• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

وان شات وانشات رمان پرنسس تاریکی(بخش اول) | Ghazaleh.Sh کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Ghazaleh.Sh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 20
  • بازدیدها 1,551
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
17/3/19
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,327
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #21
وقتی آلارا و مکس همراه با زن و مرد میان‌سال وارد شدند، می‌توانست بوی ترس را استشمام کند «جودیت» عمه‌ی امیلی بیشتر در شوک بود تا از آن‌که بترسد و «رابرت» شوهر عمه‌ی امیلی هم داشت با هوشیاری اطراف‌ را برانداز می‌کرد، به حد مرگ ترسیده بود لاکن در ظاهر بی‌تفاوت بود تا همسرش را آرام نگه دارد «آلارا» هم گویی اسباب بازی محبوبش را از او گرفته بودند، مغموم ایستاده بود البته ظاهر سنگی‌اش بی‌تفاوت بود؛ با ورود پر سر و صدای دو خون‌آشام و دو انسان که یکی‌شان نیمه‌هوشیار و دیگری دختری جیغ‌جیغو بود، اخم‌هایم خودکار در هم رفت. «پیتر» و «سوزان» عمه‌زاده‌های لعنتی امیلی دردسرساز بودند لاکن با مردنشان موافق نبودم؛‌ سوزان که ترسیده بود پشت تنها صلاحش قایم شد «جیغ‌های بنفش زنانه»اش، آنقدر جیغ جیغ کرده بود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا