متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شاعر‌پارسی اشعار سید محسن طبایی‌زاده

  • نویسنده موضوع Ghazaleh.Sh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 13
  • بازدیدها 2,400
  • کاربران تگ شده هیچ

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #1
این اشعار توسط سید محسن طبایی‌زاده در ۱۳۱۹-۱۳۲۰ نوشته شده است. اشعار نام برده زبانحالی در وصف ائمه(ع) هستند و من به عنوان یکی از نواده‌های وی نام مجموعه اشعار را «برخاسته از دل» گذاشته‌ام!
باشد که‌ روح وی در آرامش باشد و قرین رحمت ایزد تعالی قرار گییرد!
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #2
حضرت فاطمه سلام اله علیها
دخت پیمبر زهرای اطهر
بعد از پدر بود با غم برابر
از ظلم اعدا نالان ومضطر
با چشم گریان قلبی مکدر
من داغرازم بس دل‌فگارم
بشکسته پهلو بیمار و زارم
از رحلت باب یکدم نیاسود
گریان و نالان هر روز و شب بود
هفتاد و پنج روز بعد از پدر بود(اندر جهان بود)
بر تربت‌ باب این جمله فرمود
بابا سر از خاک بردار و بنگر
آتش فکندند بر خانه و در
شد محسنم سقط از ضربت در
اندر کجایی باب کبارم
یک لحظه بنگر بر حال زارم
بنگر ز سیلی نیلی عذارم
دیگر نباشد جز گریه کارم
بنشسته بابا داغ تو بر دل
افتاده‌ام از درد چون مرغ بسمل
بس ظلم دیدم از آن سیه‌دل
بیت الحزانم گردیده منزل
بنگر ز ظلم قوم جفاجو
از ضربت در بشکسته پهلو
و از تازیانه مجروحُ بازو
حجران کشیدم زین...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #3
حضرت زهرا سلام اله علیها
چو وقت فون خیر امسلمین شد
سوی مسجد همراه علی شد
به منبر بر نشست آن شاه لولاک
خروش افتاد اند جمله افلاک
وصیت کرد آن حضرت به امت
سپارم با شما قرآن و عترت
عمل بر گفته‌ی قرآ نمایید
که خیر هر دو دنیا را بیابید
نگهدارید حق عترت من
همین است اجر و مزد و زحمت من
به هم باشند این قرآن و عترت
به من ملحق شوند روز قیامت
علی باشد کلام الله ناطق
زساند او شما را جانب حق
چو احمد رفت زین دار فانی
سوی خلد برین شد جاودانی
ز او دختری اندر جهان بود
ز بعد باب خود یکدم نیاسود
که بودی یادگار از حضرت او
بودی یک شاخ گل از گلشن او
وصایایش عجب رفتار کردند
چه خوش بر عترتش اکرام کردند
چو پیغمبر از این دار فنا رفت
وصیت‌های او از یادشان رفت
سه روز از رحلت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #4
حضرت صدیقه‌ی فاطمه سلام اله علیها
دردم مرگ زهرای اطهر
با دل زار و حال مضطر
گفت با ابن عمم پیمبر
ای پسر عمم امان از جدایی
یا علی عمر من برسر آمد
قاصد از مرگم از در در آمد
روز حجر و شب آخر آمد
ای پسر عمم امان از جدایی
ای شهنشاه ملک اقامت
از غم من سر تو سلامت
وعده ما و تو روز قیامت
ای پسر عمم امان از جدایی
من چو رفتم از این دار فانی
بعد مرگم بکن مهربانی
با یتیمان من تا توانی
از فراق حسن نور عینم
در غم و ناله و شور شینم
وقت مردن بفکر حسینم
ای پسر عمم امان از جدایی
زینب من یتیم و فگار است
بی‌کس و مضطر وخار و زار است
او زمن نزد تو یادگار است
ای پسر عمم امان از جدایی
سال‌ها شربت غم چشیدم
خواری و رنج و محنت کشیدم
جز اذیت ز امت ندیدم
ی پسر عمم امان از جدایی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #5
حضرت فاطمه سلام اله علیها با علی مرتضی(ع)
زهرا دم مردن ز صد شیون
مادر تو از راه وفا یکدم نگر بر من
بینم رخ نیکوی تو روشن شود چشمم
زینب بگو آید دگر حسین من
بند چو‌از راه وفا چشمان پر دردم
کو مصطفی با مرتضی در وقت جان دادن
تا بنگرد بابم دمی رخسارهٔ زردم را
پیند چها جور و جفا امت به من کردم
بابا ٔبین سیلی کین خوردم
با این غم من علی بنگر چها کردند
دو ماه و چندی بعد تو در این جهان بودم
فرقت به دل بردم با من جفا کردند
آخر‌ علی یکدمی بنشین به بالینم
بینم دم آخر تو را بار دگر بینم
ای یزدی نالان بریز تو از چشمان
هر دم سیلاب خون هر دم بر حضرت زهرا
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #6
امیر المومنین علیه السلام
الوداع الوداع ای حسینم
ای حسین ای شه مشرقینم
کشتهٔ تیغ تیر و ستینم
ای سرور و دل و نور عینم
الوداع الوداع ای حسینم
از یتیمی مکن آه و زاری
اینقدر ناله و بی‌قراری
گریه بسیار در پیش داری
الوداع الوداع ای حسینم
می‌کنی گریه ای ماه انور
می‌زنی صیحه با حال مضطر
بر سر نعش عباس و اکبر
الوداع الوداع ای حسینم
زخم من گرچه از جد برونست
از غم تو دلم غرق خونست
چون غمت از غم من فزونست
الوداع الوداع ای حسینم
من که زخمی ز پیکر ندارم
جز یکی زخم بر سر دارم
تاوک تیر و خنجر ندارم
الوداع الوداع ای حسینم
پیش چشم تر خواهر تو
می‌برد شمراز تن تو
می‌کند غرق خون پیکر تو
الوداع الوداع ای حسینم
من‌ پرستار بسیار دارم
چون حسن یار و غمخوار دارم
مثل زینب عزا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #7
امام حسن مجتبی علیه السلام
چون حسن شد با اجل شد برابر
در دم مرگ و با حال مضطر
گفت از سمز با برادر
ای برادر امان از جدایی
ای حسین ای بی‌قرینه
دیدی آخر ز بیداد و کینه
بی‌برادر شدی در مدینه
ای برادر امان از جدایی
وعدهٔ وصیل جانان رسیده
موقع دادن جان رسیده
روز عمرم به پایان رسیده
ای برادر امان از جدایی
در دم مرگ یاور ندارم
جز تو غمخوار دیگر ندارم
ای دریغا که مادر ندارم
ای برادر امان از جدایی
مادرم کو که گریه برایم
سوی قبله که شد دست و پایم
یا ببند دمی چشم‌هایم
ای برادر امان از جدایی
من چو رفتم از این دار فانی
بعد مرگم بکن مهربانی
با یتیمان من تا توانی
ای برادر امان از جدایی
قاسم من یتیم و فگار است
بی‌کس و زار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #8
مسلم ابن عقيل در کوفه
گشت مسلم به‌کوفه گرفتار
شد گرفتار آن قوم اشرار
دست بسته به بردند به‌بازار
گفت یا رب چه سازم من زار
من غریبم‌ غریبم غریبم غریبم
بی‌کس و مضطر و غم نصیبم
من‌ که بی‌یاور و بی‌معنم
در کف کوفیان لعینم
ابن‌ عمم حسینُ شاه دینم
نایب آن امام مبینم
من غریبم‌ غریبم غریبم غریبم
هر دو دستم به‌زنجیر بسته
پشتم از چوب اعدو شکسته
فرقم از سنگ عدوان شکسته
گریه راه گلویم را بسته
من غریبم‌ غریبم غریبم غریبم
هر دو طفلم غربند خدایا
می‌شوند کشته ازز ظلو اعدا
چون تحمل کنم این جفارا
رس به‌فریادم ای بارلها
من غریبم‌ غریبم غریبم غریبم
یا حسین ای پسر عمم کجایی
تا مسلم را نظاره نمایی
می‌روم ایندم از دار فانی
وقت مرگ است و جدایی
من غریبم‌ غریبم غریبم غریبم
ای...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #9
دو طفل مسلم در کوفه
چو مسلم گشت در کوفه گرفتار
تن او آویختند بر چوبهٔ دار
ز تیغ کوفیان شد پاره پاره
سرش آوازه‌ی دار العماره
دو طفلش یتیم و خوار گشتند
اسیر فرقه‌ی خون‌خوار کشتند
یکی نامش محمد بود و دیگر
بود ابراهیم همچون ماه اختر
چو طفلان را سوی زندان بردند
بر آن‌ها رنج بی‌پایان نمودند
به‌روزان روزه و شب‌ها عبادک
سحر کردند شب‌ها را به طاعت
فلک چون کج وی را کرد بنیاد
ز زندان خانه‌ٔ خارث مکان داد
چو اندر خانه‌ٔ حارث بخفتند
بسی راز نهان با هم گفتند
دو سه پاره به خواب ناز رفتند
که جد و باب خود در خواب دیدند
به مسلم گفت آن ختم رسولا
بما گردند طفلان تو مهمان
شوند آسوده فردا زین اسیری
تو در باغ جان مهمان پذیری
ز خواب ناز چون بیدار گشتند
ز خواب خویش‌تن با...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #10
حضرت سید الشهدا با کشته شدن حضرت ابوالفضل(ع)
برادر ای برادر ای برادر
برادر ای برادر ای برادر
علمدار سپاهم ای برادر
شهید بی‌گناهم ای برادر
تویی پشت و پمناهم ای برادر‌‌
برادر ای برادر ای برادر
بهر غم یار و غمخوارم تو بودی
بهر دردی پرستارم تو بودی
علمدار سپهدارم تو بودی
برادر ای برادر ای برادر
فلک بهر ما جور و جفا کرد
به‌حجران تو ما را مبتلا کرد
دو دست نازنینت را جدا کرد
برادر ای برادر ای برادر
من آخر پادشاه ملک و دینم
سرور قلب خیر المسلمینم
در این صحرا غریب و بی‌معینم
برادر ای برادر ای برادر
به‌عالم جز من مظلوم بی‌یار
کسی نشنیده شاهی بی‌علمدار
تن تنها اسیر قوم کفتار
برادر ای برادر ای برادر
دریغا دشمنانم شاد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا