فال شب یلدا

شاعر‌پارسی اشعار حسین پناهی

  • نویسنده موضوع _harly_
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 23
  • بازدیدها 559
  • کاربران تگ شده هیچ

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #1
من زندگی را دوست دارم

ولی از زندگی دوباره می‌ترسم!



دین را دوست دارم

ولی از كشیش‌ها می‌ترسم!



قانون را دوست دارم

ولی از پاسبان‌ها می‌ترسم!



عشق را دوست دارم

ولی از زن‌ها می‌ترسم!



كودكان را دوست دارم

ولی از آینه می‌ترسم!



سلام را دوست دارم

ولی از زبانم می‌ترسم!



من می‌ترسم، پس هستم

این چنین می‌گذرد روز و روزگار من

من روز را دوست دارم


ولی از روزگار می‌ترسم
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #2
وقتی ما آمدیم

اتفاق، اتفاق افتاده بود!

حال

هرکس

به سلیقه خود چیزی می‌گوید


و در تاریکی گم می‌شود
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #3
در انتهای هر سفر

در آیینه

دار و ندار خویش را مرور می‌کنم



این خاک تیره این زمین

پاپوش پای خسته‌ام



این سقف کوتاه آسمان

سرپوش چشم بسته‌ام



اما خدای دل

در آخرین سفر

در آیینه به جز دو بی‌کرانه کران



به جز زمین و آسمان

چیزی نمانده است



گم گشته‌ام کجا

ندیده‌ای مرا؟
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #4
ما چیستیم؟!

جز ملکلول‌های فعال ذهن زمین

که خاطرات کهکشان‌ها را

مغشوش می‌کند!
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #5
شب در چشمان من است

به سیاهی چشم‌هایم نگاه کن



روز در چشمان من است

به سفیدی چشم‌هایم نگاه کن



شب و روز در چشم‌های من است

به چشم‌هایم نگاه کن



پلک اگر فرو بندم

جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #6
به من بگویید

فرزانگانِ رنگ بوم و قلم

چگونه

خورشیدی را تصویر می‌كنید

كه ترسیمش

سراسر خاك را خاكستر نمی‌كند؟
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #7
چه مهمانان بی‌دردسری هستند مردگان

نه به دستی ظرفی را چرك می‌كنند

نه به حرفی دلی را آلوده

تنها به شمعی قانعند

و اندكی سكوت...
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #8
ميزي براي كار

كاري براي تخت

تختي براي خواب

خوابي براي جان

جاني براي مرگ

مرگي براي ياد

يادي براي سنگ

اين بود زندگي!؟

 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #9
پزشکان اصطلاحاتی دارند
که ما نمی‌فهمیم
ما دردهای داریم که آنها نمی‌فهمند
نفهمی بد دردی است

خوش به حال دامپزشکان!
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #10
پشت چراغ قرمز

پسرکی با چشمان معصوم و دستانی کوچک گفت :

چسب زخم نمی‌خواهید ؟

پنچ تا، صد تومن،

آهی کشیدم و با خود گفتم:

تمام چسب زخم‌هایت را هم که بخرم،

نه زخم‌های من خوب می شود نه زخم‌های تو...
 
امضا : _harly_

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا