متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان انکار | افسانه‌نوروزی نویسنده افتخاری انجمن یک رمان

سلام. به نظرتون انکار رو بفرستم برا چاپ یا تو انجمن فروشی بشه؟ دلیلاتون رو بهم بگید. تو دوراهی موندم

  • بفرست برا چاپ

  • تو انجمن فروشی کن


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.

s-a-h-a-r

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
435
پسندها
6,973
امتیازها
21,773
مدال‌ها
13
  • #61
واویلا
با مدرک مشخص شد داداشش نیست که
حالا در ادامه اتفاقاتی میافته که داداش بودنه کمتر میشه :)
والا شما که غیر قابل پیش بینی هستین
ولی من فقط گفتم در جایگاه برادرشه نه اینکه واقعا داداششه:)
حالا شاید جلوتر از این جایگاه هم بیاد بیرون!
 
امضا : s-a-h-a-r

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,804
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
  • #62
افسانه بدون تردید پست های امروز بهترین پست های رمانت بود... عالی بود!
حیف که ف.سین نیست که بیاد و یه متن بلند بالا از این پارت های زیبا بنویسه و موشکافانه نظرش رو بگه...
خیلی عالی بود
خسته نباشی :a050: :458206-8edf2e9337da486770b205eb859758e8:
 
امضا : M.Fakher

روجا

نویسنده افتخاری
سطح
34
 
ارسالی‌ها
2,315
پسندها
30,524
امتیازها
64,873
مدال‌ها
28
  • #63
سلام عزیزم. به مسیر داستانت در همین حالت ادامه بده . الان بهتره یه خورده از حافظ فاصله بگیری و به ماجرای مادرش بپردازی. اینجوری ادم یه حس بدی به همچین مادری پیدا میکنه. :458043-d43af67a28506a61aa0e5feb83373c73:
 
امضا : روجا

روجا

نویسنده افتخاری
سطح
34
 
ارسالی‌ها
2,315
پسندها
30,524
امتیازها
64,873
مدال‌ها
28
  • #64
افسانه شلم شوربایی به راه انداختی :458055-aeba028c675451278c026240bb1851c5: :458149-2e0df5ba9e7ed867450b1a5ac2956e3a: چه جوری میخوا جمع کنی عزیز. فقط حلال نمیکنم مثل دردمان نصفه ول کنی.:russian-ru:
 
امضا : روجا

روجا

نویسنده افتخاری
سطح
34
 
ارسالی‌ها
2,315
پسندها
30,524
امتیازها
64,873
مدال‌ها
28
  • #65
پست های امروزت عالی بود:clap2:
 
امضا : روجا

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,340
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
  • نویسنده موضوع
  • #66
افسانه بدون تردید پست های امروز بهترین پست های رمانت بود... عالی بود!
حیف که ف.سین نیست که بیاد و یه متن بلند بالا از این پارت های زیبا بنویسه و موشکافانه نظرش رو بگه...
خیلی عالی بود
خسته نباشی :a050: :458206-8edf2e9337da486770b205eb859758e8:
شرمنده بابت این تأخیر نورا جانم
متاسفانه هیچ اطلاعیه ای برام نیومده بود
و من چقدر حسرت میخورم که همون لحظه متوجه نشدم که بدونم منظورت دقیقا کدوم پارت های رمان هست :hanghead:

ولی خداروشکر میکنم که خدا دوستایی به گلی شما رو سر راهم قرار داده که هر جا خسته میشم با این حرف ها و تعریف های قشنگشون کمکم میکنن به راه و ادامه مسیر ادامه بدم.

آره. جای ف.سین خیلی خالیه.
نبودش و اون نستعلیق‌های پر از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Afsaneh.Norouzy

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,340
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
  • نویسنده موضوع
  • #67
سلام عزیزم. به مسیر داستانت در همین حالت ادامه بده . الان بهتره یه خورده از حافظ فاصله بگیری و به ماجرای مادرش بپردازی. اینجوری ادم یه حس بدی به همچین مادری پیدا میکنه. :458043-d43af67a28506a61aa0e5feb83373c73:
آره.
مسیر داستان بعد از طلاق مهنا، کمی دستخوش تغییرات میشه.
کمتر حافظ رو میبینیم.
باید با رویِ دیگه ای از حقیقت زندگیِ مادر مهنا اشنا بشیم!

مرسی که کمکم میکنی مرضیه جانم
مرسی که انرژی میدی
ذوق کردم:wubsmiley:
 
امضا : Afsaneh.Norouzy
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] s-a-h-a-r

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,340
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
  • نویسنده موضوع
  • #68
افسانه شلم شوربایی به راه انداختی :458055-aeba028c675451278c026240bb1851c5: :458149-2e0df5ba9e7ed867450b1a5ac2956e3a: چه جوری میخوا جمع کنی عزیز. فقط حلال نمیکنم مثل دردمان نصفه ول کنی.:russian-ru:
شلم شوربا که خوبه!
این داره میشه عینهو آش شله قلمکار!
هر چی فک کنی توش داره پیدا میشه
خودمم نمیدونم در ادامه باید چطوری جمعشون کنم.
کلا تو نویسندگی دستام ایده رو از ذهنم می‌دزدن.
یهو یه چی رو رو می‌کنند که بعد باید مکافات بکشم تا دلیل و برهان براشون جور کنم:131:
چشم چشم چشم
سعی میکنم مثل اون نشه :62:
 
امضا : Afsaneh.Norouzy

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,340
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
  • نویسنده موضوع
  • #69
پست های امروزت عالی بود:clap2:
مرضیه اطلاعیه ای برام نیومده بود
و من دقیق نمیدونم کدوم بخش از پستامو میگی؟
منظورت همون رو شدنِ نامدار و مهنا و بعد هم بیمارستان و حاملگی مادرِ مهنا و رو شدن محمد و نامداره؟
 
امضا : Afsaneh.Norouzy

روجا

نویسنده افتخاری
سطح
34
 
ارسالی‌ها
2,315
پسندها
30,524
امتیازها
64,873
مدال‌ها
28
  • #70
بله دقیقاً حاملگی رو خوب اومدی :53:
 
امضا : روجا

موضوعات مشابه

عقب
بالا