فال شب یلدا

متفرقه‌ی تاریخی مطالب کهن

  • نویسنده موضوع ISET1
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 180
  • بازدیدها 33,102
  • کاربران تگ شده هیچ

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,866
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • #161

دوستان عیاش از قصه های قدیمی کوتاه​


در روزگاران قدیم مردی بود ثروتمند و این مرد فرزندی داشت عیاش. هرچه پدر به فرزند خود نصیحت می‌کرد که با دوستان بد معاشرت مکن و دست از این ولخرجی‌ها بردار که دوست ناباب بدرد نمی‌خورد و این‌ها عاشق پولت هستند، جوان جاهل قبول نمی‌کرد تا اینکه مرگ پدر می‌رسد پدر می‌گوید فرزند با تو وصیتی دارم من از دنیا می‌روم، ولی در آن مطبخ کوچک را قفل کردم و این کلیدش را به دست تو می‌دهم، در توی آن مطبخ یک بند به سقف آویزان است هر موقع که دست تو از همه جا کوتاه شد و راهی به جایی نبردی برو آن بند را بینداز گردن خودت و خودت را خفه کن که زندگی دیگر به دردت نمی‌خورد.

پدر از دنیا می‌رود و پسر با دوستان و معاشران خود آنقدر افراط می‌کند و به عیاشی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Seta~

ناظر داستان کوتاه
سطح
44
 
ارسالی‌ها
6,051
پسندها
41,313
امتیازها
84,376
مدال‌ها
76
  • #162
ناصرالدین شاه و امپراطور آلمان

در بهار ۱۸۷۸ مسيحي ناصرالدين شاه براي تماشاي نمايشگاه به پاريس مي‌رود، از برلن مي‌گذرد. مهمان گيوم اول امپراتور آلمان است و در قصر

سلطنتي منزل دارد. … گيوم اول مردي بود درويش مسلك، در قصر سلطنتي سكني نكرد. خانة پدريش عمارتي ساده بود. اخوي در سفر اول بديدن

آن عمارت رفته بود، تختخواب آن تختخواب آهني دو توماني بوده است. لباسش وصله مي‌خورده است، سالي چهار كرور عايدي شخصي داشت و

همينقدر سويل( حقوق ). … كارخانه‌ها دستور داشتند براي اولين سال هزار هزار چرخ خياطي، خراطي، افزار نجاري، آهنگري و حرف ديگر تدارك

كنند. در عرض سال هر كس به امپراتور عريضة تقاضا مي‌داد بفراخور حال او افزار كار و سرمايه باو داده مي‌شد. شخصاً زياد مدبر نبوده است لكن

استقامت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Seta~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Rigina

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,866
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • #163
داستانی از شاه عباس

شاه عباس از وزیر خود پرسید:"امسال اوضاع اقتصادی كشور چگونه است؟"
وزیر گفت:"الحمدالله به گونه ای است كه تمام پینه دوزان توانستند به زیارت كعبه روند!"
شاه عباس گفت:"نادان! اگر اوضاع مالی مردم خوب بود می بایست كفاشان به مكه می رفتند نه پینه دوزان، چون مردم نمی توانند كفش بخرند ناچار به تعمیرش می پردازند، بررسی كن و علت آن را پیدا نما تا كار را اصلاح كنیم.

منبع: سراي تاريخ
 

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,866
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • #164
تری‌داتس سردار شجاع هخامنشی

ارتش اسكندر به تخت جمشيد نزديك شده يود. تری‌داتس نيروهای خود را در پلكان ورودی كاخ جای داد زيرا با اينكه تخت جمشيد يك دژ جنگی نبود ولی به دليل اينكه از سنگ ساخته شدن آن اگر پلكان ورودی مسدود می‌شد كسی نمی‌توانست وارد آن شود. 20 سرباز ايرانی در مقابل صد هزار سرباز بيگانه ايستاد و هر زمان كه يك سرباز در پلكانها می‌افتاد سربازی ديگر جای او را می گرفت.
جنگ نگهبانان كاخ با مهاجمان از بامداد تا نيمروز ادامه يافت و تا همگی آنها كشته نشدند سربازان اسكندر نتوانستد وارد كاخ شوند.

