نقد همراه نقد همراه رمان دوران تقدیر | maral17 / توسط شورای نقد

[Niyosha22]

با سلام خدمت نویسنده عزیز!
"نقد بی کینه دیگران بر کار ما پاداشی است که ارزش آن را باید دانست"
رمان"دوران تقدیر" بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا دو هفته صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود.
پس از مطالعه نقدها، موظفید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه رمان‌نویسی و چگونگی...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Shiva.Panah]

«یا حق»
نقد همراه دوران تقدیر
منتقد شیوا پناه S SHIVA PANAH
نویسنده maral17
​

کتابی که دستم بود [ یک آغاز منحصر به فرد باید از توصیفات خوب و ظریفی بهره‌مند باشه. خوب هست که این اصل رو در همین وهله‌ی ابتدایی از سر بگیریم. شما می‌تونی با استفاده از همین کتاب، علاوه بر صحنه‌پردازی، با توصیف ذهن خواننده رو در برابر محیط کارکتر آشناتر بسازید. برای مثال: کتاب قطوری که جلد براق طلایی‌اش چشم فلان رنگم رو میزد/ دیدگان فلان رنگم را از واژگان کتاب زرد رنگ جبران خلیل جبران که در انگشتان کشیده‌ام جای گرفته بود... اگر توجه و دقتی صرف کنی، متوجه میشی که در همین ابتدا شما می‌تونی علاوه بر صحنه‌پردازی، به صورت...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Shiva.Panah]

(پارت دوم)
خواب بودم که با صدای خروس بیدار شدم، دیدم گوشیم داره زنگ می‌خوره. حتماً بازم گوشی دسته ماهان پسر خواهرم بوده که از این صداهای مسخره روش گذاشته. بلند شدم رفتم گوشی رو از روی میز برداشتم. [ توصیفات مکان و صحنه‌پردازی کم شما باعث میشه که مخاطب و خواننده از قوی‌ی تخیل خودش برای تصور محیط کاراکتر و رمان استفاده کنه. این امتیاز منفی محسوب میشه. چرا که تصویر و صحنه‌ای که خواننده برای خودش بوجود میاره با چیزی که شما در ذهن پدید اوردی متناقض هست. بهتره برای اینکه همچین احتمالی اتفاقی رخ نده، شما این دو رکن رو علاوه بر ارکان دیگه به خوبی غنی کنی. مثلاً: با شنیدن صدای خروس‌مانندی گنگ اطراف اتاق مدرنم را پاییدم و منشا صدا رو که...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Shiva.Panah]

(پارت سوم)
هنوز آرامش نگرفته بودم. بعد از تماس که[ حرف اضافه‌ی که در این قسمت اضافه هست] احساس کردم یه صدای جیغ‌جیغ می‌آد(.) از اتاق بیرون رفتم. دیدم باز هم نازلی (خالم) اومده. از بچگی که مامانم رو از دست دادم نازلی یعنی خالم خیلی حواسش بهم بود، ولی جدیداً یه سگ گرفتم هر وقت نازلی می‌آد اینجا حسابی از دیدنش جیغ می‌زنه و نازش می‌کنه.[ در این قسمت میزان صحنه‌پردازی و توصیفات از اندازه‌ی کمی بهره برده. همونطور که ذکر کرده بودم، تمامی متون پتانسیل بالایی برای جا دادن این مفاهیم رو دارن. در نتیجه شما می‌تونی از این روش برای غنی کردنش استفاده کنی. مثلاً: بعد از قطع تماس صدای جیغ‌مانندی موجب شد که...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Shiva.Panah]

(پارت چهارم)
نازلی نگاهی بهم انداخت و [ شیطنت‌آمیز/ خندان/ با تای بالا رفته‌ی ابرو/ مشعوف/ و هر چیزی که میتونه تصور شما رو بهتر برسونه و القا کنه.] گفت:
- اوه چه تیپی زدی. (!) [ در این قسمت شخصیت جمله‌ی شگفت‌آوری رو به زبان اورده. کلمه‌ی چه هم حرفی هست که در هر جمله که به کار رفت، باید از علامت تعجب استفاده کرد.]
- ممنون نازلی جون.
- براز[ بذار. این فعل از مصدر گذاشتن گرفته میشه و باید با ذ نوشته بشه.] برم برات اسپند دود کنم.
لبخندی زدم و گفتم:
- نمی‌خواد زحمت بکشی.
- زحمتی نیست عزیزم.
- خیلی ‌خب من برم دیگه.
سرش رو یه تکون داد و یه موج توی موهاش...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.