متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

سخن بزرگان سهراب سپهری

  • نویسنده موضوع NASTrr
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 90
  • بازدیدها 1,418
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,916
پسندها
55,425
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #21


کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ شناور باشیم
 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,916
پسندها
55,425
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #22

صبح ها،
نان و پنیرک بخوریم ،
و بکاریم نهالی
سر هر پیچِ کلام ،
و بپاشیم میانِ دو هجا
تخمِ سکوت ...

#سهراب_سپهری



 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,916
پسندها
55,425
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #23

در نبندیم به نور ،
در نبندیم به
آرامش پرمهر نسیم ،
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره
با شوق سلامی بکنیم...

#سهراب_سپهری
‌‌

 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,916
پسندها
55,425
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #24

اهل كاشانم، اما
شهر من كاشان نيست.
شهر من گم شده است.
من با تاب ، من با تب
خانه اي در طرف ديگر شب ساخته ام.
من در اين خانه به گم نامي نمناك علف نزديكم.
من صداي نفس باغچه را مي شنوم.
و صداي ظلمت را ، وقتي از برگي مي ريزد.
و صداي ، سرفه روشني از پشت درخت،
عطسه آب از هر رخنه سنگ ،
چكچك چلچله از سقف بهار.
و صداي صاف ، باز و بسته شدن پنجره تنهايي.
و صداي پاك ، پوست انداختن مبهم عشق،
متراكم شدن ذوق پريدن در بال
و ترك خوردن خودداري روح.
من صداي قدم خواهش را مي شنوم
و صداي ، پاي قانوني خون را در رگ،
ضربان سحر چاه كبوترها،
تپش قلب شب آدينه،
جريان گل ميخك در فكر،
شيهه پاك حقيقت از دور.
من صداي وزش ماده را مي شنوم
و صداي ، كفش ايمان را در كوچه شوق.
و صداي باران را، روي پلك تر عشق،
روي موسيقي...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,916
پسندها
55,425
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #25

زندگی خنده‌ی یک شاپرک است
بر گلِ ناز ،
زندگی رقصِ دل انگیزِ خطوطِ لبِ توست ؛
زندگی شیرین است ...
 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,916
پسندها
55,425
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #26

نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر ، سحر نزدیک است

هر دم این بانگ ، بر آرم از دل
وای! این شب چقدر تاریک است
 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,916
پسندها
55,425
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #27

از سفر آفتاب سرشار از تاریکی نور آمده‌ام...

سایه‌تر شده‌ام
و سایه‌وار بر لبِ روشنی ایستاده‌ام
لبخند می‌شکفد
زمین بیدار می‌شود...

صبح از سُفالِ آسمان می‌تراود
و شاخه‌یِ شبانه‌یِ اندیشه‌یِ من بر پرتگاه زمان خم می‌شود...!
 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,916
پسندها
55,425
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #28

#سهراب_سپهری

لحظه‌ها را درياب ...
زندگی در فردا نه، همين امروز است!
راه ها منتظرند تا تو هرجا كه بخواهی برسی!
لحظه‌ها را درياب، پای در راه گذار ...
رازِ هستی اين است ...

 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,916
پسندها
55,425
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #29

ﺁﺳﻤﺎﻥ، ﺁبیﺗﺮ،
ﺁﺏ ﺁبیﺗﺮ .
ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﻳﻮﺍﻧﻢ، ﺭﻋﻨﺎ ﺳﺮ ﺣﻮﺽ .
ﺭﺧﺖ میﺷﻮﻳﺪ ﺭﻋﻨﺎ .
ﺑﺮﮒﻫﺎ میﺭﻳﺰﺩ .
ﻣﺎﺩﺭﻡ صبحی میﮔﻔﺖ : ﻣﻮﺳﻢ ﺩﻟﮕﻴﺮی ﺍﺳﺖ .
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻢ : ﺯﻧﺪﮔﺎنی سیبی ﺍﺳﺖ، ﮔﺎﺯ ﺑﺎﻳﺪ ﺯﺩ ﺑﺎ ﭘﻮﺳﺖ .
 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,916
پسندها
55,425
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #30

پرده را برداریم
بگذاریم که احساس
هوایی بخورد
بگذاریم غریزه پی بازی برود
ساده باشیم چه در باجه یک بانک
چه در زیر درخت...
 
امضا : NASTrr
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا