فال شب یلدا

شاعر‌پارسی اشعار رشیدالدین وطواط

hadi

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
3,522
پسندها
17,750
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
  • #91
تویی ، شها ، که بتو چرخ را نیاز آید
ببارگاه تو اقبال در نماز آید

زطبع دشمن جاهت سموم غم خیزد
ز رشح خدمت صدرت نسیم ناز آید

ز عون تیغ تو ملت بانتظام رسد
ز حسن سعی تو دول در اهتزاز آید

مجاز گشت در ایام کار دشمن تو
وگر طلب کندش عکس هم مجاز آید

مگر که سالب کلی شدست کار عدوت؟
که عین سالب کلی بعکس باز آید

خدایگانا ، من بازگشتم از خدمت
حرام چه ضرورت بود چو آز آید؟

مرا ، شها، چو تو عزم ره دراز کنی
ز عاجزی بدل اندیشهٔ دراز آید

تنم در آب دو دیده شود فسرده و لیک
دلم در آتش اندوه در گداز آید

منم چو صعوه بعحز و تو بازی و هرگز
که دید صعوه کزو اقتدار باز آید؟

بسا که پیر کند دور چرخ ، تا ناگاه
بدست چرخ جوانی چو من فراز آید

روا بود که چو من کس برای عصمت جان
ز صحن مهلکه در حصن احتزاز آید؟...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : hadi

hadi

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
3,522
پسندها
17,750
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
  • #92
ای از مکارم تو شده در جهان خبر
افگنده از سیاست تو آسمان سپر

صاحب قران ملکی و بر تخت خسروی
هرگز نبوده مثل تو صاحب قران دگر

با رای پیر و بخت جوانی و کرده اند
اندر پناه جاه تو پیر و جوان مقر

گیتی زبان گشاده بمدح تو و فلک
بسته ز بهر خدمت تو بر میان کمر

با موکب سیادت تو هم کنف شرف
با مرکب سعادت تو هم عنان ظفر

گیتی ز امر تو نشود یک نفس جدا
گردون ز حکم تو نکند یک زمان گذر

از ارتفاع قدر تو بر هر فلک نشان
وز اصطناع بر تو در هر مکان اثر

جود برامکه است خبر و آن تو عیان
هرگز براستی نبود چون عیان خبر

از فیض مکرمات کف راد تو نماند
در قعر بحر لؤلؤ و در جوف کان گهر

ای دستبرد باس تو اندر هدی مثل
وی کارکرد تیغ تو اندر جهان ثمر

تا عدل تست بدرقه ، شبها بهیچ راه
از دزد و راهزن نکند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : hadi

hadi

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
3,522
پسندها
17,750
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
  • #93
ای در تو مقصد اهل هنر
بر در تو حادثه نکند گذر

منهزم از خلق تو خیل فساد
منتظم از نطق تو عقد گهر

خدمت تو پیشهٔ هر کامگار
حضرت تو کعبهٔ هر نامور

رایت ایمان بتو شد مرتفع
آیت احسان بتو شد مستقر

در دل تو مایهٔ علم علی
بر در تو سایهٔ عدل عمر

طبع تو در پیکر دانش روان
کف تو در دیدهٔ بخشش بصر

مجلس محروس تو کهف هدی
درگه مأنوس تو حصن بشر

صیت تو اندر همه عالم علم
نام تو اندر همه گیتی سمر

ای شده با قدر تو گردون زمین
وی شده با دست تو دریا شمر

طایع فرمان تو گشته قضا
تابع پیمان تو گشته قدر

همت والای تو رشک نجوم
نکتهٔ زیبای تو شرم درر

مکرمت از کف تو صافی زلال
مملکت از جاه تو عالی خطر

حشمت تو بیضهٔ حق را پناه
گفتهٔ تو روضهٔ دین را مطر

کوشش تو غارت جان و روان
بخشش تو آفت زر و گهر

از دل...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : hadi

hadi

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
3,522
پسندها
17,750
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
  • #94
ای رایت مبارک تو آیت ظفر
اقبال را جناب رفیع تو مستقر

