گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان قاتل‌ها دوبار می‌میرند | فرناز ضرغامی کاربر انجمن یک رمان

[Farnaz.zar]

به نام یگانه خدا
نام رمان: قاتل‌ها دوبار می‌میرند
نویسنده: فرناز ضرغامی
ژانر: #جنایی #پلیسی #عاشقانه
خلاصه:
نیروانا کارل، افسر تازه‌کار دایره‌ی تجسس و تحقیقات به عنوان بازرس پرونده‌ی قتل‌عام در مهدکودک کلوئه منتخب می‌شود. جنایتی که مربی روان‌پریش مهدکودک را محکوم به این قتل می‌کرد. اما کمی کنجکاوی در این پرونده، سرنخی در دستان نیروانا قرار می‌دهد که در ازای حذف شدن از زمین مسابقه، عشقی ابدی به او می‌بخشد. عشقی که او را وسط مبهم‌ترین و در عین حال قابل رؤیت‌ترین معمای پاریس قرار می‌دهد. معمایی که راز زندگی عجیب قاتل‌ها را برملا می‌کند و می‌گوید، قاتل‌ها دوبار می‌میرند!
[URL...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[FATMAGOL]

سلام به نویسنده‌ی عزیز
امیدوارم خوب باشی
رمانتون داستان قشنگی داره.
سیر داستان متوسطه، نه خیلی تند و نه خیلی آروم!
شخصیت‌پردازیتون تاحدی خوبه.
اما چیزی که باید بیشتر بهش بپردازید،
توصیفات هست! [توصیفات خیلی روی شخصیت‌پردازیتون تاثیر داره]
ژانرهای انتخابی رمان [جنایی و پلیسی] به‌خوبی در رمان دیده می‌شن.
اسم رمان با ژانرها مطابقت داره و خواننده رو جذب می‌کنه!
درکل من رمانتون رو پسندیدم و دنبال می‌کنم
و براتون ارزوی موفقیت دارم! ❤️
[می‌دونم که چقدر براش زحمت کشیدی و قطعا نتیجه‌ی زحماتت رو هم می‌بینی]

 

[Farnaz.zar]

سلام به نویسنده‌ی عزیز
امیدوارم خوب باشی
رمانتون داستان قشنگی داره.
سیر داستان متوسطه، نه خیلی تند و نه خیلی آروم!
شخصیت‌پردازیتون تاحدی خوبه.
اما چیزی که باید بیشتر بهش بپردازید،
توصیفات هست! [توصیفات خیلی روی شخصیت‌پردازیتون تاثیر داره]
ژانرهای انتخابی رمان [جنایی و پلیسی] به‌خوبی در رمان دیده می‌شن.
اسم رمان با ژانرها مطابقت داره و خواننده رو جذب می‌کنه!
درکل من رمانتون رو پسندیدم و دنبال می‌کنم
و براتون ارزوی موفقیت دارم! ❤️
[می‌دونم که چقدر براش زحمت کشیدی و قطعا نتیجه‌ی زحماتت رو هم می‌بینی]

سلام گلممن خوبم امیدوارم تو هم خوب باشی.
حیف که عکس فرستادن ممنوعه وگرنه عکس...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[DELNAZ_N (TARANEH)]

سلام بر فرناز مهربونم.
خب خب، بریم سراغ نقد. قبل از نقدی که می‌خوام بکنم بهت بگم که من فقط ایرادات رمانت رو می‌گم که بر طرف کنی و اگر از موضوعی حرف نزدم، بدون توی اون بخش خیلی خوب کار کردی!
مورد اوّل: روی توصیفات کار کن. این بخش در حّد متوسط قرار داره که لازم به توجّه بیشتری داره.
مورد دوم: انتقال احساسات رمانت، یکم ضعیف که حتماً با کار کردن بیشتر روش، عالی می‌شه!
مورد سوم: شخصیت نیروانا رو یکم لطیف‌تر کن، واقعاً خیلی خشنِ!
مورد سوم: روند داستان، یکم کند‌تر باشه بهتره!
مورد چهارم: اگر زبانت ادبیِ یکم بیشتر روش متمرکز باش.
مورد پنجم: واژگانت رو قوی‌تر کن. مثلاً توی یک پارت سه بار از کلمه عشق استفاده نکن. از مترادف‌هاش کمک بگیر.
مترادف واژه عشق: دلدادگی، شیدایی، دل‌باختگی...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Farnaz.zar]

سلام بر فرناز مهربونم.
خب خب، بریم سراغ نقد. قبل از نقدی که می‌خوام بکنم بهت بگم که من فقط ایرادات رمانت رو می‌گم که بر طرف کنی و اگر از موضوعی حرف نزدم، بدون توی اون بخش خیلی خوب کار کردی!
مورد اوّل: روی توصیفات کار کن. این بخش در حّد متوسط قرار داره که لازم به توجّه بیشتری داره.
مورد دوم: انتقال احساسات رمانت، یکم ضعیف که حتماً با کار کردن بیشتر روش، عالی می‌شه!
مورد سوم: شخصیت نیروانا رو یکم لطیف‌تر کن، واقعاً خیلی خشنِ!
مورد سوم: روند داستان، یکم کند‌تر باشه بهتره!
مورد چهارم: اگر زبانت ادبیِ یکم بیشتر روش متمرکز باش.
مورد پنجم: واژگانت رو قوی‌تر کن. مثلاً توی یک پارت سه بار از کلمه عشق استفاده نکن. از...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[hany pary]

سلام رمان "قاتل‌ها دوبار می‌میرند" عزیزم!
اولین چیزی که نظر من رو به شما جلب کرد، شخصیت‌پردازی "متفاوت" بود. یعنی یک تیپ فوق العاده خشن که به شدت برام مجذوب‌کنندست تک به تک کاراش؛ از جواب ندادن به رز گرفته تا غریدن به پسرک سیگارفروش.
توصیفات با اینکه "کافی نیست" اما بسی "ریزبینانه‌"ست؛ فی المثال من هنوز حس انزجار نیروانا از شوره‌های سر مادر مقتول رو به هنگام بازجویی به خاطر دارم، یا یادآوری لمس ریش‌های دوست پسر سابقش، وقتی نزدیکش شد. حتی به هنگام مطالعه هم به وجد می‌اومدم از این‌همه ریزبینی.
راستش نظرم درباره اسم رمان خنثی هست و بر این دیدگاهم که قشنگ دلِ بنده، با توجه به این هشت صفحه هنرنمایی که ازش شهود کردم، عنوان‌های خیلی درخشان‌تری ازش برمیاد. اگر هم تغییری نکنه، بقول عزیزی، مهم...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Farnaz.zar]

سلام رمان "قاتل‌ها دوبار می‌میرند" عزیزم!
اولین چیزی که نظر من رو به شما جلب کرد، شخصیت‌پردازی "متفاوت" بود. یعنی یک تیپ فوق العاده خشن که به شدت برام مجذوب‌کنندست تک به تک کاراش؛ از جواب ندادن به رز گرفته تا غریدن به پسرک سیگارفروش.
توصیفات با اینکه "کافی نیست" اما بسی "ریزبینانه‌"ست؛ فی المثال من هنوز حس انزجار نیروانا از شوره‌های سر مادر مقتول رو به هنگام بازجویی به خاطر دارم، یا یادآوری لمس ریش‌های دوست پسر سابقش، وقتی نزدیکش شد. حتی به هنگام مطالعه هم به وجد می‌اومدم از این‌همه ریزبینی.
راستش نظرم درباره اسم رمان خنثی هست و بر این دیدگاهم که قشنگ دلِ بنده، با توجه به این هشت صفحه هنرنمایی که ازش شهود کردم، عنوان‌های خیلی درخشان‌تری...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[RiRa-M]

خب فرن*-*
حوصله مقدمه و این حرفا ندارم یه راست میرم سر اصل مطلب.
رمانت خیلی خیلی قشنگه!
یه پلیسی باحال!
آدم کیف میکنه از خودندنش @-@
نقد انتقادی ازت ندارم :/
داشتم قبلا هم الان یادم نمیاد.
بعدا یادم اومد بهت میگم :/
فقط یکم سریع تر داستانو به اصل جاها برسون زیاد کشش میدی :/

​

 

[Farnaz.zar]

خب فرن*-*
حوصله مقدمه و این حرفا ندارم یه راست میرم سر اصل مطلب.
رمانت خیلی خیلی قشنگه!
یه پلیسی باحال!
آدم کیف میکنه از خودندنش @-@
نقد انتقادی ازت ندارم :/
داشتم قبلا هم الان یادم نمیاد.
بعدا یادم اومد بهت میگم :/
فقط یکم سریع تر داستانو به اصل جاها برسون زیاد کشش میدی :/

​

به به ریا خانوم
چه عجب چشمون به جمالتون روشن شد!
تنکیو تنکیو
حالا گفتن سیر تنده باید یکم بیشتر کشش بدم

 

[NEGIN BARZAN~]

سلام به فری جانِ عزیز، نویسنده‌ی جنایی نویس!
خب از اسم رمانت شروع می‌کنم که «قاتل‌ها دوبار می‌میرند». باید بگم می‌تونستی از مترادف «مرگ» یا «قاتل» استفاده کنی و مسلماً نام رمانت رو زیباتر می‌کردی.
نکته‌ی دوم و اینکه خیلی به دلم نشست، اینکه توصیفاتت ریزبینانه بود. از دندون‌های زرد و بویِ گندِ دهن و انداختن آب دهنِ ابیگل گرفته تا شوره‌ی سرِ و لباس‌های مندرسِ مادر دختربچه و استفراغ‌های رو مخِ وانا و سرفه‌های پی‌درپیِ دایان.
شخصیت‌هات رو تقریباً خوب توصیف کرده بودی و پررنگ‌ترین نقش‌ها رو هم نیروانا‌ی بداخلاق داشت که از همه‌ی بچه‌ها متنفره و خونش همیشه تویِ تاریکی محضه. شخصیت الکس، یه پسرِ یه جورایی کَنه، دمدمی مزاج که امروز دعوا می‌کنه و فرداش دوباره می‌خواد رابطه‌ش رو با وانا درست کنه و...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.