قبلاً لبخندم ملیح بود؛ ولی جدیداً ناخودآگاه لبخندم تقریبا بازه.
یهچیز جالب درمورد اولی این بود که یه روز رفته بودیم بیرون، اونوقت مامانم هی از داداش کوچیکهم عکس میگرفت و میخواست حرص منو دربیاره. آخرسر که اومد از من عکس بگیره دست بهسینه ژست گرفتم!
مطلب جالبی بود. خیلی از عکسامو بهیاد اوردم و ژستم با حالت اونموقعم همخوانی داشته.