متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار عجیب ترین خوابی که تا حالا دیدید چی بوده؟

  • نویسنده موضوع [SAMANEH]
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 29
  • بازدیدها 1,460
  • کاربران تگ شده هیچ

[SAMANEH]

کاربر فعال
سطح
16
 
ارسالی‌ها
823
پسندها
8,331
امتیازها
25,873
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #1
عجیب ترین خوابی که دیدید چی بود؟
 
امضا : [SAMANEH]

Baran Miri

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
221
پسندها
4,601
امتیازها
21,133
مدال‌ها
12
  • #2
خواب دیدم غورباقه از دستم شروع کرد به خورد تا گردنم
ینی تا گردنم تو معده غورباقهه بودم
داداشمم با تلفن اونور ایستاده بود و حواسش نبود
ای خداا عجب خوابی بود
 
امضا : Baran Miri

☆BARUN☆

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
295
پسندها
6,847
امتیازها
21,773
مدال‌ها
14
سن
24
  • #3
دقیق یادم نیس
هم پیچیده بود هم عجیب
انگار من جای ی چیز رو میدونستم که خیلی ها دنبالش بودن البته تو زمان خیلی قدیم.( زمان یزید و اینا:/) بعد از اونطرف نمیتونستن بهم صدمه بزنن چون برگزیده بودم:/
گروگان گرفته شده بودم ولی کاری نمیتونستن انجام بدن
بعد یهو تو همون خواب پریدیم ب زمان حال عروسی دخترخالم هیشکی بحز مامانم بهم اهمیت نمیداد اون هم بخاطر قسمت بالا (همون برگزیده بودن) اخرشم دعوا شد
قسمتی از اون خواب ک یادم میاد
 
امضا : ☆BARUN☆

دومـان

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,033
پسندها
22,955
امتیازها
42,073
مدال‌ها
32
سن
19
  • #4
توی خواب برده بودنمون اردو از مدرسه، ی پارک بزرگ
وسطا خواب اومدم از ی در بیرون، انگار از ی خونه اومده بودم بیرون.
با چندا دوستام سوار ی ماشین شدیم
ی دفعه ب اطراف نگاه کردم تو ذهنم اومد اینا همش خوابه، ولی نباید بگم بلند که بشنون. دسته خودم نبود بلند گفتم، دوستام تبدیل شدن به گرگ.
از ماشین که ب زور اومدم بیرون از دست اونا ديدم همه ادما که توی رفتو امدن یکم انگار کاغذی بودن و صورت نداشتن.
بعدش هم ک بیدار شدم
 

Negar-

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
4,131
پسندها
36,393
امتیازها
74,373
مدال‌ها
37
  • #5
من به طور معمول خواب نمیبینم =|
 
امضا : Negar-

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,920
پسندها
22,881
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
سن
21
  • #6
چندروزپیش خواب دیدم یه دکتر جانی تو آزمایشگاهش افتاده به جونم آخرشم بهم یه چیز تزریق کرد دستام شل شدن بعدش مردم:458159-cb52a51dde0f659624b862e153db48f9::458159-cb52a51dde0f659624b862e153db48f9:
 
امضا : AROHI

melish

مدیر بازنشسته
سطح
9
 
ارسالی‌ها
152
پسندها
1,112
امتیازها
6,613
مدال‌ها
9
سن
21
  • #7
خواب جنگ و دیدم و خانوادم و جلو چشمام کشتن خودمم داشتم از دستشون فرار میکردم که بیدار شدم...
وقتی بلند شدم فهمیدم خواب بوده جدا یه نفس راحت کشیدم خیلی خواب بدی بود.
 
امضا : melish

Fateme Amade

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
16
 
ارسالی‌ها
2,726
پسندها
7,578
امتیازها
30,973
مدال‌ها
27
  • مدیر
  • #8
و منی که همیشه خواب هام شبیه یه رمان طولانیه
یه بار با جن‌ها دعوا میکنم یه بار با مردم
یه بار فرار میکنم از جن‌ها یه بار آیت‌الکرسی میخونم برن
یه بار تو مدرسه پیش دوستا
کلا خواب‌های شلوغ پلوغ و پر دردسر
 
امضا : Fateme Amade

.Asal.r

کاربر انجمن
سطح
20
 
ارسالی‌ها
380
پسندها
14,590
امتیازها
33,373
مدال‌ها
18
  • #9
خواب دیدم تو خونه خودم جلو خانواده همسر برام خاستگار اومده بود :108:
بابامم پسره رو تایید کرد همه گفتن مبارکه:108::458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d::458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d::458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
پسره هم داااااف
بیدار شدم کلا هنگ بودم:suicide2::108::458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d::458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d::458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d::458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 
امضا : .Asal.r

kimiya khorami

رو به پیشرفت
سطح
5
 
ارسالی‌ها
0
پسندها
395
امتیازها
2,113
مدال‌ها
6
  • #10
عجیب نیست ولی من نزدیک 4 ساله یه کابوس تکراری میبینم
از دسته یه عده ناشناس فرار میکنم بعدشم از یه بلندی پرت میشم پایین و بیدار میشم میبینم از رو تخت پخش زمین شدم
 
امضا : kimiya khorami

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا