نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

تفسیر شعر شرح و تفسیر غزل شماره 11 دیوان سعدی شیرازی

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 10
  • بازدیدها 712
  • کاربران تگ شده هیچ

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #1
"به نام خداوند شعر و سخن
نخستین سخن در همه انجمن"

شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی​

کتاب : دیوان اشعار​

قالب شعر : غزل​

آدرس شعر : شرح و تفسیر غزل شماره 11 دیوان سعدی شیرازی​

 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #2

وقت طَرَب خوش یافتم آن دلبرِ طنّاز را / ساقی بیار آن جامِ می ، مطرب بزن آن ساز را​

امشب که بزمِ عارفان از شمعِ رویت روشن است / آهسته تا نَبوَد خبر رندان شاهد باز را​

دوش ای پسر ، مِی خورده ای ، چشمت گواهی می دهد / باری ، حریفی جو که او مستور دارد راز را​

روی خوش و آوازِ خوش دارند هر یک لذّتی / بنگر که لذّت چون بُوَد محبوب خوش آواز را​

چشمان تُرک و ابروان ، جان را به ناوک می زنند / یارب ، که داده ست این کمان آن ترکِ تیرانداز را​

شور غم عشقش چنین حیف است پنهان داشتن / در گوشِ نی رمزی بگو تا بر کشد آواز را​

شیراز پر غوغا شده ست از فتنۀ چشمِ خوشت / ترسم که آشوبِ...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #3

وقت طَرَب خوش یافتم آن دلبرِ طنّاز را / ساقی بیار آن جامِ می ، مطرب بزن آن ساز را


در هنگام طرب و شادمانی به آن دلبر عشوه گر رسیدم . ای ساقی ، به شکرانۀ این شادی جام ش*ر..اب بیآور و ای مطرب ، ساز خویش را بنواز

طرب = عیش و شادی
خوش = زیبا و دلپسند ، شاد و مسرور
طنّاز = بسیار افسونگر ، ناز کننده و خوش خرام
مطرب = به طرب آرنده ، نوازنده و رامشگر
زدن = نواختن
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #4

امشب که بزمِ عارفان از شمعِ رویت روشن است / آهسته تا نَبوَد خبر رندان شاهد باز را


امشب که محفلِ خداجویان از پرتوِ روی چون شمعت روشن است . آرام و ساکت باش تا بی پروایانِ معشوقه باز و ظاهر پرست از وجودت آگاه نگردند

عارفان = دانایان ، شناسندگان
آهسته = آرام و ساکت باش
شاهد باز = معشوقه باز
در این بیت چهره به شمع تشبیه شده است

*رِندان = جمع رند به معنای زیرک ، لاابالی ، بی قید به آداب و رسوم عمومی و اجتماعی است . کسی که بی توجه به جَوّ و محیط حداکثر بهره را از حیاتِ گذرا برگیرد . کسی که ظاهرش در ملامت و باطنش در سلامت باشد ، مقابل عارف .

در متون فارسی ( جز در شعر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #5

دوش ای پسر ، مِی خورده ای ، چشمت گواهی می دهد / باری ، حریفی جو که او مستور دارد راز را


ای جوان زیبا روی ، دیشب ش*ر..اب خورده ای و این از چشمانت پیداست . پس به دنبال یاری باش که رازِ می گساریت را پوشیده دارد

دوش = دیشب
باری = به هر حال ، خلاصه
حریف = یار یکدل و یکرنگ ، دوست هم پیاله و باده نوش
مستور = پوشیده و پنهان
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #6

روی خوش و آوازِ خوش دارند هر یک لذّتی / بنگر که لذّت چون بُوَد محبوب خوش آواز را


چهرۀ زیبا و نوای دلنشین ، هر کدام لذّتی می بخشند ، ببین که معشوقۀ زیبا و خوش آواز که زیبایی روی و صدا را یک جا دارد ، چه لذّتی دارد

خوش = زیبا و دلپسند
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #7

چشمان تُرک و ابروان ، جان را به ناوک می زنند / یارب ، که داده ست این کمان آن ترکِ تیرانداز را


خدایا چه کسی آن کمان ، یعنی ابروان را در اختیار آن ترک تیرانداز قرار داده است ؟ یعنی خدایا ، چه کسی آن ابروان را بر فرازِ آن چشمان ترکانه نهاده است

ترک = در ادبیات فارسی مظهر زیبایی و غارتگری است
ناوک = تیر کوچک

*در این بیت چشمان به ترکِ تیرانداز و ابروان به کمان تشبیه شده است
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #8

شور غم عشقش چنین حیف است پنهان داشتن / در گوشِ نی رمزی بگو تا بر کشد آواز را


دریغ است چنین شور و هیجانی را که غم عشق او به وجود می آورد ، نهان کنیم . همچنانکه نی نمی تواند اشارتی را که نی نواز به گوشش می گوید پنهان دارد و آن را به آواز بلند بازگو می کند . غم عشق هم که به گوش عاشق گفته شده ، پنهان نمی ماند

شور = وجد و هیجان ، غوغا
رمز = سِر و راز ، اشاره کردن با لب و چشم و ابرو
حِیف = در تداول عامه کلمه ای است برای نشان دان تحسّر و تأسف ، دریغا ، افسوس . و به فتح اول ( حَیف ) به معنی ظلم و ستم
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #9

شیراز پر غوغا شده ست از فتنۀ چشمِ خوشت / ترسم که آشوبِ خوشت بر هم زند شیراز را


شهر شیراز بر اثر فتنه گری های چشمِ زیبایت پر از هیاهو و غوغا شده است و بسیاری از مردم مفتونِ چشمان تو گشته اند . بی تردید این شور و غوغای دلنشینت شیراز را دچار آشفتگی خواهد ساخت

فتنه = آشوب و غوغا / ترسیدن = مطمئن بودن ، بیم داشتن
آشوب خوش = فتنه و غوغای خوش و زیبا که منظور فتنۀ چشمان خوش در مصراع او است

*در این بیت چشم به فتنه تشبیه شده است
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #10

من مرغکی پر بسته ام ، زآن در قفس بنشسته ام / گر زآنکه بشکستی قفس ، بنمودمی پرواز را


من مرغی پَر بسته ام و بیدین سبب در کُنجِ قفس اسیر مانده ام . اگر قفس می شکست ، قدرت پرواز خویش را به نمایش می گذاشتم

مرغ = پرنده
گر زآنکه = اگر چنانکه
نمودن = نشان دادن
شاعر به مرغِ پَر بسته تشبیه شده است
 
امضا : SAN.SNI
عقب
بالا