درخواست تاپیک جامع درخواست جلد رمان

[فاطمه بهار]

سلام وقت به خیر. درخواست جلد برای فن فیکشن «بابالنگ درازِ فراموشکارِ من»
عنوان فن‌فیکشن: بابا‌لنگ‌ درازِ فراموشکارِ من
ژانر: #درام
برگرفته از: رمان بابالنگ دراز
نویسنده: فاطمه بهار
کد فن‌فیکشن: ۶۲
ناظر: asi"

خلاصه: "بابالنگ دراز فراموشکارِ من" داستان نامه‌های پرشورِ یک دختر جوان است که همواره چشم‌انتظار پست‌ها و توجه‌های بابالنگ دراز مرموزش است. اما این‌بار، بابالنگ دراز او نه‌تنها غایب، بلکه فراموشکار نیز شده! دخترک با روایت‌های خود، دلخوری‌ها و دلتنگی‌هایش را به زبان عاطفی بیان می‌کند. داستانی که در آن، غیبت‌های طولانیِ بابالنگ دراز، تأثیرات عمیقی بر قلب منتظرش می‌گذاردفن فیکشن | فن‌فیکشن بابا لنگ‌...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[میم پناه]

سلام به روی ماهتون
و
خداقوت...

درخواست طراحی جلد داشتم برای قصه‌ی «دردم از یار است و درمان نیز هم»

نویسنده: مهساپناهی (میم پناه)
خلاصه:
«دردم از یار است و درمان نیز هم» قصه‌ی عشقی دیرینه‌ست. عشقی که از شانزده سالگی‌های پناه جوانه می‌زند، همراهش قد می‌کشد و هر روز بیشتر از روز قبل او را در سایه‌ی عظیم خودش حل می‌کند تا جایی که پناه خودش را در این شیفتگی گم می‌کند و درخت پربار علاقه‌اش ثمره‌ای جز درد به او هدیه نمی‌هد. حال باید دید که آیا یار جفا کرده می‌تواند مرهم زخم‌های کهنه و پینه‌بسته‌ی پناه شود و با عشق به آن‌ها نیشتری بزند؟

حال دلتون خوب...

[URL...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[آیلار مومنی]

در حال تایپ | رمان حصار های افروخته | آیلار مومنی کاربر یک رمان

کد: 5773 ناظر: @MAEIN خلاصه: این داستان، قصه‌ی دختری است که سایه‌های تاریک گذشته‌اش را به دوش می‌کشد، اما با قلبی زخمی و اراده‌ای بی‌پایان، برای یافتن نور در دل تاریکی می‌جنگد. او به همراه دوستی نزدیک، سفری را آغاز می‌کند؛ سفری از فرار و رهایی به سوی بازسازی، از تنهایی به سوی اعتماد، و از...

forum.1roman.ir

سلام درخواست جلد داشتم.
رمان حصارهای افروخته
نام نویسنده:
آیلار مومنی
خلاصه:
این داستان، قصه‌ی دختری است که سایه‌های تاریک گذشته‌اش را به دوش می‌کشد، اما با قلبی زخمی و اراده‌ای بی‌پایان، برای یافتن نور در دل تاریکی می‌جنگد. او به همراه دوستی نزدیک، سفری را آغاز می‌کند؛ سفری از فرار و رهایی به سوی بازسازی، از تنهایی به سوی اعتماد، و از ناامیدی به سوی عشقی که آرام‌آرام زندگی‌اش را روشن می‌کند. این قصه، درباره‌ی کسانی است که می‌خواهند از میان ویرانه‌ها برخیزند و دوباره خود را بیابند.

 

[☆هیرو☆]

در حال تایپ | رمان رستن آندیا | هیرو کاربر انجمن یک رمان

کد رمان: 5795 ناظر رمان: @L.latifi❁ خلاصه: بدبختانه یا خوشبختانه در زمانی به دنیا آمدم، که اطرافم پر از جنگ و کشت و کشتار بود! کسانی که برای ترقی حاضرند خون مردم بی‌گناه را بریزند و برای این موضوع خوشحالی می‌کنند و جشن می‌گیرند! من هرچند خواستم از این اقدامات وحشیانه دور شوم، اما متأسفانه،...

forum.1roman.ir

سلام خسته نباشید درخواست جلد داشتم
رمان: رستن آندیا
نویسنده: هیرو
ژانر:عاشقانه، درام، تاریخی

 

[فاطمه بهار]

درخواست جلد برای فن فیکشنم دارم. عکسی مد نظرم نیست. به سلیقه ی خودتون طراحی بشه.
عنوان فن‌فیکشن: بابا‌لنگ‌ درازِ فراموشکارِ من
ژانر: #درام
برگرفته از: رمان بابالنگ دراز
نویسنده: فاطمه بهار
کد فن‌فیکشن: ۶۲
ناظر: asi"

خلاصه: "بابالنگ دراز فراموشکارِ من" داستان نامه‌های پرشورِ یک دختر جوان است که همواره چشم‌انتظار پست‌ها و توجه‌های بابالنگ دراز مرموزش است. اما این‌بار،... فن فیکشن | فن‌فیکشن بابا لنگ‌ دراز فراموش کار من | فاطمه بهار کاربر انجمن یک رمان

 

[لیدیا]

