تاریخ ایران تاریخ ایران از سقوط نهاوند تا مرگ افشین

  • نویسنده موضوع Sara_D
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 95
  • بازدیدها 1,261
  • کاربران تگ شده هیچ

Sara_D

ناظر ارشد رمان
پرسنل مدیریت
ناظر ارشد رمان
تاریخ ثبت‌نام
30/5/20
ارسالی‌ها
1,288
پسندها
16,312
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • پرسنل مدیریت
  • #31
جزیه‌ مالیات‌ سرانه‌ و خراج‌ مالیات‌ ارضی‌ بود که‌ ذِمّیها مادام‌ که‌ مسلمان‌ نشده‌ بودند طبق‌ قوانین‌ خاصی‌ می‌بایست‌ بپردازد. چون‌ رفته‌ رفته‌ میزان‌ این‌ مالیاتها بالا می‌رفت‌ و قدرت‌ پرداخت‌ در مردم‌ نقصان‌ می‌یافت‌، ذمّیها برای‌ آنکه‌ از پرداخت‌ این‌ باجها آسوده‌ شوند اسلام‌ می‌آوردند و مزارع‌ خویش‌ را فرو می‌گذاشتند و به‌ شهرها روی‌ می‌آوردند و با این‌ حال‌ حجّاج‌ همچنان‌ جزیه‌ و خراج‌ را از آنها مطالبه‌ می‌کرد. کارگزاران‌ حجّاج‌ به‌ او نوشته‌ بودند که‌ «مالیات‌ رو به‌ کاستی‌ گذاشته‌ است‌ زیرا اهل‌ ذمّه‌ مسلمان‌ و شهرنشین‌ شده‌اند» حجّاج‌ برای‌ آنکه‌ «عواید بیت‌المال‌ اسلام‌» نقصان‌ نپذیرد فرمان‌ داد که‌ کسی‌ را رها نکنند تا از ده‌ به‌ شهر کوچ‌ نماید و نیز امر کرد که‌ از نو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

Sara_D

ناظر ارشد رمان
پرسنل مدیریت
ناظر ارشد رمان
تاریخ ثبت‌نام
30/5/20
ارسالی‌ها
1,288
پسندها
16,312
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • پرسنل مدیریت
  • #32
داستان‌ قیام‌ عبدالرّحمن‌ چه‌ بود؟

۱۸-۱۰- داستان‌ خروج‌ عبدالرّحمن‌ بن‌ محمّد بن‌ اشعث‌ را تاریخها به‌ تفصیل‌ نوشته‌اند. عبدالرّحمن‌ از اشراف‌ قحطان‌ بود و از جانب‌ حجّاج‌ در زابل‌ امارت‌ داشت‌ و خواهر او را که‌ میمونه‌ نام‌ داشت‌ حجّاج‌ برای‌ محمّد پسر خود به‌ زنی‌ گرفته‌ بود وقتی‌ حجّاج‌ نامه‌ای‌ تند بدو نوشت‌: «که‌ مالها بستان‌ از مردم‌، و سوی‌ هند و سند تاختنها کن‌ و سر عبداللّه‌ عامر در وقت‌ نزدیک‌ من‌ فرست‌، عبدالرّحمن‌ که‌ داعیه‌ی‌ سروری‌ داشت‌ و بهانه‌ی‌ سرکشی‌ می‌جست‌ نپذیرفت‌ و برآشفت‌ «پس‌ نامه‌ی‌ حجّاج‌ جواب‌ کرد که‌ تاختن‌ هند و سند کنم‌ اما ناحق‌ نستانم‌ و خون‌ ناحق‌ نریزم‌». پس‌ عبدالرّحمن‌ با لشکر خود که‌ اهل‌ عراق‌ و دشمن‌ حجّاج‌ بودند هم‌داستان‌ شدند. حجّاج‌ را خلع‌...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

Sara_D

ناظر ارشد رمان
پرسنل مدیریت
ناظر ارشد رمان
تاریخ ثبت‌نام
30/5/20
ارسالی‌ها
1,288
پسندها
16,312
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • پرسنل مدیریت
  • #33
درباره‌ی‌ فرجام‌ کار این‌ عبدالرّحمن‌ نوشته‌اند که‌ چون‌ از حجّاج‌ شکست‌، بگریخت‌ و از راه‌ بصره‌ و فارس‌ و کرمان‌ به‌ سیستان‌ رفت‌ و «مردمان‌ او را به‌ سیستان‌ قبول‌ کردند». اما مفضل‌ بن‌ مهلب‌ و محمّد پسر حجّاج‌ به‌ تعقیب‌ او برآمدند و او مجبور شد سیستان‌ را فرو گذارد و به‌ زابلستان‌ به‌ زینهار زنبیل‌ رود. چون‌ برفت‌ خبر سوی‌ حجّاج‌ رسید و حجّاج‌ عمّاره‌ بن‌ تمیم‌ القیسی‌ (یالخمی‌) را به‌ رسولی‌ فرستاد سوی‌ زنبیل‌ و بیامد با زنبیل‌ خلوت‌ کرد و عهدها فرستاده‌ بود که‌ نیز اندر ولایت‌ تو لشکر من‌ نباید و از مال‌ تو نخواهم‌ و میان‌ ما دوستی‌ و صلح‌ باشد بر آن‌ جمله‌ که‌ عبدالرّحمن‌ اشعث‌ را و فلانی‌ را از یاران‌ وی‌ سوی‌ من‌ فرستی‌. پس‌ عبدالرّحمن‌ را زنبیل‌ بند کرد و آن‌ مرد را، و بندی‌...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

Sara_D

ناظر ارشد رمان
پرسنل مدیریت
ناظر ارشد رمان
تاریخ ثبت‌نام
30/5/20
ارسالی‌ها
1,288
پسندها
16,312
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • پرسنل مدیریت
  • #34
در این‌ حادثه‌ بیشتر کسانی‌ که‌ به‌ یاری‌ ابن‌ اشعث‌ و به‌ دشمنی‌ حجّاج‌ برخاستند فقها و جنگیان‌ و موالی‌ بصره‌ و عراق‌ بودند. حجّاج‌ آنان‌ را به‌ سختی‌ شکنجه‌ داد. موالی‌ را پراکنده‌ کرد و هر کدام‌ را به‌ قوای‌ خود فرستاد و بر دست‌ هر یک‌ نام‌ قریه‌ای‌ که‌ او را بدانجا می‌فرستاد نقش‌ داغ‌ نهاد. حتی‌ زاهدان‌ و فقیهان‌ نیز که‌ در این‌ ماجرا بر ضدّ حجّاج‌ برخاسته‌ بودند عقوبت‌ دیدند. سعید بن‌ جبیر از آن‌ جمله‌ بود. وی‌ از زاهدان‌ و صالحان‌ آن‌ عصر محسوب‌ می‌شد و به‌ قدری‌ مورد محبت‌ و احترام‌ مردم‌ بود که‌ اگر چند عرب‌ نبود، مردم‌ بر خلاف‌ رسوم‌ پشت‌ سرش‌ نماز می‌خواندند. گویند وقتی‌ او را دستگیر کردند و پیش‌ حجّاج‌ بردند از او پرسید: «وقتی‌ تو به‌ کوفه‌ درآمدی‌ با آنکه‌ جز عربان‌ کسی‌ حق‌...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

Sara_D

ناظر ارشد رمان
پرسنل مدیریت
ناظر ارشد رمان
تاریخ ثبت‌نام
30/5/20
ارسالی‌ها
1,288
پسندها
16,312
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • پرسنل مدیریت
  • #35
داستان‌ قیام‌زیدبن‌ علی‌ چه‌ بود؟

– از رسواییهای‌ بزرگ‌ امویان‌ در این‌ دوره‌، خشونت‌ و قساوتی‌ بود که‌ در فرونشاندن‌ قیام‌ زید بن‌ علی‌ بن‌ حسین‌ و پسرش‌ یحیی‌ نشان‌ دادند. این‌ زیدبن‌ علی‌ نخستین‌ کسی‌ بود از خاندان‌ علی‌ (ع‌) که‌ پس‌ از واقعه‌ی‌ کربلا، بر ضدّ بنی‌ امیه‌ طغیان‌ کرد و در صدد به‌ دست‌ آوردن‌ خلافت‌ افتاد. وی‌ یک‌ چند پنهانی‌ به‌ دعوت‌ مشغول‌ می‌بود و زمینه‌ی‌ شورش‌ و خروج‌ آماده‌ می‌کرد. در این‌ مدت‌ بسا که‌ نهانگاه‌ خویش‌ را از بیم‌ دشمنان‌ عوض‌ می‌کرد. گذشته‌ از کوفه‌ که‌ در آن‌ زمینه‌ی‌ افکار را برای‌ خویش‌ آماده‌ کرده‌ بود چندی‌ نیز به‌ بصره‌ رفت‌ و در آنجا هم‌ به‌ جمع‌ یاران‌ و تهیه‌ی‌ همدستان‌ پرداخت‌. با این‌ همه‌ وقتی‌ نوبت‌ اقدام‌ فرا رسید والی‌ کوفه‌، چنان‌...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

