر شما
خیلی خیلی خیلی خوشحالم کردی رضوان جان
وقتی با حجم عظیمی از اطلاعیه که تمامش لاو بود مواجه شدم، کنجکاو شدم بیام و حتما نظرت رو بپرسم
و ازت بخوام هر نقطه نظر و نقدی در مورد انکار داشتی بهم تو این تاپیک بگی
وقتی اومدم لینک این گفتمان رو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Afsaneh.Norouzy

mina.a

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
27
پسندها
312
امتیازها
1,690
  • #90
سلام افسانه جان
بعضی رمان ها هستن که وقتی میخونی هیچ وقت دلت نمیخواد تموم بشه
رمان و قلم زیبات این حس رو به من منتقل میکنه
همیشه دنبال قلم هایی بودم که خواننده رو به خودش جذب کنه جوری که خوانده حس کنه با شخصیت های رمان زندگی میکنه
رمان شما یکی از بهترین رمان هایی هست که من میخونم
خدا قوت و بی نهایت ممنون بابت زحماتتون
 

موضوعات مشابه

عقب
بالا