متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار رهاشده کاربران مجموعه اشعار من العشق و حالاته | sama_shams کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Sama_Shams
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 22
  • بازدیدها 1,566
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Sama_Shams

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,050
پسندها
13,800
امتیازها
34,373
مدال‌ها
17
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #21
گفتی که ز هر چیز بترسی به سرت می‌آید
آه از آن روز که از رفتن تو ترسیدم...
و در آغوش تو یک دم به خودم لرزیدم!
آخ...
آخ امروز به دست دل خود داغ نهادم...
که دگر بار نترسد...
که دگر بار نلرزد...
که نترسد...
نکند بیم از این رفتن خاکستریت...
نکند بیم ز ویران شدنش...
از تو ای باعث ویران شدن کشور دل
فقط امروز سوالی دارم!
تو فقط باز بگو پاسخ این دخترک عاشق را!
"من اگر از تو بترسم به سرم می‌آیی؟"*
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*قبلا خانم فاطمه فراهانی مصرعی با این مضمون سروده اند.​
 
آخرین ویرایش
امضا : Sama_Shams

Sama_Shams

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,050
پسندها
13,800
امتیازها
34,373
مدال‌ها
17
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #22
می‌روی!
طرح لبخند تو در خاطر من می‌ماند...
می‌روی!
عطر پیراهن تو در قفس سرد دلم می‌ماند...
می‌روی!
هرم نفس های تو اینجاست ولی...
می‌روی!
غصه ی یک شهر در اینجاست ولی...
می‌روی!
هر قدمَت خانه خرابم کرده...
دور گردون تباهم که جوابم کرده!
می‌روی!
دخترک مانده در این ویرانه...
دخترک مرده ...
بیا!
دخترک مرده، بیا هلهله کن!
دخترک مرد! بخند...
دخترک مرد...
چرا منتظری؟
قصه امد به سر و دخترک دیوانه
جان بی جان به لبش آمد و مرد...
قصه آمد به سر و دخترک قصه ی ما...
لحظه ای سخت پریشان شد و مرد...!​
 
امضا : Sama_Shams

Sama_Shams

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,050
پسندها
13,800
امتیازها
34,373
مدال‌ها
17
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #23
من دلم ویران است!
روح من مانده میان آشوب...
و تمامم هوس روز خوشی را دارد!
من تمامم زخم است...
هی نزن تیشه به بی ریشگی ام...
هی نزن تیشه به این خار ضعیف
سیرِ سیرم ز جهان،
بس که یک عمر از این باده خون جگرم م**س.ت شدم!
این جهان مال شما...
مفت چنگ خودتان!
از برای منِ ویران ز همین دار فنا کوه غمی هم کافیست...‌
باقی اش مال شما
سهم ما ویرانیست
خانهْ تان آباد باد
هر چه خوب است برای خودتان
سهم ما ویرانیست
سهم ما رود بلندی به بلندای پریشان حالیست...
سهم ما تشویش است!
این جهان مال شما
مفت چنگ خودتان
ما به این سهم قناعت کردیم...
باقی اش مال شما
هر چه خوب است برای خودتان
برای خودتان... .

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Sama_Shams
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا