پسره 17 سالشه برا تنبیه کردنش مازراتیشو ازش گرفتن اونم رفته با یک سوم حسابش یه 206 برا خودش خریده، اونوقت من هم سنه این بودم به بابام گفتم تیز هوشان اول شدم، گفت ببین اونا دیگ چه خنگایی بودن
رفتیم عید دیدنی، همه پِستهها در بسته بود؛ یهو بابام از جیب کُتِش یه چَکُش در آوُرد، نشست کف زمین همه رو شکوند!
بزرگوار همیشه مدیریت بحرانش زبانزد بود!