Aby_ZM کاربر فعال سطح 17 ارسالیها 1,814 پسندها 9,059 امتیازها 31,973 مدالها 19 13/2/21 نویسنده موضوع #31 ای روضه ی رضوان رضا ادرکنی سرحلقه ی خوبان خدا ادرکنی درجود و کرم نیامده در عالم دستی به کریمی شما ادرکنی امضا : Aby_ZM
ای روضه ی رضوان رضا ادرکنی سرحلقه ی خوبان خدا ادرکنی درجود و کرم نیامده در عالم دستی به کریمی شما ادرکنی
Aby_ZM کاربر فعال سطح 17 ارسالیها 1,814 پسندها 9,059 امتیازها 31,973 مدالها 19 13/2/21 نویسنده موضوع #32 دلها ز قدم دوست شاد است امشب سیراب زچشمه ی مراد است امشب بشگفته تقی شکوفه ی باغ رضا فرخنده ولادت جواد است امشب امضا : Aby_ZM
دلها ز قدم دوست شاد است امشب سیراب زچشمه ی مراد است امشب بشگفته تقی شکوفه ی باغ رضا فرخنده ولادت جواد است امشب
Aby_ZM کاربر فعال سطح 17 ارسالیها 1,814 پسندها 9,059 امتیازها 31,973 مدالها 19 13/2/21 نویسنده موضوع #33 لب تشنه بود ، تشنه یک جرعه آب بود مردی که درد های دلش بی حساب بود پا می کشید گوشه حجره به روی خاک پروانه وار غرق تب و التهاب بود امضا : Aby_ZM
لب تشنه بود ، تشنه یک جرعه آب بود مردی که درد های دلش بی حساب بود پا می کشید گوشه حجره به روی خاک پروانه وار غرق تب و التهاب بود
Aby_ZM کاربر فعال سطح 17 ارسالیها 1,814 پسندها 9,059 امتیازها 31,973 مدالها 19 13/2/21 نویسنده موضوع #34 خانه ی دل از غم آن آشنا آتش گرفت یا که گویم قلب او هم از جفا آتش گرفت زهر کینه همچو میخی روی سینه جا گرفت سینه و قلب و همه جای شما آتش گرفت امضا : Aby_ZM
خانه ی دل از غم آن آشنا آتش گرفت یا که گویم قلب او هم از جفا آتش گرفت زهر کینه همچو میخی روی سینه جا گرفت سینه و قلب و همه جای شما آتش گرفت
Aby_ZM کاربر فعال سطح 17 ارسالیها 1,814 پسندها 9,059 امتیازها 31,973 مدالها 19 13/2/21 نویسنده موضوع #35 گلچین به باغ پرپر من خنده میکند بر حال زارو مضطرمن خنده میکند این درد خویش را به که گویم که ای خدا در بی کسیم همسر من خنده میکند امضا : Aby_ZM
گلچین به باغ پرپر من خنده میکند بر حال زارو مضطرمن خنده میکند این درد خویش را به که گویم که ای خدا در بی کسیم همسر من خنده میکند
Aby_ZM کاربر فعال سطح 17 ارسالیها 1,814 پسندها 9,059 امتیازها 31,973 مدالها 19 13/2/21 نویسنده موضوع #36 آتش زهر اگر شعله به پیکر میزد شعله بر جان و دلش یار ستمگر میزد نوجوان بود ولی سیر دل از زندگی اش بسکه آذربه دلش یار ستمگر میزد امضا : Aby_ZM
آتش زهر اگر شعله به پیکر میزد شعله بر جان و دلش یار ستمگر میزد نوجوان بود ولی سیر دل از زندگی اش بسکه آذربه دلش یار ستمگر میزد
Aby_ZM کاربر فعال سطح 17 ارسالیها 1,814 پسندها 9,059 امتیازها 31,973 مدالها 19 13/2/21 نویسنده موضوع #37 برون حجره همه پایکوب و دست افشان درون حجره یکی بود، دست و پا می زد ایستاده بود و جوادالائمه جان می داد ز او بپرس که زخم زبان چرا می زد ؟ امضا : Aby_ZM
برون حجره همه پایکوب و دست افشان درون حجره یکی بود، دست و پا می زد ایستاده بود و جوادالائمه جان می داد ز او بپرس که زخم زبان چرا می زد ؟
Aby_ZM کاربر فعال سطح 17 ارسالیها 1,814 پسندها 9,059 امتیازها 31,973 مدالها 19 13/2/21 نویسنده موضوع #38 نور نهم ز اوصیا، جلوه جان اولیا روح به پیکر رضا ، عطر گل خدا جواد با لب تشنه وای من ، جان به لبت رسیده بود داشت حریم حجره ات ، غربت کربلا جواد امضا : Aby_ZM
نور نهم ز اوصیا، جلوه جان اولیا روح به پیکر رضا ، عطر گل خدا جواد با لب تشنه وای من ، جان به لبت رسیده بود داشت حریم حجره ات ، غربت کربلا جواد
Aby_ZM کاربر فعال سطح 17 ارسالیها 1,814 پسندها 9,059 امتیازها 31,973 مدالها 19 13/2/21 نویسنده موضوع #39 آتش زند به قلب همه، سوز داغ تو شد در اشک اهل ولا، چلچراغ تو اى یادگار فاطمه، اى حجت نهم گیرد زلال اشک من امشب سراغ تو امضا : Aby_ZM
آتش زند به قلب همه، سوز داغ تو شد در اشک اهل ولا، چلچراغ تو اى یادگار فاطمه، اى حجت نهم گیرد زلال اشک من امشب سراغ تو
Aby_ZM کاربر فعال سطح 17 ارسالیها 1,814 پسندها 9,059 امتیازها 31,973 مدالها 19 13/2/21 نویسنده موضوع #40 مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت می خواست که فریاد کند تشنه لبم از سوز عطش، طاقت فریاد نداشت امضا : Aby_ZM
مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت می خواست که فریاد کند تشنه لبم از سوز عطش، طاقت فریاد نداشت