گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان دلی ز دست می‌رود | آرزو توکلی نویسنده افتخاری انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع A.TAVAKOLI❁
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 31
  • بازدیدها 1,386
  • کاربران تگ شده هیچ

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,882
پسندها
92,835
امتیازها
77,384
مدال‌ها
53
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #21
سلام آرزو جان امیدوارم حالت خوب باشه
اول اینکه تبریک میگم بابت مقام اول، واقعاً لایقش بودی و امیدوارم به زودی خبر چاپی شدن رمانت بیاد
پنج صفحه‌ی اول رمانت رو خوندم
توصیف حالاتت رو خیلی دوست داشتم مخصوصاً حالات عاطفه
اما چیزی که یکم گیجم کرد رابطه‌ی عاطفه و فرزام توی پارت‌های اول و آخر بود
حقیقتا من اولش فکر کردم عاطفه و فرزام رابطه‌ای فراتر از شرکت دارن (به خاطر فیلترینگ نمی‌تونم بازش کنم اما فکر کنم واضح باشه) اونم به خاطر توصیفاتی که کرده بودی
مثل لباس‌های روی مبل و لب کبود فرزام و...
اما بعد تو صفحه پنج که نگرانی عاطفه رو دیدم فهمیدم اشتباه می‌کردم
امیدوارم وقت یاری کنه و بتونم ادامه‌ی رمان قشنگت رو بخونم
موفق باشی گلم:402:
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

D.S

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
17/2/22
ارسالی‌ها
195
پسندها
1,128
امتیازها
6,533
مدال‌ها
10
سطح
8
 
  • #22
سلام.
رمانتون بشدت با توصیفات زیباش به دل میشینه.
و یک یاز چیزهایی که بشدت جذبم کرد این بود که همه شخصیت‌های فرعی و کوچیک داستان هم یک داستان برای خودشون دارن.
خوندن ماجراهای همه شخصیت‌های رمانتون به خصوص عاطفه واقعا لذت بخشه. خسته نباشید:458207-3eb3dc869cdd8898f8b4319219e8ef84:
 

حصار آبی

مدیر تالار ویرایش + نویسنده برتر
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
24/11/21
ارسالی‌ها
10,104
پسندها
13,385
امتیازها
70,673
مدال‌ها
47
سطح
22
 
  • مدیر
  • #23
سلام عزیزم، ممنونم از اینکه وقت گذاشتی و لطف کردی فقط باید یه نکاتی رو برای رفع ابهام بازگو کنم
در خصوص چند موردی که گفتی باید بگم که فشار اتفاقات روی آدما با هم خیلی تفاوت داره، بحران‌های زندگی و فشارهای عصبی بعضی از افراد رو افسرده‌ می‌کنه اما روی بعضی اثر متفاوتی می‌ذاره و باعث می‌شه بعد از تحمل اون اتفاقات سنگین شخصیتش به طور کل زیر و رو بشه و مجبور به تحمل ضعف اعصاب و عصبانیت‌های زود به زود و شدید بشه که برای عاطفه تمام این واکنش‌ها به خاطر ترک شدنش توسط مادرش، فوت فرزندش و طلاق اجباری بوده.
در مورد راحتی برخورد هم این موضوع برمی‌گرده به سبک خانواده‌ها و میزان حساسیتشون و البته شخصیت‌های زنی که اینجا رفتار مستقل...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : حصار آبی

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,882
پسندها
92,835
امتیازها
77,384
مدال‌ها
53
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #24
سلام.
رمانتون بشدت با توصیفات زیباش به دل میشینه.
و یک یاز چیزهایی که بشدت جذبم کرد این بود که همه شخصیت‌های فرعی و کوچیک داستان هم یک داستان برای خودشون دارن.
خوندن ماجراهای همه شخصیت‌های رمانتون به خصوص عاطفه واقعا لذت بخشه. خسته نباشید:458207-3eb3dc869cdd8898f8b4319219e8ef84:
سلام عزیزم
خیلی ممنونم که دنبال می‌کنید و تشکر بابت نظر انرژی بخشتون♡♡
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,882
پسندها
92,835
امتیازها
77,384
مدال‌ها
53
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #25
رفتارا و شخصیتا تازگی داشتن برای همین اون تعریف رو دادم. همونطور که گفتم این رفتارا جدیدن و این خودش یه تعریف بزرگه. قلمت خیلی توی این داستان زیبا بود. باعث میشد بخوام بیشتر بخونم. ان شالله کامل که شد حتما می‌خونم.
تبریک میگم و برات ارزوی موفقیت‌های بیشترو دارم.
ممنونم از لطفت عزیزم
امیدوارم در ادامه همراهم باشی
خوشحالم که دوست داشتی
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

Mahdiye sajdeh

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
28/4/21
ارسالی‌ها
1,003
پسندها
38,578
امتیازها
59,573
مدال‌ها
19
سن
27
سطح
33
 
  • #26
سلام خانم توکلی خسته نباشید.
من به تازگی شروع به خوندن رمانتون کردم...
واقعا قلم زیبایی دارید و توصیافتتون در عین ساده بودن به قدری جزییات رو نشون میدن که نمیشه نادیدشون گرفت و جذابیت رمان رو بیشتر کردن و یه نکته که خبلی برام جالب بود اینکه همین توصیافت اصلاً خسته کننده هم نبودن حتی پیش پا افتاده‌هاشون رو من که معمولاً رد میکنم میخوندم و این همه نشون دهنده قلم عالی شماست...
چند نکته به چشمم خورد اینکه به نظرم از روی بعضی اتفاقات خیلی زود رد شدید البته شما خودتون استادید و من فقط نظرم رو میگم.
مثلا قسمت تصادف که به نظرم میشد یکم توضیحش بیشتر باشه یا صحنه ورود برادر و مادر عاطفه و اینکه تازه عاطفه فهمید برادرش ازدواج کرده و بچه داره اما اصلاً کنجکاو نبود حتی زن برادرش رو ببینه و خیلی هم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,882
پسندها
92,835
امتیازها
77,384
مدال‌ها
53
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #27
سلام خانم توکلی خسته نباشید.
من به تازگی شروع به خوندن رمانتون کردم...
واقعا قلم زیبایی دارید و توصیافتتون در عین ساده بودن به قدری جزییات رو نشون میدن که نمیشه نادیدشون گرفت و جذابیت رمان رو بیشتر کردن و یه نکته که خبلی برام جالب بود اینکه همین توصیافت اصلاً خسته کننده هم نبودن حتی پیش پا افتاده‌هاشون رو من که معمولاً رد میکنم میخوندم و این همه نشون دهنده قلم عالی شماست...
چند نکته به چشمم خورد اینکه به نظرم از روی بعضی اتفاقات خیلی زود رد شدید البته شما خودتون استادید و من فقط نظرم رو میگم.
مثلا قسمت تصادف که به نظرم میشد یکم توضیحش بیشتر باشه یا صحنه ورود برادر و مادر عاطفه و اینکه تازه عاطفه فهمید برادرش ازدواج کرده و بچه داره...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] AMARGURA

کاظمی

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
30/1/21
ارسالی‌ها
1,782
پسندها
6,229
امتیازها
27,173
مدال‌ها
14
سن
19
سطح
13
 
  • #28
سلام به نویسنده خوش قلم آرزوی عزیز.
در حقیقت شاید یکی از موانع خوندم رمان ها ژانر تراژدی آنها باشه و من جز کسی هستم که به ندرت فیلم یا رمان با این ژانر تماشا می کنم و می خونم اما چیزی که باعث شد در وهله ای اول جذب رمان بشم نگارش زیبا و مدبرانه بود چیزی که حس خوبی به آدم میاد و اینکه باعث ترغیب می شد.
شخصیت شکننده و اما در عین حال قوی عاطفه و راز و رموز گذشته عذاب ور برای منم نقطه عطف رمان بود. حس می کنم خیلی از اتفاقات رمان برای خواننده مثل یک حرف و یا یه تجربه بیان کنه
حرفای که رمان در پهنای واقع میده برام جذاب چیزی مثل در عین شکست قوی باش اجازه نده خردت کنن. از رفتار و ظاهر قضاوت نکن.
در کل تمام حرفم اینکه رمانت با غم زیادی به دلم نشست و زیباست و امیدوارم موفق باشی و قلمت مانا
 
امضا : کاظمی

noor7371

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/8/21
ارسالی‌ها
471
پسندها
3,863
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • #29
والله شما انقدر خوب نوشتی من نسبت به نوشتم هم تردیددارم هم افسرده شدم :sugarwarez-026::458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 
امضا : noor7371

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,882
پسندها
92,835
امتیازها
77,384
مدال‌ها
53
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #30
سلام به نویسنده خوش قلم آرزوی عزیز.
در حقیقت شاید یکی از موانع خوندم رمان ها ژانر تراژدی آنها باشه و من جز کسی هستم که به ندرت فیلم یا رمان با این ژانر تماشا می کنم و می خونم اما چیزی که باعث شد در وهله ای اول جذب رمان بشم نگارش زیبا و مدبرانه بود چیزی که حس خوبی به آدم میاد و اینکه باعث ترغیب می شد.
شخصیت شکننده و اما در عین حال قوی عاطفه و راز و رموز گذشته عذاب ور برای منم نقطه عطف رمان بود. حس می کنم خیلی از اتفاقات رمان برای خواننده مثل یک حرف و یا یه تجربه بیان کنه
حرفای که رمان در پهنای واقع میده برام جذاب چیزی مثل در عین شکست قوی باش اجازه نده خردت کنن. از رفتار و ظاهر قضاوت نکن.
در کل تمام حرفم اینکه رمانت با غم زیادی به دلم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

موضوعات مشابه

عقب
بالا