گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان مخاطب | دلناز نیازی کاربر انجمن یک رمان

BlaCkfloWeR

مدیر بازنشسته طبیعت
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
17/4/21
ارسالی‌ها
979
پسندها
14,765
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
سطح
24
 
  • #11
سلام عزیزم
من که نقد خاصی ندارم و فقط می تونم بگم رمان زیباییه :408:
 
امضا : BlaCkfloWeR

DELNAZ_N (TARANEH)

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
25/3/21
ارسالی‌ها
1,652
پسندها
13,040
امتیازها
35,373
مدال‌ها
17
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
سلام عزیزم
من که نقد خاصی ندارم و فقط می تونم بگم رمان زیباییه :408:
مرسی از شما ساحل مهربونم که از پارت اوّل رمان همراهیم می‌کنی :402:
 
آخرین ویرایش

Farnaz.zar

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
7/7/21
ارسالی‌ها
816
پسندها
32,469
امتیازها
58,173
مدال‌ها
22
سن
18
سطح
33
 
  • #13
سلام بر دلیِ مهربونم
بالاخره به قولم عمل کردم و رمانت رو خوندم.
و باید بگم که مخاطب تو، خیلی راحت خواننده رو جذب میکنه!
شخصیت پردازی قوی تو باعث میشه تک تک شخصیت‌ها و روحیاتشون رو درک کنم، مثل دلارای زخم خورده و خسته از قضاوت‌های اطرافیانش، مثل آرمین پشیمون که سعی میکنه دوباره به عشقش نزدیک بشه، مثل همتای بی‌وجدانِ در ظاهر دوست، مثل شایان عاشق که مجبوره داداشی گفتن های دلارا رو بشنوه.
اما یه نقطه‌ی منفی، شروع داستان بود. چوم شروع رمانت رو می‌تونستی خیلی جذاب‌تر بنویسی! مثلاً توی رمان "فرار دردسر ساز" هم شروع با فرار عروس خانم شروع شده بود.
هرچند، وقتی به صفحه‌ی دوم رفتم چنان مشتاق خوندن رمانت شدم که تونستم تموم صفحات رمان رو توی یه روز تموم کنم!
منتظر پارت‌های جدید و ادامه‌ی رمانت هستم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Farnaz.zar

DELNAZ_N (TARANEH)

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
25/3/21
ارسالی‌ها
1,652
پسندها
13,040
امتیازها
35,373
مدال‌ها
17
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #14
سلام بر دلیِ مهربونم
بالاخره به قولم عمل کردم و رمانت رو خوندم.
و باید بگم که مخاطب تو، خیلی راحت خواننده رو جذب میکنه!
شخصیت پردازی قوی تو باعث میشه تک تک شخصیت‌ها و روحیاتشون رو درک کنم، مثل دلارای زخم خورده و خسته از قضاوت‌های اطرافیانش، مثل آرمین پشیمون که سعی میکنه دوباره به عشقش نزدیک بشه، مثل همتای بی‌وجدانِ در ظاهر دوست، مثل شایان عاشق که مجبوره داداشی گفتن های دلارا رو بشنوه.
اما یه نقطه‌ی منفی، شروع داستان بود. چوم شروع رمانت رو می‌تونستی خیلی جذاب‌تر بنویسی! مثلاً توی رمان "فرار دردسر ساز" هم شروع با فرار عروس خانم شروع شده بود.
هرچند، وقتی به صفحه‌ی دوم رفتم چنان مشتاق خوندن رمانت شدم که تونستم تموم صفحات رمان رو توی یه روز...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

SA❀HEL

ناظر انجمن + نویسنده افتخاری
ناظر رمان
تاریخ ثبت‌نام
28/4/21
ارسالی‌ها
827
پسندها
29,594
امتیازها
50,673
مدال‌ها
33
سطح
28
 
  • #15
سلام عزیزم اول از هر چیزی میخوام بگم که خسته نباشی بابت رمان خوبت❤
من عاشق قلمتم خیلی روان و جذابه و خواننده رو مجذوب خودش میکنه . شخصیت پردازی و توصیفاتتم که بیسته . در کل نقدی ندارم فقط خواستم بگم که فوق‌العاده‌ای. قلمت مانا و موفق باشی گلم❤
 
امضا : SA❀HEL

DELNAZ_N (TARANEH)

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
25/3/21
ارسالی‌ها
1,652
پسندها
13,040
امتیازها
35,373
مدال‌ها
17
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #16
سلام عزیزم اول از هر چیزی میخوام بگم که خسته نباشی بابت رمان خوبت❤
من عاشق قلمتم خیلی روان و جذابه و خواننده رو مجذوب خودش میکنه . شخصیت پردازی و توصیفاتتم که بیسته . در کل نقدی ندارم فقط خواستم بگم که فوق‌العاده‌ای. قلمت مانا و موفق باشی گلم❤
مرسی از تو زیبای من
امیدوارم تا آخر همراهم بمونی :354:
 

ستین؛

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/1/21
ارسالی‌ها
1,056
پسندها
24,408
امتیازها
41,073
مدال‌ها
30
سن
18
سطح
28
 
  • #17
بسمه تعالی
-براساس همخوانی دوره‌ی هفتم
عنوان: عنوان تک کلمه بوده و با توجه به این‌که عنوان‌های تک کلمه‌ای معمولاً جذابیت کمتری دارن؛ اما کلمه‌ی مخاطب، کلمه‌ایه که می‌تونسته من رو وادار به خوندنش کنه. موضوعی که این‌جا حائز اهمیته، ارتباط عنوان با ژانر و پیرنگ رمان هست. ژانر انتخابی نویسنده ابتدا اجتماعی و سپس عاشقانه‌ست که بشخصه ارتباطی رو بین ژانرها و عنوان نمی‌بینم.
خلاصه: در خلاصه جمله‌ی باز و سوالی وجود داره که با وجود اینکه سوال از نوع استفهام انکاریه، برای خلاصه مناسب نیست. «هنگامی که پدر این‌گونه می‌اندیشد، چه چشم‌داشتی از مردم است؟»
خلاصه حجم مناسبی داره، اما چیزی که باعث اذیت میشه استفاده از کلمه‌های ثقیل و تا نسبتی ناآشناست. که این کلمات توی بطن خود رمان هم دیده...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ستین؛

DELNAZ_N (TARANEH)

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
25/3/21
ارسالی‌ها
1,652
پسندها
13,040
امتیازها
35,373
مدال‌ها
17
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #18
بسمه تعالی
-براساس همخوانی دوره‌ی هفتم
عنوان: عنوان تک کلمه بوده و با توجه به این‌که عنوان‌های تک کلمه‌ای معمولاً جذابیت کمتری دارن؛ اما کلمه‌ی مخاطب، کلمه‌ایه که می‌تونسته من رو وادار به خوندنش کنه. موضوعی که این‌جا حائز اهمیته، ارتباط عنوان با ژانر و پیرنگ رمان هست. ژانر انتخابی نویسنده ابتدا اجتماعی و سپس عاشقانه‌ست که بشخصه ارتباطی رو بین ژانرها و عنوان نمی‌بینم.
خلاصه: در خلاصه جمله‌ی باز و سوالی وجود داره که با وجود اینکه سوال از نوع استفهام انکاریه، برای خلاصه مناسب نیست. «هنگامی که پدر این‌گونه می‌اندیشد، چه چشم‌داشتی از مردم است؟»
خلاصه حجم مناسبی داره، اما چیزی که باعث اذیت میشه استفاده از کلمه‌های ثقیل و تا نسبتی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

حصار آبی

مدیر تالار ویرایش + نویسنده برتر
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
24/11/21
ارسالی‌ها
10,105
پسندها
13,401
امتیازها
70,673
مدال‌ها
47
سطح
22
 
  • مدیر
  • #19
سلام، ممنون از رمان قشنگی که نوشتید. اولش اصلا جذبم نکرد، یعنی شروع خوبی نداشت. اما کم‌کم متوجه شدم دارم یه سره می‌خونم و حواسم به زمان هم نیست. درمورد حرفا و استعاره‌هایی که به عنوان یه سری آدم تحصیل کرده و بالغ داشتن، هم‌خوانی نداشت. حدااقل تا جایی که خوندم. نثر قشنگی داشت. موضوع یهو یه سمت هیجان انگیزی رفت. و فقط اینکه زیاد این شاخه به اون شاخه می‌شد من گاهی گیج می‌شدم که این متعلق به کدوم زمانه و شخیصت دلارا به عنوان یه شخصیت شکسته مستقیم داره از منجلاب به سمت یه منجلاب دیگه میره که دلم رو می‌شکنه. یه سری جملات زیبا هم بود که پایین هر پاراگراف بود. خیلی خوشم اومد. موفق باشی.
 
امضا : حصار آبی

Armita.sh

منتقد ادبیات + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,341
پسندها
19,293
امتیازها
46,373
مدال‌ها
40
سن
14
سطح
24
 
  • مدیر
  • #20
سلام خانم بر خانم نویسنده.
خوبین؟
خوشین؟
سلامتین؟
بالاخره نوبت رمان شماهم شد که بره برای همخوانی و به به‌نظرم واقعا لیاقتش رو داشتید.
خودمونی بگم راحت‌ترم:
انقدر دلارای منو اذیت نکن که به همین برکت می‌آم زیر پَتوت کتک کاری:461:
بیا این دخترو بهشون سرجاش من راحت بشم بگیرم بخوام!
خلاصه که؛ قلمتون روون و زیباست طوری که من تو همین چند دقیقه به پارت پنجاه و سه رسیدم.
درکل رمانتون چندان جای نقد نداره، موفق باشید :icon12:
قلمتون پایدار:rose:
 

موضوعات مشابه

عقب
بالا