ادامه بدم؟


  • مجموع رای دهندگان
    11

-Sni∆

گوینده آزمایشی
گوینده آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
18/8/19
ارسالی‌ها
1,244
پسندها
16,969
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
سطح
24
 
  • #411

پدرم دلواپسِ آینده‌ی خواهرم است، اما حتی یک‌بار هم اتفاق نیفتاده که با هم به کافی شاپ بروند، در خیابان قدم بزنند و گاهی بلند بلند بخندند.

خواهرم نگران فشار خون پدرم است؛اما حتي يك بار هم نشده خواسته هايش را به تعويق بيندازد تا پدر كمي احساس آرامش كند.

مادرم با فکرِ خوشبختیِ من خوابش نمی‌برد. اما حتی یک‌بار هم نشده که با من در موردِ خوشبختی‌ام صحبت کند و بپرسد: فرزندم چه چیزی تو را خوشحال‌ می‌کند؟

من با فکرِ رنج و سختیِ مادرم از خواب بیدار می‌شوم. اما حتی یک‌بار هم نشده که دستش را بگیرم، با او به سینما بروم، با هم تخمه بشکنیم، فیلم ببینیم و کمی به او آرامش بدهم.

ما از نسلِ آدم‌های بلاتکلیف هستیم.
از یک‌طرف در خلوتِ خود، دلمان برای این و آن تنگ می‌شود،
از طرف دیگر، وقتی به هم...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

گوینده آزمایشی
گوینده آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
18/8/19
ارسالی‌ها
1,244
پسندها
16,969
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
سطح
24
 
  • #412
کتاب:سووشون
اثر:سیمین دانشور

#یک_تکه_کتاب
IMG_20191106_013850_088.jpg
شهرهاى ناشناس چه خوبند!
وقت و جاى آنست كه تصور كنى همه‌ى كسانى كه جلويت سبز مى‌شوند، آدم‌‌هاى مهربانى هستند.
وقت روياست ...
 
امضا : -Sni∆

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • #413


آن جا که قدم زنان دور می شوید و
باخودتان بحث میکنید که وجدانتان آسوده باشد
و جواب قانع کننده تان میشود :
"هیچکس از نبودن کسی نمیمیرد"
ما هم مثل آدم های دیگر .
با کدام منطق برای خودتان دلیل می آورید؟
آدم مُرده می گوید: ببخشید من مُـــردم !
نه آدم که میمیرد سکوت میکند ...
نگاهش طولانی به جایی خیره می ماند
آدم که میمیرد
درجواب تمام حرف ها
فقط سرش را تکان می دهد ،
لبخند میزند.

| مهدیه صالحی |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • #414


یکی یکی برایم فرستاد:
فردا قرار است
با دوستانش بیرون برود
و چقدر هم خوشحال است،
بعد هم فلان کلاس را دارد
که اصلا حوصله‌ اش
را ندارد،
بعد هم اگر بشود
می‌رود پیش
دوست قدیمی اش و ...
و من خندیدم
که میان این همه مشغله،
دل مشغولی من یادی از من نکرد ...
مواظب باشید
که پشیمان نشوید،
از اینکه بفهمید
زمانی که دلتان را مشغول آدم‌های الکی کرده بودید
کسی پشت خط منتظر مانده بود

| مهدیه صالحی |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • #415


نشسته بود، زدم روی شونش گفتم تنهایی بدنگذره ؟!
نباش تنها، یهو دیدی شصت سالت شده هنوز نشستی اینجاها
خیلی زود میگذره، نمی فهمی اصلا...
زمانو میگم که عمرمون قاطیش شده...
گفت: حرفای بزرگونه میزنی بچه،
تنهایی دو مدل داره؛
تنهایی قبل از بودنِ کسی
تنهایی بعد از بودنِ کسی...
گفتم: فرقشون چیه با هم آدمِ بزرگ ؟!
گفت: اولی که باشی میتونی به آدمای دیگه فکر کنی اصلا میتونی به همه چیز فکر کنی
ولی دومی دیگه نمیتونی به کسی و چیزی فکر کنی
مجبوری بشینی روی نیمکت پارک
فقط و فقط به خودش فکر کنی اونم تنهایی !

| مهدیه صالحی |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • #416
| پدر |

2017-08-01-03.16.05-1571363642740467655-693816760.jpg


پدر دیوار محکمی بود

ما روی سینه‌اش میخ می‌کوبیدیم

تا خنده‌های کوچکمان را قاب کنیم

مادر، پنجره‌ای میان سینه ی دیوار

و ما هر وقت دلمان می‌گرفت

روبروی او می‌ ایستادیم و آه می‌ کشیدیم

ما بچه‌های بدی بودیم

| ستاره جوادزاده |

تاپیک...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • #417
photo-2017-12-25-21-52-55.jpg


پدر یعنی شرف یعنی عشیره
پدر یعنی برند یک قبیله

| مهدی تاجیک |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • #418

photo-2017-03-16-23-20-18.jpg

ما بابا نداریم
راستش داریم اما اندازه ی یک سنگ مستطیلی است وسط بهشت زهرا که بالاش نوشته شادروان و پایینترش با خطی خوش، پدری مهربان و همسری فداکار، عکسش را هم تراشیده اند آن رو، با آن سیبیل مخملی و گونه ها ی توو رفته و موهایی که همیشه فر بود.
ما بابا نداریم
نه که از اولش نداشتیم، نه که به خوابمان نمی آید، خدا خواست که امتحانمان کند، که اشک مان را ببیند و ترس و بی پناهی ما را، که دنیا زمستان شود و تا جان دارد باران شور ببارد بروی لبهایمان.
ما بابا نداریم
اما راستش را بخواهید عکس باباهای شما را یواشکی نگاه میکنیم، یواشکی دوستش داریم، حتی وقتی فیلم رسیدن این سربازهای آمریکایی به خانه را می بینیم،...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • #419
AP8521-001.jpg


گفته‌ ام بارها و می‌گویم
بی وجودش حیات مکروه است

همه‌ی عمرتکیه‌ گاهم بود
پدرم نام کوچکش کوه است!

| امید صباغ نو |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • #420
photo-2017-02-24-18-53-35.jpg


کور بودیم و
غم های پدر را نمی دیدیم
مادرم اما بریل می دانست
هر شب دردها را
از روی پینه ی دست های پدر مرور می کرد...

| حسین غلامی خواه |​
 
امضا : SHIRIN.SH

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا