متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها خاطرات خانه‌ی پدری

  • نویسنده موضوع Ghazaleh.Sh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 135
  • بازدیدها 2,437
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #11
با یک دل غمگین به جهان شادی نیست
تا یک ده ویران بود، آبادی نیست
تا در همۀ جهان یکی زندان هست
در هیچ کجای عالم آزادی نیست
#اسماعیل_خویی
یادش گرامی...
 

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #12
مادر تنها کسیه که
میتونه جای خالی همرو پر کنه
ولی جای اون رو
هیچکس دیگه‌ای نمیتونه پر کنه...
 

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #13
روزهایی پر از خاطرات تکرار نشدنی
روزهایی پر از عطر شمعدانی
روزهایی به زیبایی گل‌های اقاقی
روزهایی دور از حالا
یاد باد آن روزگاران...
 

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #14
منم بگم چیا دارم
یه بدهی هزارو پانصد تومانی دارم که طلبکارم فوت کرده و قرارمون بوده که طلبش رو فقط بدست خودش برسونم که نیست
و
یارانه مادر خدا بیامرزم رو که پرسنل فلان ارگان حکومتی بودند رو یک ماه قطع کردند بعد که تحقیق کردم، گفتند کد ملیشون ثبت نشده در سیستم، بعد تلفنی کد ملی رو دادم ، بعد ماه بعدش دوباره یارانه اعمال شد و دادند، بعد اون ماه قبل رو که ندادند، رو نفهمیدم چه کسی خورد و بالا کشید
ماشین خارجی ندارم، ولی اوناییکه ماشین خارجی دارن رو دوست دارم (البته آقایون منظوره اونم بالای ۱۱۰ سال سن )
و
سرویس بهداشتی هم از پارک سر کوچه استفاده میکنم که گاهی قفل هست و کمی مشکل پیش میاد ، ولی چون می‌خوام حال کارتن خوابها رو درک کنم ، باید انجام بدم
البته گاهی سرویس بهداشتی ها اُپن هست مثل...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #15
مردی رو میشناسم
که جمعه رابسیار دوست می دارد
نه اینکه دلتنگ نباشد
وبیقرار
نه ...
او خوب می داند
جمعه یک عاشقانه ی آرام است
صبح در آغوش آرامشش
می خوابد
و ظهرش را به طعم مهرجانانه ای به عصر پیوند می دهد
او خوب می داند
چگونه عصرش را بدون تلخی قهوه
به شبی دلچسب بیاویزد
او همان عاشقانه ی ارام من است !
 

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #16
آسمان چشم او آیینه کیست
آن که چون آیینه با من روبرو بود
درد و نفرین درد و نفرین بر سفر باد
سرنوشت این جدایی دست او بود
آه . . .
گریه مکن که سرنوشت
گر مرا از تو جدا کرد
عاقبت دلهای ما
با غم هم آشنا کرد
با غم هم آشنا کرد
چهره اش آیینه کیست
آن که با من روبرو بود
درد ونفرین بر سفر
این گناه از دست او بود
این گناه از دست او بود
ای شکسته خاطر من
روزگارت شادمان باد
ای درخت پر گل من
نو بهارت ارغوان باد
ای دلت خورشید خندان
سینه تاریک من
سنگ قبر آرزو بود
سنگ قبر آرزو بود
آنچه کردی با دل من
قصه سنگ و سبو بود
من گلی پژمرده بودم
گر تو را صد رنگ و بو بود
ای دلت خورشید خندان
سینه تاریک من(آرتوش)
 

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #17
اگر من به بهشت بروم
زندگی جاودانه در کنار جوی روان ش*ر..اب
و عسل و درختان میوه
و حوریهای رقصان به چه کارم خواهد آمد
وقتی در زندگی محدود
و کوتاهم در این جهان حسرت جرعه ای آزادی،
کمی مسافرت
و دیدن کشورها
و یک زندگی نرمال
و بدور از استرس به دلم مانده؟
آیا من قرار است میلیاردها سال در یک جهان مفروض فقط بخورم
و بخوابم بدون اینکه خاطراتم در این جهان رهایم کند؟
آیا در زیر سایه درخت بهشتی با خود نخواهم گفت به چه جرمی آن همه رنج کشیدیم
و تحقیر شدیم
و آه کشیدیم؟
من میلیاردها سال در حالی که مینوشم و کام میگیرم با خود نخواهم اندیشید در کشوری که زاده شدم چه بدیهیاتی حرام بود و چه بایدهایی نباید بود؟
کاش بهشت بجای باغ عدن یک فراموشخانه باشد
وگرنه چگونه می شود تا ابد با خاطرات زیستن در این...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #18
خدا کند یک اتفاق خوب بیـفتد وسط زندگیمان
آری همینجا
وسط بی حوصلگی های روزانه مان ،
نگرانی های شبانه مان ،
وسط زخم های دلمان ...
آنجا که زندگی را هیچوقت زندگی نکردیم ...
یک اتفاق خوب بیفتد
که خاطرات سالها جنگیدن و خواستن و نرسیدن از یادمان برود…
آنگونه که یک اتفاق خوب
همین الان ؛
همین ساعت ؛
همین حالا ؛
از پشت کوه های صبرمان طلوع کند و
غروب همه غصه هایمان باشد...
خدایا
کمی
"پایان خوش"
می خواهم برای این روزها و شبهایمان...
 

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #19
محبوب‌ترین جمله نزد زنان
دوستت دارم است. نزد مردان چه؟
محبوب‌ترین جمله برای ایشان چیست؟
نزد مردان ، معادل «دوستت دارم» چیست؟
آیا سخنی جاندار و جمله‌ای کلیدی وجود دارد که باتری جان ایشان را شارژ کند و آنان را اوج دهد؟
بله. این جمله: به تو افتخار می‌کنم.
مرد، اقتدار طلب است.
عاشق‌پیشه است.
پناهگاه زن است.
با عنایت به ساختار روانی، شخصیّتی و حتّی جسمانی مرد، می‌گوییم:
جملۀ به تو افتخار می‌کنم
همان اندازه به مردان انرژی می‌دهد که جملۀ دوستت دارم به زنان نیرو می‌بخشد.
 

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #20
جمع کن برویم،
ما را چه به اینجا؟
اینجا که آدم‌هایش از کاه، کوه می‌سازند و از کوه، کاه...
اینجا که دم زدن از اقتصاد و سیاست و تورم،
صرف ادعای روشن‌فکری است
و مهم نیست که هیچ‌کس هیچ حرکتی نمی‌کند،
مردم همه لب و دهان شده‌اند،
اینجا هیچ بالقوه‌ای بالفعل نمی‌شود، همه فقط حرف می‌زنند،
آن‌هم نه جایی که باید،
دقیقا همان جایی که نباید!
اینجا آدم‌ها به آخر و عاقبت هیچ چیز فکر نمی‌کنند،
اینجا عده‌ای بخاطر منفعتشان محبت می‌کنند
و عده‌ای بخاطر محبتشان،
آسیب می‌بینند.
اینجا آدم‌ها گیج شده‌اند
و زندگی یادشان رفته،
انسانیت یادشان رفته،
شرافت یادشان رفته...
جمع کن برویم کوهی، جنگلی، بیابانی چیزی،
جایی که خوب باشد، سبز باشد، پرت باشد
جایی که آرام باشد، بکر باشد،
جایی که آدم نداشته باشد...
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا