درخواست نقد ~.تاپیک جامع درخواست نقد داستان کوتاه.~

[آتابای]

با سلام و خسته نباشید
درخواست نقد دارم برای داستان بیم کش

داستان کوتاه در حال تایپ | داستان کوتاه بیم‌کُش | پوررضاآبی‌بیگلو کاربر یک رمان

بسم الله کد داستان کوتاه: ۲۹۲ ناظر: @-Ennui نام داستان: بیم‌کُش نویسنده: پوررضاآبی‌بیگلو ژانر: #اساطیری #درام #عاشقانه زاویه دید: اول شخص بافت: ادبی خلاصه: پدرم می‌گفت باید حرف‌های بزرگی بزنم. حرف‌هایی که شنونده بیشتری دارد و سینه به سینه و نسل به نسل منتقل می‌شود. می‌گفت برای داشتن سرزمینی...

forum.1roman.ir

نقد شد.
+
نقد شورا.

 

[Mélomanie]

سلام

متوسط | داستان کوتاه سَخَّرَ | زهرا.م کاربر انجمن یک رمان

کد رمان: 571 ناظر: @-Ennui سطح: متوسط نام داستان: سَخَّرَ نام نویسنده: زهرا.م ژانر: #ترسناک خلاصه: همه‌چیز از جایی شروع شد که خانواده فلورس قصد کردند تعطیلات گرم تابستانه خود را آغاز کنند، غافل از آنکه این‌بار تابستانی سردتر از تمام زمستان‌های سال‌های عمرشان را قرار است تجربه کنند. «سَخَّرَ...

forum.1roman.ir

نقد شد.
+
نقد شورا.

 

[دردانه. ع.]

سلام
درخواست نقد

داستان کوتاه در حال تایپ | داستان کوتاه همان همیشگی | دردانه عوض زاده کاربر انجمن یک رمان

نام داستان کوتاه: همان همیشگی نام نویسنده: دردانه عوض زاده ژانر: #فانتزی #طنز کد داستان: 573 ناظر: @رَهٰآ خلاصه: وقتی مشتری دائم رستوران یا کافه خاصی باشی بعد از مدتی سفارش‌هایت یکسان شده و برای کافه‌چی و گارسون آشنا می‌شوند و تو می‌توانی با هر بار گفتن «همان همیشگی» سفارشت را دریافت کنی...

forum.1roman.ir

این نقد با هماهنگی نویسنده و مدیران تالار، کنسل شد.

 

[vida1]

سلام

داستان کوتاه در حال تایپ | اگر بهم فرصت دهند| ویدا کاربر انجمن یک رمان

«به‌نام نامی یزدان» کد داستان: 583 ناظر: @Raha~r عنوان: اگر بهم فرصت دهند نویسنده: ویدا ژانر: #اجتماعی #روانشناختی خلاصه: الیزابت، زنی سی‌ساله است که چیزهای ترند جامعه، از جمله مسخره کردن مردم در شبکه‌های اجتماعی، روی مغز و زندگی‌اش تاثیر زیاد و بدی گذاشته‌اند. داستان در مطب یک روان‌شناس...

forum.1roman.ir

نقد شد.
+
نقد شورا

 

[MAHSHID SHAKIBAEI]

داستان کوتاه در حال تایپ | داستان کوتاه متناقص | مهشید شکیبائی کاربر انجمن یک رمان

کد داستان کوتاه: ۵۵۱ ناظر: @-Ennui نام داستان کوتاه: متناقص ژانر: #فانتزی خلاصه: او باید ناقص باشد تا نحس نباشد. اما تظاهر راه چاره‌ است برای فرار از این نحسی! حالا با بیشتر شدن اتفاقات شوم، سکوت برای دختر سخت‌تر می‌شود. فشار این بلایا، سکوت شرلی را می‌شکند و متناقص بودن او را برملا می‌سازد...

forum.1roman.ir

خسته نباشید♡
نقد شد
+
نقد شورا

 

[Kalŏn]

درود. درخواست نقد داستان کوتاهم رو داشتم...♡

رتبه اول BSY | داستان کوتاه هومرگ | دیاناس کاربر انجمن یک رمان

کد داستان: 595 ناظر: @-Ennui سطح: متوسط، رتبه اول bsy هوالحق نام داستان کوتاه: هومرگ نویسنده: دیاناس(ماهی‌قرمز) ژانر: رئال جادویی، اجتماعی، عاشقانه خلاصه: ذهنی آغشته به اتفاقات سبک و سنگین روزانه، توهمات خونینی در ذهن می‌پروراند و گرفتار خواب‌هایی نامعلوم می‌شود. سرانجام مرز حقیقت و رویا را...

forum.1roman.ir

نقد شد
+
نقد شورا

 

[•SONA•]

داستان کوتاه در حال تایپ | داستان کوتاه خمارعشق | زری کاربر انجمن یک رمان درخواست نقد

نقد شد.
+
نقد شورا

 

[Kalŏn]

درود و وقت به‌خیر
درخواست نقد داستان کوتاهم رو دارم...♡

در حال تایپ | رمان هفت هزار و ششصد | دیاناس کاربر انجمن یک رمان

کد رمان: 5734 ناظر: @MAEIN هوالحق خلاصه: مغروق در پوست زخیم انزوا، به هم‌آغوشیِ اتفاقی ناغافل دچار و زنجیر اسارت عشق به قلبش آویز می‌شود. ذهنی که محبوس در اتفاقات آینده مانده و لحظه‌به‌لحظه جان می‌بازد، در نهایت چگونه جان سالم به‌در می‌برد؟ خلبان‌ها یه کد دارن به اسم هفت‌هزار و ششصد. مال...

forum.1roman.ir

نقد شد.
+
نقد شورا

 

[Y E K T A]

سلام درخواست نقد دارم

داستان کوتاه در حال تایپ | داستان کوتاه مرز خاکستری | یکتا کاربر انجمن یک رمان

به نام خدای یکتا کد داستان کوتاه: 490 ناظر: @AROOS MORDE نام داستان کوتاه: مرز خاکستری ژانر: #علمی_تخیلی خلاصه: می‌دانم که تنها نیستیم. هیچ وقت نبوده‌ایم فقط خیال می‌کردیم ما هستیم و دیگر هیچ! تا اینکه روزی حقیقت می‌آید و همه‌چیز را در خود می‌بلعد، حالا مرز میان انچه هستیم و انچه نیستیم در مه...

forum.1roman.ir

 

[Ani Bom]

داستان کوتاه در حال تایپ موضوع 'داستان کوتاه درخت چنار | آنی بوم کاربر انجمن یک رمان'

18/11/25

عنوان: درخت چنار
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده: @Ani Bom

ناظر: @GHOGHA

خلاصه:
در گوشه‌ای از این دنیای بزرگ در کنجی دنج، روستایی کوچک، با درخت چناری در قلبش آرمیده بود. چناری که دل پسر بچه‌ای را خوش می‌ساخت به دیدارهای یواشکی. و این جهان کوچک، کل هستی‌اش بود. پسرک هیچ شناختی از دنیای نابسامان و خشن بیرون نداشت؛ تا اینکه سیلی محکم دنیا به گونه‌هایش، او را به حقیقت زندگی پرتاب کرد.

• Ani Bom

• 

سلام و وقت بخیر. درخواست نقد برای داستان کوتاه.
پ.ن: با این‌که به ۲۰ پست نرسیده اما داستان تمومه و روند و ژانرهاش مشخصن.