نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

طنز خانوادگی

  • نویسنده موضوع A.R دخترآتش
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 646
  • بازدیدها 15,936
  • کاربران تگ شده هیچ

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #591
بابام داره جارو برقی میکشه و همزمان داره تخمه آفتاب گردون هم میخوره و پوست تخمه رو جلوی جارو برقی تف میکنه و بعد جاروشون میکنه:biggrin:






واقعا هنوز خیلی درس ها مونده که من از این مرد که به من زندگی داده یاد بگیرم :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d: :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d: :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #592
بابام مریض شده بود کلی واسه عیادت کمپوت و آبمیوه اوردن،خیلی حال داد



قراره این آبمیوه ها که تموم شد ایندفعه پای دادشمو بشکونیم
 
امضا : Amin~
  • Haha
واکنش‌ها[ی پسندها] HOOYAR

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #593
چالش جدید منو بابام
زمون ما بچه حق نداشت دست ب کنترل بزنه.
الان 3 روز دارم قانعش میکنم بابا زمان شما کنترل نبود
میگه : خفه شو احترام که بود
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #594
به مامانم الکی گفتم میخوام برم از ایران احتمالا از مرز قاچاقی برم ترکیه و بعدش ببینم چی میشه







یکم با خودش فکر کرد برگشت گفت،




خب الان تو بری آشغالارو کی بزاره دم در؟
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #595
‏مامان و بابام 2 روزه قهر کردند

بابام دیشب رفت قابلمه ها و ماهی تابه ها و ..
رو شست تا مامان آشتی کنه
صبح ساعت 7 دوباره "جنگ" شد

بابا قابلمه "تفلون" رو با سیم ظرفشویی برق انداخته بود
فکر کرده سوخته
الان بابام فراریه
مامانم هر یه ربع به هوش میاد
"عمه ام" رو فحش میده از هوش میره
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #596
*‏از مامانم پرسیدم ناهار چی داریم؟ گفت شام دیشب. پرسیدم شام دیشب چی بود؟ گفت ناهار دیروز.



ترسیدم ادامه بدم برسیم به قیمه هایی که از پارسال اضافه اومده
‌*
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #597
*مامانم یه بار دویست تومن داده بود واسه کرم دور چشم






بابام هر سی ثانیه یه بار بش میگفت هنوز چروک دارن که


‌*
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #598
*یه بار می خواستم ادای بهروز وثوقی رو در بیارم

به مامانم گفتم
ننه !!!
در کمال ناباوری یهو ‌با دمپایی زد تکی سرم گفت خودت ننه ای. من تازه اول جونیمه

قهوه ای بهم میاد ؟؟؟

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌*
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #599
^_^
*بابام به مامانم اس ام اس عاشقانه فرستاده...الان 2 روزه خونمون دعواست


مامانم گیر داده به بابام که این اس ام اس و کی واست فرستاده بوود؟

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌*
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #600
*داشتيم فيلم آدمخوارها رو نگاه مي‌کرديم که من جيغ کشيدم!!!



بابام گفت: نترس پسر گلم، اينا آدم خوارن با تو کاري ندارن!

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌*
 
امضا : Amin~

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا