دنباله دار چالش رمانی

  • نویسنده موضوع ChakavaK
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 42
  • بازدیدها 1,841
  • کاربران تگ شده هیچ

YEKTA ONSORI

گوینده انجمن + مدیر بازنشسته نقد
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/8/19
ارسالی‌ها
909
پسندها
24,514
امتیازها
40,273
مدال‌ها
34
سن
19
سطح
30
 
  • #11
کلیشه یعنی:
با ماشین خوشگل لامبرگیونیم زدم بیرون که یه دفعه تو مسیر دانشگاه کوبوندم به یه خوشتیپ جیگر! =\

بیاید هر روز تو راه بکوبیم به ماشین پولدارها :mellowsmiley: :458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:
 
امضا : YEKTA ONSORI

star light

رفیق جدید انجمن
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
15/8/20
ارسالی‌ها
32
پسندها
4,047
امتیازها
16,203
مدال‌ها
8
سطح
11
 
  • #12
طرفا تو داشنگاه همو میبینن شروع میکنن به کل کل
بعد یهو ای وای خدایه من خوابگاه پره شده :/
بعد تو همون لحظه پسرا خونه مجردی دارن :/
دخترا بدون اجاز والدین میرن :/
کلا فیلم هندیو کپی کن اینجا بابا
 
امضا : star light

•HOORYA•

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
7/7/20
ارسالی‌ها
943
پسندها
17,316
امتیازها
37,073
مدال‌ها
24
سطح
25
 
  • #13
بیشتر رمانای امروز یعنی کلیشه
 
امضا : •HOORYA•

(Luna)

مدیر نقد
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
29/12/20
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
14,205
امتیازها
40,673
مدال‌ها
23
سطح
21
 
  • مدیر
  • #14
پسره چشماش سرده
بد دختره عاشق همون چشما میشه
آخه مگه میشههههه
 
امضا : (Luna)

Fatemeh.hoseini

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
30/8/20
ارسالی‌ها
210
پسندها
1,982
امتیازها
11,933
مدال‌ها
10
سطح
9
 
  • #15
کلیشه چیه؟
با مثال بگو.
یه پیشنهاد که کلیشه نویس نباشیم:
ازدواج اجبار نگاه همدیگه نمیکنن ولی عاشق میشن/:، استاد دانشجو، همسایه، پسر خشن و مغرور دختر آروم و لوس، پسر پولدار دختر بدبخت/::::: و از این قبیل موضوعات.
اصولا طنز نویس ها خز نویس هستن(بعضی هاشون)‌ اگه میخواین خز نویس نباسین و اگه طنز مینویسن به اون موضوعات بالا رو نیارین
 
امضا : Fatemeh.hoseini

Khatereh=)

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
1/7/20
ارسالی‌ها
226
پسندها
5,285
امتیازها
22,273
مدال‌ها
13
سطح
12
 
  • #16
کلیشه ینی تو پیام بازرگانی بچه با لبخند از خاب بیدار میشه پنیر میماله رو بیسکوییت میخوره بعد ما 8 بیدار میشیم تا 9 رو جامون فاتحه میخونیم بعد تازه میریم دسشویی
مثال دیگم بزنم؟
 

MehrnazParsa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
20/8/20
ارسالی‌ها
419
پسندها
1,741
امتیازها
11,273
مدال‌ها
13
سطح
10
 
  • #17
و این‌که دختر قصه بچه مدرسه‌ایه بعد پسرِ سی الی چهل سالشه تازه عاشق همم می‌شن. کل معلم‌هاشونم مرد و جذابن و همه هم عاشق این دخترِ می‌شن. :frustratedf:
والا زمان ما دو تا معلم مرد بود کلاً هر دو هم شصت الی هفتاد ساله.
 
امضا : MehrnazParsa

W-XixI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
19/11/20
ارسالی‌ها
420
پسندها
14,789
امتیازها
32,573
مدال‌ها
19
سطح
20
 
  • #18
بنظر من، کلیشه ینی...
همین اسمای چرتی ک واس شخصیتاشون میزارن، چیه همش پارسا، آرسام، نفس، رکسانا...
خیلی چرته، یکی دیگم بودن رقیبای عشقیه نچسبه ک همیشه مانتوی کوتاه و کفش پاشنه 10 سانتی پاشونه!
مگ همه رقیبای عشقی اینطورین؟
داریم رقیبی ک خیلیم سنگینه و اصن دنبال چشم و همچشمی نیس...
ی پیشنهاد:
تکراری‌ها رو بریزین دور. ب ایده‌هاتون فک کنین، ایده‌های نابتون! قطعا میتونین ی ایده‌ی خوب، پیدا کنین.
همیشه شخصیت‌ها نباید در تضاد باشن
همیشه اسم‌ها نباید خاص باشن
همیشه آدم‌ها نباید کاملا بد یا کاملا خوب باشن
و...*همیشه* عاشق‌ها بهم نمیرسن... .
 

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/5/19
ارسالی‌ها
749
پسندها
38,999
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
21
سطح
33
 
  • #19
کلیشه چیه؟
با مثال بگو.
یه پیشنهاد که کلیشه نویس نباشیم:
میشه توی رمان‌های فانتزی شخصیت اصلیتون یه ادم عادی نباشه که یهویی می فهمه قدرت‌های خاص که داره هیچی عمدتا شاهزاده‌ای، ملکه،ای، پادشاهی چیزی هم هست؟
میشه توی ژانر عاشقانه پسر و دختره از اول تا اخرش باهم کل کل نکنن و ازهم متنفر باشن بعد به خودشون بیان ببینن عاشق همدیگه شدن؟
میشه توی ژانرپلیسی‌، دختره و پسره دوتا همکار نباشن که دارن به یه ماموریت خیلی مهم میرن؟
میشه همش موقع انتقام گرفتن دوتا شخصیت رو عاشق همدیگه نکنین؟ والا من داداشم ادامسم رو که می خوره تا دوسال بعد ازش کینه به دل دارم چطوری یهویی پدرکشتگی‌هاتون رو باهم فراموش می کنین و عاشق هم میشین من نمی دونم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : AYDA HOSSINY

Niyosha22

مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
11/9/19
ارسالی‌ها
3,017
پسندها
29,656
امتیازها
61,673
مدال‌ها
29
سطح
30
 
  • #20
کلیشه برای اون نویسنده‌هاییه که کمبود خلاقیت و گسترش ایده و مشکل توی پردازش دارند
یک نفر بر اساس یک چارچوب و ایده رمانشو پیش برده و باقی هم باخودشن گفتن چقدر خفن و هر کسی میاد مثل اون می‌نویسه و به خیال خودش خیلی خفنه
همشم به خاطر کمبود اطلاعاته، نمی‌دونن دست به قلم بردن تنها با خوندن چندتا رمانی که توی یک خط و داستان پیش میرن امکان پذیر نیست، برای نوشتن به جای این‌که شاهکارهای واقعی بخونن خودشونو تو خز و خیل و کلیشه‌های تکراری خفنه می‌کنند.
خواهر من، برادر من، وقتی چندتا رمان کلیشه می‌خونید می‌بینین چارچوبشون چقدر شبیه همه و پردازششون این‌قدر خز و تکراریه باید سراغ آثار بهتر برید و تحقیق کنین :610183-8172b8bf1ddaab85b88dcedb84985554:
یه سرچ بزنید توی گوگل رمان شیطون... ببینین چندتا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Niyosha22

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا