اشعار کودکانه شعرهای کودکانه 'امام رضا(ع)'

[Aby_ZM]

شاعر: مهری ماهوتی

تصویرگر: حسن عامه کن

آقا، شما مثل گلی
من می‌شوم پروانه‌ات
از راه دوری آمدم
مهمان شوم در خانه‌ات

امروز از پشت ضریح
آهسته بوسیدم تو را
دور تو پرپر می‌زدم
همراه با پروانه‌ها

من هم به دنیا آمدم
در روز میلاد شما
آن‌وقت بابایم گذاشت
اسم مرا آقا رضا

 

[Aby_ZM]

بغ بغ بغو بغ بغ بغو کبوتر امام رضا!

وقتی که پرواز میکنی به دور گنبد طلا

دعا بخون برای من تو از امام رضا(ع)بخواه

خدا نصیب من کنه گنبد و صحن و بارگاه

خیلی دلم میخواد یه روز بیام پیش امام رضا(ع)

بال و پرامو وا کنم به دور گنبد طلا

منبع: تجربه های آموزشی قران

 

[Aby_ZM]

رضا(ع)که نور خداست امام هشتم ماست

رئوف و مهربونه دردامونو میدونه

میکنه مارو دعوت میریم مشهد زیارت

اونجا مثل بهشته پر شده از فرشته

با پدر و مادرم وقتی که میریم حرم

کنار درمیمونیم اذن دخول میخونیم

دست میذاریم رو سینه به اون ماه مدینه

با ادب و احترام میگیم به آقا سلام

قربون قبر پاکت چه عطری داره خاکت

کاشکی میشد که من هم اینجا کبوتر بشم

پر بکشم تا خدا توی حریم رضا(ع)

 

[Aby_ZM]

يه گنبد طلايي يه آسمون صداقت

پنجره هاي فولاد دستاي استجابت

يه گنبد و يه بارگاه ستاره ها دور ماه

شفا مي ده به مردم يه مرد خوب و آگاه

زيارتش كه كردي با عشق و با طهارت

نشون ميده به دوستاش يه عالمه كرامت

از راه دور با شادي با اون دلاي كوچك

همه مي گيم رضا جان تولدت مبارك

 

[Aby_ZM]

دوباره یک غروب دلنشین
دوباره یک صدا،
صدای سبز
دوباره می پرد کبوتری
به دور گنبد حرم
دوباره چشمهای من
پر از نگاه کاشی و ستاره می شود
کنار حوض
دوباره ذهن من
پر از صدای بالهای یک فرشته می شود
نگاه کن!
من آن کبوترم
به دور گنبد طلایی اش
چه عاشقانه می پرم

 

[Aby_ZM]

بغ بغ بغو بغ بغ بغو
کبوتر امام رضا!

وقتی که پرواز میکنی
به دور گنبد طلا

دعا بخون برای من
تو از امام رضا(ع)بخواه

خدا نصیب من کنه
گنبد و صحن و بارگاه

خیلی دلم میخواد یه روز
بیام پیش امام رضا(ع)

بال و پرامو وا کنم
به دور گنبد طلا

 

[Aby_ZM]

از شهر خوب مشهد ---- دور است خانه ی ما

ای کاش چون پرنده ---- پر می گشودم آنجا

پر می زدم به سوی ---- آن گنبد طلایی

یک شعر می سرودم ---- از شوق روشنایی

یک گوشه می نشستم ---- در بین آن هیاهو

آرام در پناهت ---- چون بره های آهو

از بند غصه و غم ---- من را تو می رهاندی

با مهر بر لبانم ---- لبخند می نشاندی

 

[Aby_ZM]

امام هشتممون ---- بود امام رضا

رضا که مهربانه ---- افتخار ایرانه

حرم او در مشهد ---- صفای خراسانه

 

[Aby_ZM]

چه نوری، چه رنگی
چه صحنِ قشنگی!

چه عطر و گلابی
چه موجی، چه آبی !

چه صحن تمییزی!
غریب و عزیزی

تو پاکی، تو نوری
نه پنهان، نه دوری

تو مهر و صفایی
امام رضایی

 

[Aby_ZM]

رضا که نور خداست
امام هشتم ماست
رئوف و مهربونه
دردامونو میدونه
میکنه ما رو دعوت
میریم مشهد زیارت
اونجا مثل بهشته
پر شده از فرشته
با پدر و مادرم
وقتی که میریم حرم
کنار در میمونیم
اذن دخول میخونیم
دست میذاریم رو سینه
به اون ماه مدینه
با ادب و احترام
میگیم به آقا سلام
قربون قبر پاکت
چه عطری داره خاکت
کاشکی میشد که من هم
اینجا کبوتر بشم
پر بکشم تا خدا
توی حریم رضا