متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

متوسط مجموعه دلنوشته‌‌های رگ بی‌خون | مهسا آریا کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع (Luna)
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 21
  • بازدیدها 1,214
  • کاربران تگ شده هیچ

(Luna)

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,066
پسندها
12,887
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #11
در افسانه‌هایی که مادرم در کودکی در گوشم زمزمه می‌کرد تا طفل از همه جا بی‌خبرش را در دنیای رویا غرق کند، عاشق به معشوقش می‌رسید و یا رقیبی سخت در روبرویش قرار می‌گرفت و عاشق قصه باید از هفت خان رستم می‌گذشت تا دست در دست یار زیبارویش، قصر رویاهایشان‌ را بسازند، اما داستان من و تو سراسر تناقض است؛
من رقیبی ندارم که مثل فرهاد به دل کوه بزنم تا تمام کینه‌ام را بر سر کوه ویران کنم!
معشوق من، مرا دوست دارد و تمام وجود مرا در اقیانوس عشقش‌ غرق کرده است!
من راهی برای رسیدن به تو ندارم و ناچار تو را از خود می‌رانم تا عشق من تو را نابود نکند!
 
آخرین ویرایش

(Luna)

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,066
پسندها
12,887
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #12
آینه‌ای ساختم از جنس بلور که تمام مرا به خود نشان می‌داد!
من آن آینه‌کار نحس روزگار عاقلانم که آینه خود را با الماسی درید و او را میان سنگ‌فرش‌های شهر تباهی رها کرد!
 
آخرین ویرایش

(Luna)

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,066
پسندها
12,887
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #13
در میانه میدان چون شاه شطرنج کیش و مات شده، کناری ایستاده‌ام و فقط با حرکات بی‌ارزش خود زمانی می‌خرم تا شاید بیایی و من از دور نظاره‌گر باشم!
 
آخرین ویرایش

(Luna)

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,066
پسندها
12,887
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #14
گاه ماندن و نماندن فرقی ندارد!
گاه نماندن دیوانه از ماندن عاقل کشنده‌تر است، اما عاقلان در این شهر ظاهربین، فقط به تماشای بیلبورد خالی علاقه دارند!
 
آخرین ویرایش

(Luna)

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,066
پسندها
12,887
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #15
می‌بینمش!
آری...راوی روایت را می‌بینم!
راوی من درویشی است با موهای سپید که عصای سیاهش به زمین التماس می‌کند تا تمام کند زندگی این عاشق عاقل‌نما را!
 
آخرین ویرایش

(Luna)

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,066
پسندها
12,887
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #16
بخوان ای روزگار بی‌وفا، بخوان ز عشق‌های ناخوانده! بخوان ای روزگار مسکوت، بخوان ز عشق‌های پر هیاهو! بخوان ای روزگار پر ز راز، بخوان ز عشق‌های رمزآلود!
 

(Luna)

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,066
پسندها
12,887
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #17
زنگ کلاس فارسی را دوست داشتم و هنوز هم دوست دارم به همان دوران برگردم تا شاید باز هم بتوانم اشعاری را که معلم به زیبایی معنا می‌کرد، بر قلبم حک کنم تا برای نسل بعد عبرتی باشم!
 
آخرین ویرایش

(Luna)

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,066
پسندها
12,887
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #18
زندگی مرا دیوانه نامید هنگامی که عشق تو را در دل جای دادم و من نمی‌دانستم چرا‌؟!
اما حال می‌دانم که دلیل دیوانه نامیدن‌ عاشقان‌ چیست.
عاشق به خاطر معشوق از زندگی خود می‌کشد و زندگی معشوق را بت و دل خود را بتخانه‌ای برای او می‌سازد، اما نمی‌داند که این بت به بتخانه اهمیت نمی‌دهد.
 

(Luna)

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,066
پسندها
12,887
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #19
وصیت میکنم خاک دل را به دست کوزه گر دهید!
کوزه گر از آن شیپوری گلی بسازد تا هر وقت در آن می‌دمد، صدای من در دنیا شنیده شود!
 

(Luna)

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,066
پسندها
12,887
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #20
زندگی من در دو دنیای موازی قرار دارد!
گاهی روحم در کنار توست که این دنیا، بهشتی زیبا برای من است، بهشتی که مانندش را ندیده‌ام!
گاهی روحم را از تو دور می‌کنند تا به دنیای ابدی تبعیدم کنند، این جهنم سوزان من است!
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا