دنباله دار شخصیت اصلی

[Zahra.D_T]

تیمی: سخت بود اما در کنار زهرا حتی سختی هم شیرینه.
من:
سم: زندگی باحالی بود فقط چندتا صحنه رمانتیک واسه من درست کنی عالی میشه
همچنان من:
کریس: دِه آخه بی‌شعور تو داشتی رمان می نوشتی یا متن حوادث شبکه شیش
من: ...
وجدانا خیال دارین من تو این موقعیت وایسم واکنش نشون بدم؟!

 

[.~Her S]

دست بهانه رو میگیرم میریم ی جا خودمون دوتایی
اگ کاوه باشع بم میگ خیلی بد کردی با دلم/:
ارزو میگ من اونی نیسم ک ت واقعیت داریش

 

[S O-O M]

اگه شخصیت اصلی رمانت تو رو ببینه
فکر می کنی اولین واکنشی که نشون
میداد چیه؟

مرض داشتی مثلث عشقی درست کردی؟ :/

 

[freeGirl.song]

چه سوال‌خفنی!
ترلان اول یه نگاه به من مینداخت یه نگاه به خودش!
اول که مث همیشه میرفت تو شوک/: بعدشم بخاطر موهای نیمه طاسش، به هشت قسمت نامساوی تقسیمم می کرد!
بعد پوکر فیس نگام می کرد می گفت: خدایی روشی برای محو کردنت از دنیا به ذهنم نمی رسه /: خودت برو بمیر! شخصیتای بعدی که هنو وارد رمان نشدن/: اما قطعا بعد از کتک مفصلی بخاطر قدرتایی که بهشون دادم ازم تشکر می کنن! البته من روزی خیال می کردم که اگه شخصیتا واقعی بشن خیلی خوبه/: اما حالا که خودمو جای شخصیتام قرار می دم می گم اصلا جالب نیست/:

 

[Mahsa_rad]

می کوبید تو صورتم ص درصد

 

[Asenat16]

پویا: د اخه دختر مرض داری؟ دیدی که من اول عاشق آسنات شدم رها چی بود این وسط
بعد شتکم میکنه
هستی اصن نمیزاره کاری کنم زنده بهههه گگگگووووووررررررممممممم میکنه بعد میگه حقته تا منو با این هم کلاس خدمتکار نکنی
پاشا:
شنیتا: اولای رمان بخاطر ماه‌تیا بعدش

 

[AMR.EBR]

میگه نه خوشم اومد ترشی نخوری یه چیزی میشی

 

[amante_wx]

هییین شخصیت اصلی رمانم یه جادوگره
قطعا سالم نمیمونم

 

[پرینز]

مرلین:حرف نداری دوست دارم فاطمه(گلش رو بهم نشون میداد)
کریستین:برو بمیر من با این کلاس دشمن مرلین شدم(یکی میزد تو گوشم)
رایان:همه اتفاقات رو دوست دارم(اینم مثل مرلین)
راهین:
مهرگان:این همه جنایت لازم بود واقعاً()

 

[^MiushaW.GM]

دلفی:
لهنتی پدرم و دراوردی برو بمیر با این نوشتنت فازت چی بود خدایی! چشای جنگلی ایوان کجا و چشا سیا سوخته الکس کجا

لهنتی مرض داشتی عشخومو کشتی به بچه به دنیا نیومده رحم نکردی آخه خاک رس بر ملاجت برو بمیر شیطونه میگه یه اداوراکداوروز بزنم بشتابی به اون دنیاها

الکساندر:
( Z ماهیار )
لهنت بهت این همه خاطرخواه از کجا آوردی
ایوان:
فقط میتونم بگم متاسفم برات! من به این جنتلمنی به این عخشی من و زدی کشتی اونقت اون داداش خیر ندیدم و فرستادی ور دل دلفی! آلاباخت

الیور وود:
(...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.