مر ملک را سداد تو چون جسم را روان
مر شرع را رشاد تو چون چشم را بصر

آثار تو شدست بفرزانگی مثل
و اخبار تو شدست بمردانگی سمر

در امر و نهی تاع فرمان تو قضا
در حل و عقد طالع پیمان تو قدر

عزم ترا ز فتح مدد از پی مدد
رای ترا ز سعد حشر از پی حشر

چرخیست طبع تو که هنر باشدش نجوم
ابریست دست تو که گهر باشدش مطر

از کین تو رحیق مخالف شده حریق
وز مهر تو شرنگ موافق شده شکر

در قرب و بعد تو همه اسباب عز و ذل
در لطف و عنف تو همه ابواب خیر و شر

از شربت فریب تو افلاک در هراس
وز ضربت نهیب تو ایام بر حذر

اسلام را نظام همه از بقای تست
آری نظام تن بو اندر بقای سر

روز سخا و روز وغا پیش دست تو
نی مال را محل و نه بدخواه را خطر

چون بر گرفت دست تو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : hadi

hadi

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
3,522
پسندها
17,750
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
  • #95
ای ز آب تیغ تو تازه ریاحین ظفر
وی بنور رأی تو روشن قوانین هنر

هر کجا اوصاف تو ، آنجا بود مجد و شرف
هر کجا اصناف تو ، آنجا بود فتح و ظفر

عالمی را مرکب عزت سپرده زیر پای
امتی را طایر عدلت گرفته زیر پر

با جلال تو سپهر پر صنایع نیم کار
با کمال تو جهان پر بدایع مختصر

دو نشانست از عطای دست تو : بحر و سحاب
دو نمونه از ضیای رأی تو :شمس و قمر

بر در پیمان تو چرخ فلک افگنده رخت
بر خط فرمان تو خلق جهان آورده سر

ملک را تدبیر تو چونان که خنجر را فسان
علم را تقریر تو چونان که بستان را مطر

پیکر افضال را فیض عطای تو روان
دیدهٔ اقبال را نور لقای تو بصر

مدحت اخلاق محمود تو تسبیح انام
ساحت درگاه میمون تو محراب بشر

هست در اصناف دانش گفتهای تو مثل
هست در انواع مردی کردهای تو سمر

یک حدیقه است...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : hadi

hadi

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
3,522
پسندها
17,750
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
  • #96
ای زگفتار تو پرداخته آیات هنر
وی زکردار تو افروخته رایات ظفر

گشته ایام ز اخبار تو با فخر و شرف
گشته اسلام ز آثار تو با قدر و خطر

قدر تو هست چو جوزا بعلو و جلال
صدرتو هست چو دریا بسخا و بهتر

از تو اسلام پر از یمن و ظفر شد جمله
وز تو ایام پر از حسن و بها شد یکسر

کمترین طایع فرمانت زمان گشت و زمین
کهترین تابع پیمانت قضا گشت و قدر

مانده در حیرت فرزانگیت هر سرور
مانده در غیرت مردانگیت هر صفدر

شده پیراسته از خامهٔ تو هر دولت
شده آراسته از نامهٔ تو هر کشور

ای صفای سیرت جسم کرم را چو روان
وی ضیای هنرت چشم خرد را چو بصر

در معانی همه اقوال سدید تو مثل
در معالی همه اخلاق حمید تو سمر

از اطایب شده گویندهٔ مدحت دلشاد
وز مصایب شده جویندهٔ قدحت غم خور

هست انعام تو در برج مروت اختر
هست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : hadi

hadi

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
3,522
پسندها
17,750
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
  • #97
ببرد از من بناگاهان هوای مهر آن دلبر
نشاط از جان قرار از دل توان از تن خرد از سر

لب و خود و رخ و خط وی و جز او کرا دیدی
خط از سنبل رخ از لاله خدا ز سوسن لب از شکر؟

بری پیدا دلی پنهان رخی زیبا قدی نازان
قد از سرو و رخ از ماه و دل از آهن بر از مرمر

بقد و زلف و جعد و طره بر دست آن صنم گویی
گره از دام و پیچ از تاب و رنگ از شب خم از چنبر

بسان نور و فر و عکس لون چهر او ناید
گل از گلبن در از دریا مه از گردون می از ساغر

تو گویی شم و نم و دم و خوی بر دست شخص او
خوی از خیری دم از باده نم از نرگس شم از عنبر

چو باد و ابر و دود و برق آید در وثاق من
غم از رو زن بلا از کوی و رنج از بام و جور از در

نبرد فهم و وهم و مهر و امید اندر گیتی
امید از وصل و مهر از یار و وهم از شاه و فهم از زر

شهنشاهی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : hadi

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا