متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

طنز مدرسه و دانشگاه

خندیدید؟:)

  • یس D:

  • نو :|


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.

Alie.Z

مدیر بازنشسته
سطح
6
 
ارسالی‌ها
2,339
پسندها
6,278
امتیازها
30,973
مدال‌ها
6
سن
23
  • #371
مناظره استاد و دانشجو!!






گفتم غمم فزون است ، گفتا ز من چه آید

گفتم كه نمره ام ده ، گفتا ز من نیاید

گفتم كه نمره دادن بسیار سهل آید

گفتا ز ما اساتید این كار كمتر آید

گفتم كرم نمایید من را كنید شما شاد

گفتا كه خوش خیالی كی وقت آن بیاید

گفتم كه نمره هفت بدبخت عالمم كرد

گفتا اگر برای آن هم زیادت آید

گفتم خوشا دهی كه دست شما دهد آن

گفتا تو كوشش كن كو وقت آن بر آید

گفتم دل رحیمت كی قصد رحم دارد

گفتا نگوی با كس تا وقت آن بر آید

گفتم زمان تحصیل دیدی كه چون سرآید

گفتا خموش جانم ازدست من چه آید
 
امضا : Alie.Z

Alie.Z

مدیر بازنشسته
سطح
6
 
ارسالی‌ها
2,339
پسندها
6,278
امتیازها
30,973
مدال‌ها
6
سن
23
  • #372
شب امتحان - خوابگاه پسران - خوابگاه دختران :






شـب – خوابــگاه پســران – سکــانـس اول:

در اتـاقی دو پـسر به نـام های «حسن» و «علی» دراز کشــیده انـد. حسن در حال نصـب برنـامه روی لپ تـاپ و علی مشغــول نوشــتـن مطالبی روی چـند برگـه است. در هـمین حـال «میـثــاق» در حـالی که به موبایـلش ور میرود وارد اتــاق می شـود .
میثـــاق: حسن... شایـعه شـده فـردا صبــح امتـحان داریـم.
حسن: نـه! راســته. امتـحان پایــان تــرمه.
میثــاق: اوخ اوخ! مــن اصـلاً خبـر نـداشـتم. چقـدر زود امتـحانا شـروع شــد.
حسن: آره... منــم یه چنـد دقـیقه پیـش فهمـیدم. حالا چیــه مگـه؟! نگـرانی؟
میثــاق: مـن و نـگرانی؟ عمــراً!! (بـه علی اشــاره می کنـد) وای وای نیگــاش کـن! چه خرخـونیــه این آقـا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Alie.Z

Alie.Z

مدیر بازنشسته
سطح
6
 
ارسالی‌ها
2,339
پسندها
6,278
امتیازها
30,973
مدال‌ها
6
سن
23
  • #373
يك داستان عجيب لطفا آن را تا انتها بخوانيد...






اتومبيل دانشجوی بیچاره ای كه به تنهايي سفر مي كرد در نزديكي صومعه ای خراب شد. دانشجو به سمت صومعه حركت كرد و به رئيس صومعه گفت : «ماشين من خراب شده. آيا مي توانم شب را اينجا بمانم؟ »
رئيس صومعه بلافاصله او را به صومعه دعوت كرد. شب به او شام دادند و حتي ماشين او را تعمير كردند. شب هنگام وقتي دانشجو مي خواست بخوابد صداي عجيبي شنيد. صداي كه تا قبل از آن هرگز نشنيده بود .. صبح فردا از راهبان صومعه پرسيد كه صداي ديشب چه بوده اما آنها به وي گفتند :« ما نمي توانيم اين را به تو بگوييم . چون تو يك راهب نيستي»
دانشجو با نا اميدي از آنها تشكر كرد و آنجا را ترك كرد.
چند سال بعد ماشين همان دانشجو بازهم در مقابل همان صومعه...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Alie.Z

Alie.Z

مدیر بازنشسته
سطح
6
 
ارسالی‌ها
2,339
پسندها
6,278
امتیازها
30,973
مدال‌ها
6
سن
23
  • #374
چگونگی درخواست جزوه :

پسر از پسر:

- بابا باز ما جلسه پیش نبودیم این یارو درس داد؟؟؟؟ اه........

- آره بابا .منم 20 دقیقه آخر اومدم حاضری بزنم دیدم هنوز داره درس میده.......

- حالا این جزوه رو بده بینیم چی گفته

- بگیر. فقط تا 11 , 12 بیارش فردا ساعت 8 امتحانه

- هووو حالا کی امتحانو داده کی گرفته



دختر از دختر:

- من جلسه ی پیش نتونستم بیام سر کلاس

- چرا؟؟؟؟؟ مبحث جلسه پیش خیلی مهم بود

- ا وا راست میگی؟؟؟ آخه آنفولانزا گرفته بودم به خاطرهمین وقتی داشتم میومدم اصلا حواسم نبود یهوو تصادف کردم دست و پا هام درد گرفت یه چند دقیقه استراحت کردم بعد خواستم بیام یهو بیهوش شدم وقتی هم به هوش اومدم دیدم تو بیمارستانم خواستم سریع دربست بگیرم بیام دیدم واااای وقت کلاس تموم شده بود نمیدونی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Alie.Z

Alie.Z

مدیر بازنشسته
سطح
6
 
ارسالی‌ها
2,339
پسندها
6,278
امتیازها
30,973
مدال‌ها
6
سن
23
  • #375
ما دانشجو هام به تقلید از خارجی ها قبل از غذا تو سلف دانشگاه دعا میخونیم
اما ما اشهد میخونیم اشهد…..
 
امضا : Alie.Z

Alie.Z

مدیر بازنشسته
سطح
6
 
ارسالی‌ها
2,339
پسندها
6,278
امتیازها
30,973
مدال‌ها
6
سن
23
  • #376
وقتی با نمره 9/5 میفتی مثل من نگو چه قدر استاد نامردی بود! مثل منی که تو برگه 2 نمره هم ننوشته بودم ولی استاد بهم 9/5 داد تا مشروط نشم. به سلامتی همه استادای با معرفت!!!
 
امضا : Alie.Z

Alie.Z

مدیر بازنشسته
سطح
6
 
ارسالی‌ها
2,339
پسندها
6,278
امتیازها
30,973
مدال‌ها
6
سن
23
  • #377
مورد داشتیم ترم یکی روز اول دانشگاه
گوشیشو گذاشته تو جورابش از حراست رد شده !
 
امضا : Alie.Z

Alie.Z

مدیر بازنشسته
سطح
6
 
ارسالی‌ها
2,339
پسندها
6,278
امتیازها
30,973
مدال‌ها
6
سن
23
  • #378
خدا رو شکر این ترم نه از کسی جرو میګیرم نه کتاب
اخه همشو از ترم قبل دارم
 
امضا : Alie.Z

Alie.Z

مدیر بازنشسته
سطح
6
 
ارسالی‌ها
2,339
پسندها
6,278
امتیازها
30,973
مدال‌ها
6
سن
23
  • #379
ﯾﻪ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﻫﺴﺘﻦ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﻫﻢ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﺸﻦ ﺟﻮﺍﺑﺎﺭﻭ ﭼﮏ ﻣﯿﮑﻨﻦ
ﻭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺤﺚ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﺑﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺭﺟﻮﻉ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﺍﯾﻨﺎ…
ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺟﻤﻠﻪ :…ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻧﺸﯿﺪ!
 
امضا : Alie.Z

Alie.Z

مدیر بازنشسته
سطح
6
 
ارسالی‌ها
2,339
پسندها
6,278
امتیازها
30,973
مدال‌ها
6
سن
23
  • #380
آقا اون روز استادمون از دانشجوها پرسیده هدفتون از دانشگاه اومدن چیه؟حالا جوابای بچه ها:
برای شاد کردن دل بابام.تو فامیلمون مد شده.برای نرفتن به سربازی.برای رقابت با خواهر شوهرم.برای گذروندن اوقات فراغت.خونه حوصلم سرمیره.چه تفریحی سالم تر از دانشگاه
دوستای جدید(شوهر/ زن) پیدا کنم…
 
امضا : Alie.Z

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا