نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

دنباله دار شخصیت اصلی

  • نویسنده موضوع Zahra.D_T
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 75
  • بازدیدها 1,933
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Fatemeh.hoseini

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
213
پسندها
1,989
امتیازها
11,933
مدال‌ها
10
  • #11
اگه شخصیت اصلی رمانت تو رو ببینه
فکر می کنی اولین واکنشی که نشون
میداد چیه؟
(قطعا بخاطر اون همه
بلایی که سرش آوردم
زنده به گورم می کرد)
:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
به خاطر تمام بد بودنش، تو اسید تجزیه‌ام می‌کرد
 
امضا : Fatemeh.hoseini

•HOORYA•

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
940
پسندها
17,295
امتیازها
37,073
مدال‌ها
24
  • #12
داستانم بر اساس واقعیته و از طرف اجازه گرفتم برا نوشتن زندگیش. قطعا شخصیت های بد قبول نمیکردن همچین ادمایی هستن
 
امضا : •HOORYA•

Łacrîmosã

نو ورود
سطح
35
 
ارسالی‌ها
1,346
پسندها
24,065
امتیازها
61,573
مدال‌ها
36
  • #13
قطعاً تشکر میکنه
که شانس زندگی، بهش دادم
همه‌ی ما ی نفر رو میخوایم که شانس زنده موندن بهمون بده، اون شخص رو هرروز میبینیم، تو آینه!
به نظر من نه ناراحت میشن نه عصبانی فقط ممنون میشن:)
 
امضا : Łacrîmosã

NARGES AMIRI

مدیر بازنشسته
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,315
پسندها
33,564
امتیازها
61,573
مدال‌ها
23
  • #14
اگه شخصیت اصلی رمانت تو رو ببینه
فکر می کنی اولین واکنشی که نشون
میداد چیه؟
(قطعا بخاطر اون همه
بلایی که سرش آوردم
زنده به گورم می کرد)
:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
اخه اینم زندگی بود درست کردی؟؟؟؟
این همه رنج؟
نمیگی به چخ میریم؟
 
امضا : NARGES AMIRI

لآجِوَرْد

کاربر نیمه فعال
سطح
29
 
ارسالی‌ها
645
پسندها
26,541
امتیازها
44,673
مدال‌ها
20
  • #15
شخصیتی که می‌سازیم تو ذهن ماست و قطعاً قرار نیست روزی اون رو ببینیم اما اگر شد، چون اون توی ذهن ماست پس تحت اختیار ذهن ما هم هست.
کاری نمی‌تونه بکنه چون با یک فکر می‌تونیم کیش و ماتش کنیم، خوش‌بختش کنیم، یه آش بپزیم براش با یه وجب روغن، بکشیمش و... .
 
امضا : لآجِوَرْد

MANA SAADATMAND

کاربر فعال
سطح
29
 
ارسالی‌ها
773
پسندها
18,027
امتیازها
39,673
مدال‌ها
24
  • #16
نمیشد مامان بابام زنده می‌بودن؟ "مهربان‌ترینم"
چرا من باید توی دنیای انسان‌ها بزرگ میشدم؟"پریزاده"
نمیشد بچه‌ی خوبی باشم مریض نشم؟ " داستان کودک پرنسس و خوراکی‌ها"
 

زهرا؛

طراح انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
4,937
پسندها
15,175
امتیازها
54,873
مدال‌ها
24
  • #17
اگه شخصیت ماریا بیاد پیشم. بهم میگه دستت طلا که اینهمه کار واسم کردی. و دستمو میبوسه.
ولی اگه آران بیاد با خاک یکسانم میکنه و میگه.
 
امضا : زهرا؛

FATYMArr

مدیر بازنشسته
سطح
31
 
ارسالی‌ها
6,842
پسندها
20,936
امتیازها
69,773
مدال‌ها
38
  • #18
شبیه فیلم دبلیو
 
آخرین ویرایش

|SAGHAR|

کاربر نیمه فعال
سطح
34
 
ارسالی‌ها
517
پسندها
34,059
امتیازها
57,873
مدال‌ها
24
  • #19
میوفتاد ب جونم تیکه تیکه‌م می‌کرد آخرشم می‌گف من دیه سرکار نمیام یکی دیگه رو پیدا کن :sisi3:
 

Dark color

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
535
پسندها
3,405
امتیازها
17,773
مدال‌ها
13
  • محروم
  • #20
آنا=تیر بارونم می کنه. آنقدر جلوش آدم کشتم و قاتلش کردم :uzi:
جان=با این که خیلی دوسش دارم ولی اونم مثل بالا. البته اول زنده می شه.
اریا=شاید از تشکر کنه. البته ی جا ضربه مغزی کردم:458055-aeba028c675451278c026240bb1851c5:
شخصیت جدیدم. ارین(غوغا) =خسته نباشی با این تخیلت:458159-cb52a51dde0f659624b862e153db48f9:
 
امضا : Dark color
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 2, کاربر: 0, مهمان: 2)

عقب
بالا