نام رمان: هزار مستور جلد اول:غم تنهایی
نویسنده: ریحانه علیزاده
ژانر: عاشقانه /معمایی/درام
خلاصه: در دنیایی که گرگ ها همچنان گرگ اند و شغال ها هم شغال تنها آدم ها هستند که دیگر ادم نیستند جدال خونین میان دو قومیت عشقی ممنوعه را در میان شعله های خشم و کینه گرفتار میکند پسری که زخم های گذشته را بر دل دارد در مسیر انتقام زندگی اطرافیانش را به اتش میکشد ودر این میان کسی از دل تاریکی ضهور میکند این بازی چگونه به پایان میرسد ؟

 

[Ghazal Mohammadi]

در حال تایپ | رمان پشت دیوار حقیقت | غزل محمدی نویسنده‌ی افتخاری انجمن یک رمان

کد رمان: 5499 ناظر رمان: @MAHLA.MI (حسبی‌الله) شروع: 9 فروردین 1404 خلاصه: حقیقت همیشه آن چیزی نیست که می‌بینیم، و گاهی پرده‌برداشتن از رازها، بهای سنگینی دارد. عاطفه قوامی، پزشک زندان، به زندگی منظم و حرفه‌ای‌اش خو گرفته است، تا اینکه یک پرونده‌ی تازه، یک زندانی جدید، چهره‌ای که نباید آنجا...

forum.1roman.ir

سلام درخواست طراحی جلد دارم.
نویسنده: غزل محمدی
نام رمان: پشت دیوار حقیقت
خلاصه:
حقیقت همیشه آن چیزی نیست که می‌بینیم، و گاهی پرده‌برداشتن از رازها، بهای سنگینی دارد. عاطفه قوامی، پزشک زندان، به زندگی منظم و حرفه‌ای‌اش خو گرفته است، تا اینکه یک پرونده‌ی تازه،
یک زندانی جدید، چهره‌ای که نباید آنجا باشد، گذشته‌ای گمشده، رازی مدفون و حقیقتی که در سایه‌های دروغ و اتهام محو شده است، همه‌چیز را در هم می‌شکند. و او هرچه بیشتر به این ماجرا کشیده می‌شود، مرز بین درست و غلط، اعتماد و تردید، بیش از پیش رنگ می‌بازد. بعضی حقیقت‌ها برای همیشه باید پشت دیوارها باقی بمانند… اما وقتی درِ گذشته باز شود، آیا می‌توان آن را دوباره بست؟

 

[setarehafshar]

نام داستان کودک: حسنی دیگه کثیف نبود اما دلش...
نویسنده: ستاره افشار
ژانر: اجتماعی
جنسیت: همه
خلاصه:
گاهی قلب‌های کوچیک، پر از احساس‌هایی می‌شه که حتی خودمون هم نمی‌دونیم از کجا اومدن. حسنی هم یکی از اون دل‌های کوچولو بود که با اومدن خواهرش، یه عالمه فکرهای غمگین توی ذهنش سبز شد. اما آیا این غم‌ها واقعی بودن؟ یا فقط یه حسادت کودکانه بود؟
در این داستان، با حسنی همراه می‌شیم تا یاد بگیریم که عشق، مهربونی و شناخت، می‌تونن دل‌های کوچک رو از غم خالی کنن و جای اون، یه گل خوشبو از محبت بکارن. این داستان قصه‌ی دوستی‌ایه که مثل یه گل کوچیک تازه از دل خاک بیرون زده، قصه‌ی فهمیدن احساس‌های کوچولو و یاد گرفتن مهربونی. و یه وروجک شیرین، که حضورکوچیکش قراره دل حسنی رو نرم کنه و دنیای اون رو...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[لیدیا]

نام رمان: هزار مستور جلد اول: غم تنهایی
نویسنده: ریحانه علیزاده
ژانر: عاشقانه، معمایی، درام
خلاصه:در دنیایی که گرگ ها همچنان گرگ اند و شغال ها هم شغال تنها آدم ها هستند که دیگر ادم نیستند جدال خونین میان دو قومیت عشقی ممنوعه را در میان شعله های خشم و کینه گرفتار میکند پسری که زخم های گذشته را بر دل دارد در مسیر انتقام زندگی اطرافیانش را به اتش میکشد ودر این میان کسی از دل تاریکی ضهور میکند این بازی چگونه به پایان میرسد ؟

 

[Sarina..]

سلام درخواست طراحی جلد دارم
رمان: کارنمیا
ژانر: فانتزی، عاشقانه
نویسنده: سارینا الماسی
خلاصه: در شهری پوشیده از مه ظلم و ستم، جایی که آوازه‌ای از زمان به گوش نمی‌رسد و قصه‌ی عشق پریان دهان به دهان نمی‌چرخد، دختر پادشاه نالایق روی پرتگاه سرنوشت می‌ایستد. او تنها امید مردمی است که آرزوهایشان را دفن کرده‌اند. آیا می‌تواند با نیروی عشق، این طلسم ظالم را بشکند؟ یا این سفر، او را گرفتار جادویی کشنده‌تر خواهد کرد؟

در حال تایپ | رمان کارنِمیا | سارینا الماسی کاربر انجمن یک رمان

کد رمان: 5743 ناظر: @Armita.sh خلاصه: در شهری پوشیده از مه ظلم و ستم، جایی که آوازه‌ای از زمان به گوش نمی‌رسد و قصه‌ی عشق پریان دهان به دهان نمی‌چرخد، دختر پادشاه نالایق روی پرتگاه سرنوشت می‌ایستد. او تنها امید مردمی است که آرزوهایشان را دفن کرده‌اند. آیا می‌تواند با نیروی عشق، این طلسم ظالم...

forum.1roman.ir