Sara_D

ناظر ارشد رمان
پرسنل مدیریت
ناظر ارشد رمان
تاریخ ثبت‌نام
30/5/20
ارسالی‌ها
1,288
پسندها
16,312
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • پرسنل مدیریت
  • #36
ایشان‌ او را به‌ خدای‌ تعالی‌ سوگند دادند، و به‌ عهود و مواثیق‌ مستحکم‌ گردانیدند و مبالغه‌ی‌ بسیار نمودند. زید به‌ کوفه‌ آمد و شیعه‌ فوج‌ فوج‌ بیعت‌ می‌کردند تا پانزده‌ هزار مرد از اهل‌ کوفه‌ بیعت‌ کردند به‌ غیر از اهل‌ مداین‌ و بصره‌ و واسط‌ و موصل‌ و خراسان‌، چون‌ کار تمام‌ شد…آن‌گاه‌ دعوت‌ آشکار کرد و یوسف‌ بن‌ عمر که‌ از طرف‌ بنو امیه‌ امیر کوفه‌ بود، لشکری‌ جمع‌ کرد و جنگی‌ عظیم‌ کردند و آخر لشکر زید متفرق‌ شدند و او با اندک‌ فوجی‌ بماند و جنگی‌ عظیم‌ کرد ناگاه‌ به‌ تیری‌ که‌ بر پیشانی‌ او آمد کشته‌ شد. یاران‌، او را دفن‌ کردند و آب‌ بر سر او براندند تا گور او پیدا نباشد و او را از خاک‌ برنیارند. یوسف‌ بن‌ عمر در جستن‌ کالبد او سعی‌ نمود و بازیافت‌ و فرمود تا صلبش‌ کردند و مدتی‌...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

Sara_D

ناظر ارشد رمان
پرسنل مدیریت
ناظر ارشد رمان
تاریخ ثبت‌نام
30/5/20
ارسالی‌ها
1,288
پسندها
16,312
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • پرسنل مدیریت
  • #37
داستان‌ قیام‌ یحیی‌ بن‌ زید چه‌ بود؟

۱۸-۱۲- پس‌ از زید پسرش‌ یحیی‌ در خراسان‌ برخاست‌. اما او نیز مانند پدر کشته‌ شد و با قتل‌ او دست‌ بنی‌امیه‌ دیگر بار آلوده‌ به‌ خون‌ یک‌ بی‌گنـ*ـاه‌ دیگر گشت‌. این‌ یحیی‌، در همان‌ روزهایی‌ که‌ پدرش‌ به‌ یاری‌ کوفیان‌ با بنی‌امیه‌ به‌ ستیزه‌ برخاست‌، در کوفه‌ جان‌ خود را در خطر دید. از این‌ رو اندکی‌ بعد از قتل‌ پدر پنهانی‌ از کوفه‌ بگریخت‌ و با چند تن‌ از یاران‌ خویش‌ به‌ خراسان‌ رفت‌. در سرخس‌، خوارج‌ که‌ با بنی‌امیه‌ میانه‌ای‌ نداشتند در صدد برآمدند با او همدست‌ شوند و سر به‌ شورش‌ برآورند. اما یاران‌ یحیی‌ او را از اتحاد با خوارج‌ بازداشتند و او به‌ بلخ‌ رفت‌. در آنجا به‌ تدارک‌ کار خویش‌ پرداخت‌ و یاران‌ بر وی‌ گرد آمدند. یوسف‌ بن‌ عمر که‌ زید...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