پارمه‌نيون يكی از يونانيون شيفته اسكندر كه او را در جنگ همراهی می‌كرد در كتاب خويش می نويسد: تری‌داتس را كه با خوردن بيش از ده زخم به سختی مجروح شده بود را بر روی تخته‌ای انداختند و به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,866
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • #165
زمانی که گاندی به بریتانیا رفت روزنامه نگاری از او پرسید :

چرا لباسی را پوشیده اید که بدن شما را کامل نمیپوشاند؟

گاندی پاسخ داد : چون من نماینده مردمی برهنه و گرسنه هستم.

منبع: اپ
 

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,866
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • #166
حکایت چاه چهل دختران فهرج - یزد چیست؟

زمانی که اعراب شهرها را تصرف می‌کردند و دختران ایرانی را اموال خود می‌دانستند قبل از آنکه به شهر « فهرج - یزد » هجوم آورند دختران این شهر تصمیم گرفتند جان دهند تا دست اعراب متجاوز به تن آنها نرسد ، از این روی خود را یکی پس از دیگری داخل این چاه انداختند.

منبع: اپ
 

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,866
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • #167
میدونید عبارت “سر خر” از کجا اومد؟ بخونیدش جالبه

روزی ملائی سوار بر خر از دهی به دهی دیگر میرفت. در میان راه عده ای از جوانان که ش*ر..اب خورده و م**س.ت بودند راه را بر او می بندند و یکی از آنها جامی را پر از ش*ر..اب به او تعارف می کند.

مرد استغفرالله گویان سرباز زد و ولی جوانان دست بردار نبودند. بلاخره یکی از آنها خنجری زیر گلویش گذاشت و تهدید کرد که اگر ش*ر..اب تعارفی را نخورد کشته میشود.

مرد برای حفظ جان راضی شده و با اکراه جام گرفته و رو به آسمان گفت:
خدایا تو می دانی که من بخاطر حفظ جانم این ش*ر..اب را می خورم.
چون جام را به لب نزدیک کرد ناگهان خرش شروع به تکان دادن سرخود کرد و سر خر به جام ش*ر..اب خورد و ش*ر..اب بر زمین ریخت و جوانان خندیدند….

مرد نیز با دلخوری گفت:
پس از عمری خواستیم شرابی حلال...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,866
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • #168
گویند در سفر عتبات در طاق کسری، ناصرالدین شاه گفته بود: من عادل ترم یا انوشیروان؟ پس از تملقات، حضار گفتند: شما
شاه میگوید: شما که به چاپلوسی گفتید، ولی من عادل ترم‌. انوشیروان امثال بزرگمهر در اطرافش بودند و در اطراف من شماها هستید”.

منبع: گزارش ایران اثر مخبرالسلطنه هدایت صفحه ۱۱۶
 

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,866
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • #169
سل یکی از بیماری‌های شایع کشورش بخصوص در مناطق محروم بود! و هیچ متخصص بیماری‌های ریوی در کشورش نبود. برای همین و با هدف کمک به مردمش به فرانسه رفت و تخصصش رو در زمینه بیماری‌های ریوی گرفت و به عنوان اولین پزشک ایرانی با تخصص بیماری‌های ریوی به ایران بازگشت، حالا برای درمان نیاز به یک مرکز با تجهیزات روز دنیا داشت، خودش دست به کار شد و در تهران مرکزی با استانداردهای روز جهان برای بیماران ریوی ساخت و شروع به درمان بیماران سل کرد. دکتر مسیح دانشوری، روحش شاد

منبع: تالاب
 

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,866
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • #170
مانی که به زکریای رازی ماموریت پیدا کردن محل مناسب برای ساخت بیمارستان بغداد داده میشه، زکریا در اطراف شهر و نقطه‌های مشخصی، گوشت آویزان میکنه و در نهایت نقطه‌ای که در اون گوشت با آرام‌ترین سرعت فاسد میشده را به عنوان محل مناسب پیشنهاد میکنه !

منبع: تالاب
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا