«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

متفرقه *فرشته های آسمونی*(گل دخترای محجبه)

*ZOFA*

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
312
پسندها
841
امتیازها
8,563
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #1
:458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:بسم الله الرحمن الرحیم:458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:
سلام
تو این تایپک کلی فرشته جمع شدیم:rose: قراره هرکدوممون از عشق به حجاب بگیم اگه چادری نیستی اشکالی نداره همین که ارزش خودت رو میدونی و حجاب میکنی یعنی خیلی وقته که حضرت زهرا(س) انتخابت کرده:intlove:
اگه الان اینجایی بدون تو انتخاب شدی پس باید همه ی سعیت رو بکنی که از این امتحان الهی سربلند بیرون بیای مگه نه؟
تو این راهم کلی رفیق داری نمونش منو گل دخترای اینجاییم:wubsmiley:
 
آخرین ویرایش

*ZOFA*

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
312
پسندها
841
امتیازها
8,563
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #2
chishodchadorishodam.jpg
سوال این هفتمون اینه که چیشد که چادری شدم خانوم های چادری دخترای گل بگین که چه اتفاقی افتاد که چادری شدین؟
 

*ZOFA*

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
312
پسندها
841
امتیازها
8,563
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #3
بسم الله الرحمن الرحیم
خوب من تویه خانوادهی مذهبی به دنیا اومدم و زندگی کردم. ولی از اول زندگیم هیچوقت برام اجبار نکردن که چادر بپوشم.میدونین یادمه تازه داشتم هشت سالگی رو تموم میکردم تو یه مغازه دختری رو دیدم که چادر مشکی سرش بود شاید همسن و سال خودم خیلی خوشم اومد احساس کردم اون صورت سفیدش تو چادر چقد خوشگل تر میشه خلاصه به مامانم رو وادار کردم که بریم و برام چادر بخریم. وارد اون مغازه شدیم یه چادر برام خریدیم درست یادمه اون موقع هم مشهد بودیم داشتیم میرفتیم حرم امام رضا که اتفاقا که رسیدیم دیدیم قوانین حفظ حجاب و پوشیدن چادره خلاصه خیلی خوشحال شدم از اون روز به بعد تا الان کاملا راضیم از اینکه چقد به فکر خودم بودم که تو 8 سالگی برای مراقبت از خودم چادر گرفتم و تا الان به شخصه میتونم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

*ZOFA*

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
312
پسندها
841
امتیازها
8,563
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #4
سلام
منم توی یک خانواده مذهبی به دنیا اومدم و از بچگی خودم عاشق حجاب بودم بهم چادر اجبار نشده و خوب خودم چادرو ترجیح میدم چون واقعا حس میکنم آدم با چادر شبیه فرشته ها میشه
سلام خیلی ممنونم که شرکت کردین
و به خاطر انتخاب درستتون بهتون تبریک میگم
موفق باشی گلم
 

Wonder

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
176
پسندها
6,171
امتیازها
22,273
مدال‌ها
12
  • #5
من خودم هرچی یادم میاد به حجاب گرایش داشتم. از کوچیک کوچیک که بودم
ولی اولین باری که احساس کردم لازمه چادر بپوشم فک کنم یازده سالم بود
یکی در میون چادر میپوشیدم و معمولا مانتو های بلند و گشاد تنم می کردم ولی یبار که با کسی رفته بودم توی خیابون و مانتو تنم بود همش فکر میکردم دارن نگاهم می کنن مردم و سعی می کردم خودمو بپوشونم، تا وقتی برسیم کلی زجر کشیدم و بعد از اون همیشه چادر میپوشم
ممنون از تامیک خوب و باحالتون
 
امضا : Wonder

*ZOFA*

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
312
پسندها
841
امتیازها
8,563
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #6
من خودم هرچی یادم میاد به حجاب گرایش داشتم. از کوچیک کوچیک که بودم
ولی اولین باری که احساس کردم لازمه چادر بپوشم فک کنم یازده سالم بود
یکی در میون چادر میپوشیدم و معمولا مانتو های بلند و گشاد تنم می کردم ولی یبار که با کسی رفته بودم توی خیابون و مانتو تنم بود همش فکر میکردم دارن نگاهم می کنن مردم و سعی می کردم خودمو بپوشونم، تا وقتی برسیم کلی زجر کشیدم و بعد از اون همیشه چادر میپوشم
ممنون از تامیک خوب و باحالتون
سلام عزیزم مرسی شرکت کردی
صد افرین به انتخابت جانا
 

*AFSOON*

نویسنده انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
684
پسندها
8,042
امتیازها
24,973
مدال‌ها
22
سن
19
  • #7
سلام؛
والا من درست و حسابی یادم نیست که چیشد اینجوری شد
ولی همین قدر یادم هست که از وقتی که کوچیک بودم، مادرم روسری سرم می کرد، حتی قبل از سن تکلیف. نه که لباس بسته تنم کنه، ولی روسری اکثر اوقات سرم بود.
بزرگ تر که شدم، پنجم دبستان بودم، یهویی دلم چادر خواست. گفتم به مامانم، ولی گفت که سنت کمه و چادر بزرگ تر نشونت میده، نپوش. از اون ور پدرم خوشش اومد و برام اولین چادرم رو خرید، که چادر ساده هم بود.
از اون موقع، دیگه چادر رو کنار نذاشتم و به یاد اولین چادرم، هنوزم چادر ساده سرم می کنم.
ولی خدایی چادر خیلی چیز خوبیه و زندگی توی اجتماع هم باهاش خیلی ساده تره :)
 
امضا : *AFSOON*

نرگس برزن

شاعر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
308
پسندها
4,039
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
25
  • #8
سلام
من وقتی کوچیک تر بودم چادر میپوشیدم اما درک درستی از چادر نداشتم.بعد برای مدتی چادرم رو کنار گذاشتم. اوایل خیلی معذب بودم واحساس ناامنی می کردم.بعد برام عادی شده بود اما همش حس می کردم یک چیزی رو کم دارم و احساس خلا می کردم. تا اینکه مشکلاتم چند برابر شد.هر لحظه انگار در یک مرداب فرو میرفتم و مادرمم مذهبی بودن واز وضع حجابم اصلا راضی نبودن. از روزی که چادرمو برداشته بودم پنجره اتفاقات به روم باز شده بود. کم کم افسرده و داغون شدم.تا اینکه با پیشنهاد یکی از دوستانم باهم رفتیم شلمچه و من با شهدا آشنا شدم.سفر راهیان نور باعث تحول و تغییر اساسی در من شد و یه جورایی آغوش خدا رو پیدا کردم و دیگه اون آدم سابق مرد و من مجدا متولد شدم. همون جا به حضرت زهرا(س) قول دادم همیشه یادگاری ایشون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : نرگس برزن

*ZOFA*

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
312
پسندها
841
امتیازها
8,563
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #9
سلام عزیزم ممنون بابت نوشته ی زیبات
نرگس برزن Narges.Barzan
 

زهـرا دُلاریـᥫ᭡

هنرمند انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
6,927
پسندها
9,686
امتیازها
55,373
مدال‌ها
33
  • #10
من از پنجم ابتدایی چادری شدم خودمم یادم نیست چه طوری. اما این رو می‌دونم که سه تا دختر که هم سن من بودند که باد دیدن من چادری شدند. و از اون به بعد بدون چادر نمی‌تونم یک لحظه هم بیرون دووم بیارم. چادر بهم احساس آرامش میده.
 
امضا : زهـرا دُلاریـᥫ᭡

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا