دیالوگ نویسی تمرین دیالوگ نویسی | ماهی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع NEGIN BARZAN~
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 39
  • بازدیدها 1,411
  • کاربران تگ شده هیچ

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/10/20
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,368
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
19
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
- عاشق شدن یعنی چی؟
- یعنی اون‌قدر براش بمیری که خودش هم نفهمه!
- اگه نفهمه، چه‌طور می‌خوای بهش ثابت کنی که عاشقشی؟
- اگه اون‌قدر عاشق باشه، دلش می‌لرزه!
- تو چه‌طور می‌فهمی؟
- منم اگه اون‌قدر عاشق باشم، از چشم‌هاش می‌فهمم!
- پس از چشم‌های منم فهمیدی؟
- کجای کاری؟ از وقتی چشم‌هات برام تَر شد، هرروز برات مردم!
 
آخرین ویرایش
امضا : NEGIN BARZAN~

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/10/20
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,368
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
19
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
- بیست و پنج روز از رفتنش گذشته!
- تو نمی‌خوای دست از شمردن روزهای رفتنش برداری مهیا؟
- چه‌طور دست بردارم وقتی بیست و پنج روزه که دیگه قلبم نمی‌تپه؟
 
امضا : NEGIN BARZAN~

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/10/20
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,368
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
19
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #13
- مردن جسم راحت‌تره!
- چطور؟
- آخه وقتی یه روح می‌میره، قلبت ترک می‌خوره؛ وقتی قلبت ترک خورد، جسمت نابود میشه؛ وقتی جسمت نابودشه، هیچی ازت باقی نمی‌مونه! پس مردن جسم، قبل از کشتن روح، آسون‌تره!
- کسی روحت رو کشته؟
- آره؛ دردش رو کشیدم که دارم ازش حرف می‌زنم. می‌دونی مسعود، وقتی یه چیزی رو کشیده باشی، بهتر می‌تونی ازش حرف بزنی، قمپز در نمی‌کنی!
 
امضا : NEGIN BARZAN~

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/10/20
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,368
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
19
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #14
- بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم دوستت ندارم!
- برای چی؟
- آخه یه کارهایی می‌کنی، آدم دیوونه‌ت می‌شه!
- پس به دنیای دیوونه‌ها خوش اومدی!
 
امضا : NEGIN BARZAN~

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/10/20
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,368
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
19
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #15
- چادرم رو بده!
- نمی‌خوای دست از سر چادرت برداری؟
- هروقت دست از سر تو برداشتم، دست از سر چادرم هم برمی‌دارم!
- یعنی این‌قدر برات بی‌ارزشم؟
- من هیچ‌وقت نگفتم بی‌ارزشی؛ گفتم ارزش من رو نگه‌دار! اون‌قدری برای تو ارزش قائلم که برای خودم هم ارزش قائلم!
 
امضا : NEGIN BARZAN~

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/10/20
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,368
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
19
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #16
- می‌دونی من شبیه کیم؟
- شبیه کی؟
- شبیه ماه؛ کلی ستاره دور خودم جمع کردم، اما هیچ‌کدومشون حال ماه رو درک نمی‌کنن! می‌دونی چیه؟
- چی؟
- تو هم مثل همون ستاره‌هایی؛ همیشه می‌گی من رو می‌شناسی، اما هیچ‌وقت من رو نشناختی!
- ولی من مثل ستاره‌ها نیستم!
- ما توی زمینیم؛ زمین یه قمر داره، نه دوتا! توام یکی از همون ستاره‌هایی!
 
امضا : NEGIN BARZAN~

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/10/20
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,368
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
19
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #17
- می‌دونی وقتی موهای عشقت رو با دست‌های خودت می‌زنی و حتی نمی‌تونی کنارش گریه کنی، یعنی چی؟
- آره، می‌دونم!
- چطور می‌دونی وقتی هیچ‌وقت این اتفاق برای عزیزت نیوفتاده!
- مگه هر عزیزی فقط اون کسیه که عاشقشی؟ من موهای برادرم رو خودم تراشیدم؛ می‌دونی چه حسی داشت؟ حس مرگ؛ انگار داشتن من رو توی گور چال می‌کردن!
- برادرت که زجرت داد!
- اون ظالم بود، اما از ته دلش نبود! ظلم کرد، نباید پشتش بهش ظلم کنم! چشم‌های قرمزم رو دید، شرمنده شد؛ نمی‌خواستم شرمنده ببینمش، اما گاهی آدم‌ها با یه تلنگر همه‌چیز یادشون میاد!
 
امضا : NEGIN BARZAN~

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/10/20
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,368
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
19
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #18
- هیچ‌وقت پشتم نباش!
- چرا؟
- چون وقتی پشتمی، احساس می‌کنم ازم دوری‌.
- پس کجا باشم؟
- باهام راه بیا! مشکلات رو قدم‌ به قدم هم دیگه پاک کنیم؛ نه این‌که من یه مشکل داشته باشم و تو تنهایی پشتم همه‌چیز رو پاک کنی!
 
امضا : NEGIN BARZAN~

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/10/20
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,368
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
19
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #19
- الان قهری؟
- مگه ماها با هم دوستیم که قهر باشم؟
- پس چی هستیم؟
- هیچی، دوتا غریبه که یه روز هم رو توی پیاده‌رو دیدن و بی‌تفاوت از کنار هم گذاشتن!
- پس چرا الان قیافه‌ت تو همه؟
- قیافه‌ی من تو همه؟ برو بابا! فِیس من کلاً من رو دلخور نشون می‌ده!
- اما بیشتر به نظر میاد از حرفم دلگیر شده باشی!
- من از حرف‌های بی‌ارزش غریبه‌ها دلگیر نمی‌شم؛ چون اصلاً غریبه‌ها رو آدم حساب نمی‌کنم و این یعنی تو برای من آدم هم نیستی!
 
امضا : NEGIN BARZAN~

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/10/20
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,368
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
19
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #20
- امروز بارمان رو دیدی چه تیپی زده بود؟
- دقت کردی همیشه ما آدم‌ها همه‌چیز رو تو تیپ و ماشین یارو می‌بینیم؟
- خب؛ خوبه دیگه؟
- دِ نه دِ؛ وقتی یه نفر پول و ماشین و قیافه داشته باشه، اما تو رو خار و تحقیرت کنه و با اخلاق بدش، تو رو بدجور برنجونه؛ تازه می‌فهمی چه اشتباهی کردی و اون آدم، اصلاً آدم نیست؛ یه موجود حقیر و کوچیکه که با کوچیک کردن دیگران، خودش رو بزرگ نشون می‌ده! من دیروز اون‌قدر از این آدم‌ها خوردم که فرق بین آدم و یه موجود صغیر رو می‌فهمم!
 
امضا : NEGIN BARZAN~

موضوعات مشابه

عقب
بالا