Sara_D

ناظر ارشد رمان
پرسنل مدیریت
ناظر ارشد رمان
تاریخ ثبت‌نام
30/5/20
ارسالی‌ها
1,288
پسندها
16,312
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • پرسنل مدیریت
  • #38
نصر او را رها کرد و بنواخت‌ و نزد خلیفه‌ روانه‌ نمود اما به‌ حکمرانان‌ بلاد خراسان‌، از سرخس‌ و طوس‌ و ابرشهر ] که‌ نیشابور باشد [ دستور داد که‌ او را رها نکنند تا در خراسان‌ بماند. چون‌ یحیی‌ به‌ بیهق‌ رسید از بیم‌ گزند یوسف‌ بن‌ عمر، بهتر آن‌ دید که‌ به‌ عراق‌ نرود و در خراسان‌ بماند همانجا نیز بماند و دعوت‌ آغاز کرد. صد و بیست‌ کس‌ با او بیعت‌ کردند. با همین‌ اندک‌ مایه‌ نفر آهنگ‌ ابرشهر کرد و بر عمرو بن‌ زراره‌ که‌ فرمانروای‌ آن‌ شهر بود فائق‌ آمد. پس‌ از آن‌ به‌ هرات‌ و جوزجانان‌ رفت‌ و در آنجا عده‌ای‌ دیگر از مردم‌ خراسان‌ بدو پیوستند اما چندی‌ بعد لشکری‌ که‌ نصربن‌ سیار به‌ دفع‌ او فرستاده‌ بود با او تلاقی‌ کرد. جنگی‌ سخت‌ و خونین‌ روی‌ داد. یحیی‌ با یارانش‌ کشته‌ شدند (رمضان‌ ۱۲۵...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

Sara_D

ناظر ارشد رمان
پرسنل مدیریت
ناظر ارشد رمان
تاریخ ثبت‌نام
30/5/20
ارسالی‌ها
1,288
پسندها
16,312
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • پرسنل مدیریت
  • #39
این‌ مایه‌ ستمکاری‌ که‌ از بنی‌امیه‌ و عمّال‌ آنها صادر می‌شد خاطر مسلمانان‌ خاصّه‌ موالی‌ را از آنها رنجور و رمیده‌ می‌کرد. اما آنچه‌ آنها را تا لـ*ـب‌ پرتگاه‌ سقوط‌ کشانید، تعصّب‌ و اختلاف‌ شدیدی‌ بود که‌ بین‌ یمانیها و مضریها از دیرباز درگرفته‌ بود و در آخر روزگار بنی‌امیه‌ ستیزه‌های‌ خانوادگی‌ را در بین‌ قوم‌ سبب‌ گشته‌ بود. دشمنی‌ میان‌ دو قبیله‌ در تاریخ‌ عرب‌ سابقه‌ی‌ طولانی‌ دارد اما بی‌خردی‌ و خودکامگی‌ ولیدبن‌ یزید خلیفه‌ی‌ اموی‌، مقارن‌ این‌ ایام‌ آن‌ را تجدید کرد. خالد بن‌ عبداللّه‌ قسری‌ که‌ یمانی‌ بود در زمان‌ یزید بن‌ عبدالملک‌ و برادرش‌ هشام‌ مدتی‌ در عراق‌ حکومت‌ کرده‌ بود. یوسف‌ بن‌ عمر ثقفی‌ که‌ پس‌ از او به‌ حکومت‌ عراق‌ منصوب‌ شد در صدد برآمد که‌ او را به‌ حبس‌ باز...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

Sara_D

ناظر ارشد رمان
پرسنل مدیریت
ناظر ارشد رمان
تاریخ ثبت‌نام
30/5/20
ارسالی‌ها
1,288
پسندها
16,312
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • پرسنل مدیریت
  • #40
اموی ها چگونه‌ سقوط‌ کردند؟

۱۸-۱۳- بدین‌ گونه‌ کار خلافت‌، دستخوش‌ هرج‌ و مرج‌ و عرصه‌ی‌ تعصّب‌ و نزاع‌ یمانیها و مضریها گشت‌. زیرا مضریها نیز چندی‌ پس‌ از مرگ‌ یزید که‌ بیش‌ از شش‌ ماه‌ خلافت‌ نکرد مروان‌ بن‌ محمّد را به‌ خلافت‌ برداشتند و بار دیگر یمانیها را زبون‌ کردند.

این‌ هرج‌ و مرج‌ مایه‌ی‌ ضعف‌ دولت‌ بنی‌امیه‌ گشت‌. خاصّه‌ که‌ در خراسان‌ مرکز دعوت‌ عبّاسیان‌ نیز، بر اثر این‌ نزاع‌ و تعصّب‌، بنی‌امیه‌ مجال‌ سرکوبی‌ مخالفان‌ خویش‌ را نمی‌یافتند. شیپور انقلاب‌ طنین‌ افکنده‌ بود و دشمنان‌ هر چند سال‌، در گوشه‌ای‌ از مملکت‌ قیام‌ می‌کردند. سقوط‌ بنی‌امیه‌ قطعی‌ و حتمی‌ بود.

خراسان‌ مهد افسانه‌های‌ پهلوانی‌ ایران‌، که‌ از مرکز حکومت‌ عربی‌ دورتر بود، بیش‌ از هر جا برای‌ قیام‌...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا