طنز خ مثل خنده‌ O_o

[NABZ]

دوستم اومده بود خونمون
ناهار بهش کرفس دادیم...
شام اسفناج!

فرداش صبونه هم بهش نون پنیر و سبزی دادیم!!!

گفت نهار دیگه چیزی درست نکنین خودم میرم میچرم

 

[NABZ]

‏رفتم پیش روانشناس گفتم من یه مدته نابینا ها رو میبرم وسط خیابون ولشون میکنم



گفت عزیزم من روانشناس نیستم دامپزشکم
ولی درست اومدی بخواب رو تخت برم یه آمپول گاوی بیارم

 

[NABZ]

ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ، ﯾﺎﻫﻮ ﻭ ﮔﻮﮔﻞ ﺳﺎﺧﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ:

.

.

.

ﺟﻬﺖ ﺳﺎﺧﺖ ﺍﯾﻤﯿﻞ:
1. ﮐﭙﯽ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﺍﺯﺻﻔﺤﻪ ﺍﻭﻝ ﺗﺎ ﺁﺧر
2. ﮐﭙﯽ ﮐﺎﺭﺕ ﻣﻠﯽ
3. ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺧﺪمت
4. 3 ﻧﻔﺮ ﺿﺎﻣﻦ ﻣﻌﺘﺒﺮ
5. ﻭﺍﺭﯾﺰﯼ ﻣﺒﻠﻎ 800 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ
6. ﻣﺎﻩ ﺑﻌﺪ ﻧﻮﺑﺖ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ.

 

[NABZ]

امروز 2 نفر بخاطره من دعواشون شده بود

ﻫﺮﺩﻭ ﺷﻮﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻦ ﻣﻨﻮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ

ﺍﺻﻦ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﻡ ﺟﻤﻊ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﻣﻬﻢ ﺑﺎﺷﻢ


ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻋﻮﺍ ﺑﯿﻦ 2 ﺗﺎ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺑﻮد ﻭﺍسم اصلا مهم نیست!

 

[NABZ]

میدوني چینی ها به دوقلو چي ميگن؟


اين چون اون، اون چون اين!

نمی دونستی نه؟
خارج کشور نرفتی که عزیزم

 

[NABZ]

داییم داشت به بابام پیشنهاد شراکت میداد که بیا یه باغ بخریم و دامپروری راه بندازیم.







بابام گفت من یه بار یه گوسفند پرورش دادم واسه هفت پشتم بسه!
هرچی فکر کردم دیدم ما گوسفند نداشتیم تاحالا

‌

 

[NABZ]

‏به رفیقم زنگ زدم بچه دار شدنشون رو تبریک بگم، میگم اسم پسرتو چی گذاشتی؟
میگه دَسَم!!

میگم معنیش چی میشه؟ میگه نمیدونم ولی یه سردار ایرانی زمان ساسانیان یا هخامنشیان اینا بوده...

رفتم سرچ کردم دیدم ظاهرا گروهبان چندتا سرباز صفر بوده!

 

[NABZ]

یارو تو اتوبوس کبریت می خواسته،
به بغل دستیش می گه:

- اسمت چیه؟
- همایون.
- به به، شغلت چیه؟
- زنبوردار.
- به به، کجا می ری؟
- اهواز.
- عجب جایی! کبریت داری؟
- نه.

- نه و نکمه! با اون اسمت،
مردک پشه باز، تو این گرما سگ می ره اهواز که تو می رى؟

 

[NABZ]

سر کلاس استاد داشت فلسفه کلمه خر رو توضیح میداد!
روکرد به ما گفت:
در کل، خر به معنی بزرگ و ارجمند هست
مثل خرپول، خرخون، خرشانس
پس شما همتون خرید
منم برگشتم گفتم:
استاد شکسته نفسی می کنید... چشاتون خر میبینه
خری از خودتونه....
خودتون از همه خر ترید
اصلا اگه یه خر توی این کلاس باشه اونم شمایید.
.
.
.
نمی دونم چرا بیرونم کرد از کلاس..

 

[NABZ]

‏دکتر به داداشم گفته بود برای کاهش وزنت شبا به جای شام باید پیاده روی کنی...

شیش ماه رفت دیدیم از قبلم چاقتر شده...

یه روز تعقیبش کردم دیدم پیاده میره تا سر خیابون یه پیتزا میخوره برمیگرده