نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

دنباله دار اولین خاطره‌اتون از انجمن

  • نویسنده موضوع SARA_HEYDARYAN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 51
  • بازدیدها 1,609
  • کاربران تگ شده هیچ

Fateme Amade

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
16
 
ارسالی‌ها
2,878
پسندها
7,858
امتیازها
30,973
مدال‌ها
27
  • مدیر
  • #41
یه بنده خدایی (مذکر بود) یهو و از همه جا بی خبر اومد تو چت میگفت اصل بده منم نمیشد بگم چرا و این حرفا به شوخی بهش گفتم نکنه میخوای مخمو بزنی
بیچاره خیلی جدی گفت نخیر اشتباه فهمیدی و اینا بعد هم رفت که رفت یه جوری گفت بای انگار من رفتم پی وی اون
البته منم گفتم به سلامت:458149-2e0df5ba9e7ed867450b1a5ac2956e3a:
 
آخرین ویرایش
امضا : Fateme Amade

Ema

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
148
پسندها
879
امتیازها
5,313
مدال‌ها
7
  • #42
سردرگم بودم چطوری سردر بیارم از همه جاش.. هنوزم اگه بگم سردرگمم دروغ نگفتم
 
امضا : Ema

HONEYEH

مدیر بازنشسته
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,495
پسندها
24,963
امتیازها
48,073
مدال‌ها
20
  • #43
فراخوان جذب‌کمیک‌دوستان رو دیدم، نمی‌دونم دقیقا با چه فازیگ نامعلومی رفتم توی تاپیکش گفتم الان که ماه امتحاناته (دی بود اون موقع) اگه کسی قبلا می‌تونست شرکت کنه هم الان نمی‌تونه
بعد که مدیرش باهام خصوصی زدن و گفتن فعالیت بعد دی‌ماه شروع می‌شه، حس کردم چون اینو پرسیدم و یکی هم بهم جواب داد توی رودربایستی قرار گرفتم‌... لذا اعلام آمادگی کردم :whistlinng:

پ.ن: ولی الان خوشحالم که اون زمان اونطور شد:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d::408:
باید تشکر کنم:drums::pioneer: HONEYEH HONEYEH_A
#کائنات_پایه
 
امضا : HONEYEH

AINAZ.R

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,758
پسندها
13,651
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
  • #44
اولین خاطره‌اتون از انجمن چی بود؟ تعریف کنید و اگه شخص خاصی این خاطره رو براتون ساخته، تگش کنید.
وب دارم وبو تعطیل کردم اومدم انجمن و با جدیت یکی از بلاگرای با معرفت آبجی مهربونم دلش به اندازه دریا بزرگه منو شناخت

S.F.zeinodin Faezeh zeinodin

 
امضا : AINAZ.R
  • Haha
واکنش‌ها[ی پسندها] tavan

~Deku

کاربر فعال بخش
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,918
پسندها
20,976
امتیازها
44,573
مدال‌ها
21
  • #45
کل انجمنو ایشون بهم یاد داد Exulansis- i_arshaw
خانوگ معلم شما مرض داشتی اسمتو عوض کردی اصلا نقهمیدم خودتی هی اسمتو با رستا قاطی میکردم، آخع مگه پسری اسمتو میذارس ارشا؟
648314_d18ae5246291866d416d447f52bdf0bf.gif

والا من اولین باری که اومدم انجمن بعد بیست پارت تازه فهمیدم چیزی به اسم نظارت رمان وجود داره ! 0_0
چندتا عکس سانسوری هم بی خبر از قوانین انجمن گذاشته بودم رو پروفم هیچکی نفهمید
458071_43334d713ad235cc803ee5474567490d.png
 
امضا : ~Deku

ِSHAB

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
108
پسندها
3,583
امتیازها
16,633
مدال‌ها
13
  • #46
یادم نیست
 
امضا : ِSHAB
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] tavan

بابای دخترش

کاربر فعال
سطح
39
 
ارسالی‌ها
1,284
پسندها
44,671
امتیازها
60,573
مدال‌ها
33
  • #47
یه روز میام مینویسم اصلیا رو ...
ولی اول و آخرش تو ایشون خلاصه میشه A .ANITA.
 

MONTE CRISTO

کاربر قابل احترام
سطح
44
 
ارسالی‌ها
4,593
پسندها
50,301
امتیازها
77,373
مدال‌ها
77
  • #48
من بلد نبودم کار کنم
همش این ایموجی‌ها رو واسه خودم می‌فرستادم بلکه فرجی بشه =)))
:610183-8172b8bf1ddaab85b88dcedb84985554::610603-1a0facb604ffb92bcf60c0edb893e86b::610591-c11e122cb97c209cf958c2571c5cd6ee:
 
امضا : MONTE CRISTO

Hadiseh Shahbazi

نویسنده افتخاری
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,504
پسندها
27,865
امتیازها
48,073
مدال‌ها
21
  • #49
امضا : Hadiseh Shahbazi

Samira-M

هنرمند انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
919
پسندها
15,350
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
  • #50
بخاطر دوستم اومده بودم
چون تنها راه ارتباطیمون اینجا بود
هیچی دیگه موندگار شدم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] tavan

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 9)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا